۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۰۲
عقیق:صاحب
دلى،براى اقامه نماز به مسجدى رفت. نمازگزاران ، همه او را شناختند؛ پس ، از او
خواستند كه پس از نماز، بر منبر رود و پند گويد . پذيرفت .
نماز جماعت تمام شد . چشم ها همه به سوى او بود. مرد
صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به
جماعت گفت : مردم !هر كس از شما كه مى داند امروز تا شب خواهد زيست و نخواهد مرد،
برخيزد!
كسى برنخاست.
گفت : حالا هر كس از شما كه خود را آماده مرگ كرده است ،
برخيزد! باز كسى برنخاست.
گفت : شگفتا از شما كه به ماندن اطمينان نداريد؛ اما
براى رفتن نيز آماده نيستيد!
پی نوشت:
(تذكرة الاولياء - عطار نیشابوری)
منبع:جهان
211008