۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۱۷
عقیق: در میان ماهها و در میان وقایع تاریخی ماه ذیالحجه، واقعة غدیر خم جزو استثناهای تاریخ است که تکرار شدنی نیست.
حادثهای که ولایت را جادوانه کرد و امامت را نهادینه ساخت. برای درک بهتر برکات غدیر که به عنوان عیدی بزرگ در میان شیعیان پاس داشته میشود، سراغ دکتر بهداروند یکی از غدیر پژوهان معاصر، رفتیم و با او در این زمینه به گفتوگو نشستیم.
براي آغاز سخن، لطفاً ديدگاه و برداشت خود را از واقعه غدير بفرماييد.
- براي اينكه تحليل صحيحي از واقعه غدير داشته باشيم، بايد خود واقعه را به تصوير بكشيم. اينكه چه اتفاقي رخ داده و چه حادثه اي در آن سالي كه پيامبر(ص) اين حادثه و واقعه را تعريف كردند. مستحضر هستيد پيامبر(ص) بنا به امر پروردگار متعال، در سال دهم هجرت تصميم گرفتند به مكه مكرمه رفته و حج را به جا بياورند. در اين حج، بر خلاف دوره هاي قبل، پيامبر(ص) همه مردم را آگاه كردند و حتي چند سفير به شهرهاي ديگر فرستادند كه امسال آخرين حج پيامبر(ص) است و هر كس توانايي حج را دارد، از مناطق مختلف به مكه بيايد.پيامبر(ص) وقتي با اصحابشان وارد مكه شدند، پیش از حج تمتع، عمرة مفرده به جا آوردند و اين نخستین بار و تنها مرتبه اي بود كه پيامبر(ص) بنا به امر الهي مناسك حج را انجام دادند.قبل از اينها شماری با پيامبر(ص) ميآمدند، اما اين بار امر منحصر به فردي بود، بنابراین از اين حج به حجه الوداع، حجه الاسلام، حجه البلاغ،حجه الكمال، حجه التمام تعبير كرده اند.
طبق آنچه در تاريخ آمده، پيامبر(ص) با پاي پياده آمدند، غسل كردند، روز 24يا 25 ذي القعده با همراهان خود كه از مهاجران و انصار بودند، از مدينه خارج شدند، عده اي گفتند افرادي كه همراه پيامبر(ص) بودند 70هزار نفر بودند، عده اي 120هزار نفر، عدهاي بيشتر از اين شمار كه به هر حال اين شمار توفيري در اصل قضيه ندارد. از جاهاي مختلف با پيامبر(ص) آمدند و اميرالمؤمنين(ع) همراه پيامبر(ص) نبودند، ايشان به خاطر ماموريتي كه پيامبر(ص) محول كرده بودند، به يمن رفته بودند بیدرنگ وقتي از تصميم پيامبر(ص) آگاه شدند، خودشان را رساندند و همراه پيامبر(ص) شدند. پيامبر(ص) در ميقات مسجد شجره محرم شدند. و در جايي به نام غدير تشريف بردند.
غدير در معني لغوي به معناي آبريز و مسيل است. نام جغرافيايي است كه در 24 كيلومتري جحفه است و در آنجا محرم ميشوند، پيامبر (ص) روز پنجشنبه اي كه برابر با 18 ذي الحجه بود، وقتي وارد اين منطقه جغرافيايي شدند كه بشدت هوا گرم بود و طاقت فرسا. در آنجا عده اي جدا ميشوند، اهل شام، اهل مصر، اهل عراق همه جدا ميشوند و هر كس به منزل خود ميرود. در آنجا جبرئيل بر پيامبر(ص) نازل شد و اين آيه معروف را خواند كه:
"ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرساندهای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد. خداوند کافران را هدایت نمیکند." .(سوره مائده-آیه ۶۷)
در پي ابلاغ اين دستور، پيامبر(ص) دستور توقف كاروان حجاج را در منطقه غدير خم دادند و امر فرمودند: كساني كه جلوتر هستند بازگردند و كساني كه عقب ماندهاند به اجتماع حجاج در غدير خم برسند. اجتماعي كه شمار آن را بين نود تا صد و بيست هزار نفر ذكر كردهاند. پيامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان پس از اقامة نماز ظهر، بر بالاي منبري از جهاز شتران، در حالي كه حضرت علي (ع) در كنار ايشان قرار داشت خطبه اي ايراد فرمودند. پيامبر(ص) در اين خطبه با ستايش و حمد خدا شروع و حديث ثقلين را بيان فرمودند. سپس در حالي كه دست حضرت علي (ع) را بلند نمودند تا همه مردم ايشان را دركنار رسول خدا مشاهده نمايند، از مردم پرسيدند: «اي مردم آيا من از خود شما بر شما اولي و مقدم نيستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله اي رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: « خداوند ولي من است و من ولي مؤمنين هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولي و مقدم ميباشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر كس كه من مولاي او هستم علي مولاي اوست.» سه بار اين جمله را بيان كردند و فرمودند: « خداوندا، دوست بدار و سرپرستي كن، هر كسي كه علي را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر كسي كه او را دشمن دارد و ياري نما هر كسي كه او را ياري مينمايد و به حال خود رها كن، هر كس كه او را وا ميگذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «اي مردم حاضران به غايبان اين پيام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود كه بار ديگر جبرئيل بر پيامبر(ص) وارد و اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را بر شما پسنديدم.»(سوره مائده، آيه3)
چه اتفاقي افتاد كه پيامبر(ص) آن حركت را در آن مكان و به تعبيری آنی انجام دادند؟
- اين كار عظمت اين حادثه و اتفاق را نشان ميدهد كه در آن زمان تصميم به اين كار گرفتند. معلوم است رسالت پيامبر(ص) تمام شده و عازم ديار باقي هستند؛ مأمور است، نه از طرف خود، بلكه از طرف خدا، كه آن هم اشرف مخلوقات بعد از خود كه اميرالمؤمنين است را به عنوان جانشين معرفي كند.بنابراين، اين حادثه دوستي و شخصي و عادي نيست، خداي متعال امر فرمود همه را در اين مكان جمع كن. هر كس رفته بيايد. معلوم است كه امر مهمي است. بعد هم پيامبر(ص) از علي(ع) اسم نبرد، براي اينكه خدشه اي وارد نشود، دست ايشان را بلند كرد تا هر گونه شك و شبهه اي از بين برود.
غدير حادثه سياسي-ديني است كه پيامبر(ص) براي اتمام و اكمال دين خودش انجام داد.اين كار مأموريتي بود كه پيامبر(ص) براي مديريت مردم بعد از ايشان آن را انجام دادند.
غدير به عنوان يك حادثه سياسي- اجتماعي مطرح شده است.تأثير اين واقعه در سرنوشت جامعه اسلامي را چطور ارزيابي ميكنيد؟
- در اين حادثه بعضي از كساني كه با پيامبر(ص) بودند، بيگانه نبودند و همه ميدانستند ايشان ميخواهد مطلب مهم را گفته و كار مهمي را انجام دهد.
حديث غدير توسط 110 تن از صحابه مانند عمار ياسر، ام سلمه، ابوهريره، سلمان، زبير، زيدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدا... انصاري و 83 تن از تابعان مانند سعيد بن جبير و عمربن عبدالعزيز نقل شده است. پس از تابعان نيز 360 تن از محدثان، حديث غديررا در آثار خويش نقل نمودهاند كه سه تن از آنان صاحبان «صحاح سته» (ششگانه) هستند.
علماي شيعه همگي غدير را حديثي متواتر دانستهاند. مورخي مانند يعقوبي كه نخستین كتاب تاريخ عمومي را در جهان اسلام نوشته نيز واقعه غدير را ذكر كرده است. همچنين مورخاني مانند محمد بن جرير طبري، ابن اثير، سيوطي، شهرستاني، ابونعيم اصفهاني اين واقعه را بيان كردهاند و حتي برخي از آنان كتابهاي مستقل در باب غدير تأليف كردهاند مانند «الولايه في طرق حديث الغدير» اثر محمد بن جرير طبري.
اگر اين واقعه عملي و عملياتي ميشد و به سخن پيامبر(ص) عمل ميشد و ولايت اميرالمؤمنين براي همه پذيرفته ميشد؛ وحدت حكمفرما ميشد. اکنون يك و نيم ميليارد مسلمان در دنيا داريم كه هر اتفاقي به نام دين ميافتد، آمريكاييها و اروپاييها به بنيادگرايي اسلامي از آن ياد ميكنند.
بنابراين غدير داراي يك كاركرد اجتماعي و سياسي است كه پيامبر(ص) به واسطهاي كه از خداي متعال وحي شده به آن آگاه بود.
غدير را ميتوان فرصتي براي درك بهتر معارف اسلامي و شناخت تاريخ اسلام دانست. تحليل شما از اين رویداد تاريخي در جهت بصيرتافزايي ديني چيست؟
- غدير تنها يك روز نيست. كليد خوردن تاريخ است. تاريخي به وسعت جهان و عمق بشريت و انسانيت، بنابراين اينكه ما تنها به عنوان يك عيد يا روز بدون تفكر براي فلسفه آن، بدانيم اشتباه است. هدف اين است جامعه يك مدير داشته باشد، انسان جامعه شناس، آگاه و سياسي؛ بنابراین پيامبر(ص) با اين امر ميخواستند معارف ديني، معارف معنوي، معارف اسلام به جامعه گرايش پيدا كند. غدير با اهميت ترين موضوعات است. به دليل اينكه ميليونها نفر از مذهب ملتها و تاريخي كه پيامبر(ص) را تبعيت ميكردند، آنها حادثه را نقل كردهاند، بنابراين نشان ميدهد اين حادثه موجي جهاني را راه انداخته، امر ولايت يعني اينكه شما نبوت پيامبر اكرم، ولايتا...، ولايت الرسول و ولايتالامام را استمرار بدهيد. اميرالمؤمنين(ع) تنها حاكم سياسي نبود، دنياي معرفت بود.
نهجالبلاغه تنها بخشي از فرمايشات، نامهها و رويكردهاي اميرالمؤمنين(ع) است. اين نشان ميدهد فضيلتزايي از اين قرار است كه مردم به دنبال اين بودند از پيامبر(ص) به واسطه امر كه مطرح كردند، معارفي ياد بگيرند، يك عبارتي از علامه اميني(ره) صاحب الغدير در جلد يك الغدير در مورد معرفتزايي و بصيرت بخشي آوردهاند كه نوشتهاند:
«در نظر خردمندان، ارج و شرف هرچیز وابسته به نتیجه آن است و به اندازه ثمرهای است که میبخشد. بنابراین در دامنه پهناور تاریخ و موضوعات آن، مهمترین مطلبی که با توجه به نتیجهاش دارای موقعیت شایانی است، آن بخشهایی است که پیدایش ادیان را نشان میدهد و مذاهب بر آنها پایهگذاری شده است و سرچشمه عقاید ملتها و جمعیتهایی قرار گرفته است. از این رو، این بخش از تاریخ -که مبدأ پیدایش اعتقادات و مقدسات ملّتهاست- به ابدیت راه جُسته است و هیچگاه تاریخ جهان آن را فراموش نمیکند و با جاودانی و همیشگی در سراسر دوران آینده تاریخ توأم است.»
در حديثي از امام رضا(ع) آمده، غدير در آسمانها ، شناخته شدهتر از زمین است، تحليل شما از اين حديث چيست؟
- در مكه جبرئيل، لقب اميرالمؤمنين(ع) را به عنوان اختصاص آن به عليبنابيطالب عليهالسلام از جانب الهي آورد، اگر چه اين لقب قبلاً نيز براي آن حضرت تعيين شده بود.
پيامبر(ص) هم دستور دادند يكيك اصحابش نزد علي عليه السلام بروند و به عنوان اميرالمؤمنين بر او سلام كنند و السلام عليك يا اميرالمؤمنين بگويند، و بدين وسيله در زمان حيات خود، از آنان اقرار بر امير بودن علي عليه السلام گرفت.
غدير و شخص اميرالمؤمنين در آسمانها شناخته شده است. جوهره و باطن دين، اميرالمؤمنين است. فرمود: « اینکه ما نماز و زکات و حج و مکه و قبله و وجه ا... هستیم» را مرحوم عارف، سید حسین درود آبادی در شموس الطالعه معنا می کند كه یعنی: در سرّ عالم و باطن هستی واسطه رسیدن به همه حقایق این شعائر دینی «امام معصوم(ع)» است.
لطفاً در مورد جايگاه غدير پژوهي در كشور توضيحاتي بفرماييد.
- ما از معارف اهل بيت(ع) دور شده ايم.غدير جوهرة اسلام است. يعني بنای ولايت با غدير گره خورده است.
ما بايد خطبه غدير را به فرزندانمان بیاموزیم. صدا و سيما، آموزش و پرورش، رسانه ها چقدر خطبه غدير كار كرده اند؟ اگر واقعاً غدير نبود، چه اتفاقي ميافتاد؟ اگر پيامبر(ص) رسالتش را انجام نمي داد، چه اتفاقي ميافتاد؟ چقدر ما روي اين حادثه منحصر به فرد تاريخي كه مورد قبول اهل شيعه و اهل سنت است كار كردهايم؟
بايد يك كاركرد جدي در عرصه غديرشناسي راه بيفتد. البته آيت ا... خزعلي يك بنياد بين المللي الغدير راه انداخته اند، اما بايد اين كار ادامه پيدا كند كه حادثه غدير به دور از هر گونه تعصب پيگيري شود.وظيفه ماست كه به حادثه غدير به صورت علمي، آموزشي و پژوهشي بپردازيم. بحث امامت و غدير بحثي جدي است كه متاسفانه از آن غفلت شده است.
منبع:قدس
211008