۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۰۲
عقیق:درحالات حضرت زکريا عليه السلام وارد است که از خداوند تعالي خواست که اسماء پنجگانه را به او بياموزد، خداوند متعال حضرت جبرئيل عليه السلام را به سوي او فرستاد تا اسماء پنجگانه را به او ياد دهد.
وقتي حضرت زکريا عليه السلام نام مبارک رسول خدا صلي الله عليه وآله و علي و فاطمه و حسن عليهمالسلام را بر زبان آورد، غم و اندوه از او برداشته شد، در اين هنگام وقتي نام حسين عليه السلام گفته شد، بغض گلويش را گرفت و بسيار تعجب کرد و خطاب به خداوند عرض کرد: پروردگارا! چرا هنگامي که نام چهار تن از آنها را بر زبان آوردم از غم و اندوه خويش خلاص شدم و آرامش خاصي به من دست داد، اما وقتي نام مبارک امام حسين عليه السلام را بردم اشک از ديدگانم سرازير شد و غم من بيشتر شد؟
سپس خداوند متعال او را از حوادث عظيم و غم و اندوهي که بعد از او رخ مي دهد باخبر کرد و فرمود: «کهيعص»؛ «کاف» نام کربلا است، «ها» به شهادت و اسارت خاندان رسول خدا صلي الله عليه و آله اشاره دارد، «يا» اشاره به يزيد ملعون است، «عين» اشاره به عطش امام حسين عليه السلام است و «صاد» به صبر در راه حقيقت اشاره دارد. هنگامي که حضرت زکريا اين واقعه بزرگ را شنيد، سه روز مسجد را ترک نکرد و از ورود مردم جلوگيري کرد و براي امام حسين عليه السلام گريه و ناله کرد و براي او عزاداري کرد و فرمود: چگونه غم و اندوه اين مصيبت سخت را بر او فرو ميفرستي؟
آيا بر علي و فاطمه عليهماالسلام لباس عزا مي پوشاني؟ سپس گفت: خداوندا! به من پسري عطا کن تا او در زمان پيري، عصاي دست من باشد و مرا به او علاقه مند ساز. سپس خداوند حضرت يحيي عليه السلام را به او عطا کرد و در مصيبت و شهادت فرزندش گرفتار کرد.
پی نوشت:
بحارالانوار، ج 44، ص 223
منبع:جام
211008