عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۸۳۶۰
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۰۶:۴۴
سالیان سال است که مسجد علی بن الحسین(ع) دربند تهران دوشنبه شب ها بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور سیدی با صفا و نورانی صفایی دیگر می گیرد و مشتاقان زیادی از هر گوشه و کنار شهر، خود را به این مسجد می رسانند تا دل‌هایشان را با آنچه در جلسه اخلاق این مسجد می شوند، جلا دهند.
عقیق: جوان ها که گویا مشتاق تر و علاقه مند تر به این جلسه هستند در صفوف جلوتر شبستان نشسته اند و قلم و کاغذهایشان را برای یادداشت برداری از صحبت های حاج آقای ضیاء آبادی آماده می کنند.

سخنرانی که شروع می شود، تازه فهمیدم حضورم در این جلسه اتفاقی نیست گویا من هم در کنار این جمعیت مشتاق برای شنیدن دعوت شده ام!

آیت الله ضیاء آبادی بحث این هفته را با نام و یاد خداوند و بعد با تحلیل آیه 50 سوره کهف آغاز می کند و می گوید: "وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِیاء....".  "و هنگامی که به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید، ( آنها ) همه سجده کردند ، مگر ابلیس که از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد."   همه ملائک به امر خدا در برابر انسان حاضر به سجده شدند و شیطان از امر خدا سر پیچی کرد و به خداوند گفت من هرگز در برابر این خاک خکشیده و بدبو  سجده نخواهم کرد چرا که من از آتش آفریده شده ام و برتر هستم.

حاج آقا با توصیه به همگان  ادامه می دهد که شیطان با بی توجهی به امر خدا در واقع به خدا تکبر کرد و گفت که حاضر به سجده در برابر انسان نیستم و این پندی برای انسان امروز است که خود پرست نباشد و تا تحصیلات، مقام و شهرتی به دست می آورد، فکر نکند که نباید مطیع اوامر خداوند باشد و هرگونه که خواست زندگی کند. بسیاری از انسان ها به دستورات الهی آن طور که دلشان می خواهد عمل می کنند به عنوان مثال در جامعه و در مقابل نامحرم بدون پوشش و حجاب ظاهر می شوند و می گویند که من برای خودم کسی هستم، تحصیلات عالیه دارم دکتر یا فردی متشخصم. نیاز به مرجع و راهنمایی ندارم. این منطق، منطق شیطان است. ای جوان محترم، ای انسان خاکی، ای انسانی که از گل آفریده شدی تا دیر نشده به خود بیا، از خدایی که از خاک انسان متفکر را بوجود آورد بترس و سر به پیشگاه او به سجده آور و بگو یا سبحان یا قدوس.

آیت الله ضیاء آبادی با چشمانی مهربان و برخی وقت ها با نگاهی نافذ، مکررا به جوانان توصیه می کند که مراقب باشند تا آلوده گناه نشوند و نور ایمان را در خود زنده نگه دارند و ادامه می دهد: مراقب باشید مبادا که شیطان و دستیاران شیطان ولی و پیشرو شما باشند. قلب اگر آلوده شود نمی تواند خدا را در خود جای دهد پس مراقب باشید غیر خدا کسی را به دلتان راه ندهید، بدانید که خداوندی که به ما این همه نعمت داده، شایسته اطاعت و بندگی است. خدا به ما گفته است که من رب و سرپرست و صاحب اختیار شما هستم بخوانید تا اجابتتان کنم و متاسفانه ما آنچنان که باید خدا را صدا نمی زنیم. مبادا در این دنیا به اطاعت خدا مشغول نشوی که اگر فردا از دنیا رفتی دیگر جای برگشتی نداری و  تنها حسرت می خوری تا به دنیا برگردی برای جبران و دیگر امکان برگشت برای تو وجود ندارد.



فن بیان، شیرینی کلام و تاثیر صحبت های آیت الله ضیاء آبادی را در کمتر کسی می توان دید، این عالم عامل وقتی سخن میگوید به دل و جان انسان می نشیند و حاضران به گونه ای محو صحبت ها و کلام وی می شوند که گویا حاضرند ساعت ها پای منبر بنشینند.

با توجه به همزمانی این جلسه با ماه ذی الحجه حاج آقا مطالبی را هم در مورد فضایل و برکات این ماه بیان می کند و اشاره ای هم به فلسفه عید قربان می کند و می گوید: خداوند وقتی به حضرت ابراهیم(ع) گفت که سر فرزندش را ببرد یک برنامه امتحانی در جریان بود و خداوند از حضرت ابراهیم(ع) بریدن سر فرزندش با دست خودش را نخواسته بود بلکه آنجا تسلیم شدن در برابر فرمان خدا هدف بود که آن حضرت از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد.این درس است برای ما انسان ها که فکر می کنیم همین که عبادت خدا را انجام میدهیم کافی است دینداری فقط پرستیدن خدا نیست باید تسلیم اوامر خدا هم باید بود.

حاج آقا مطالب را به گونه ای بیان می کند که از جوان گفته تا میانسال و مسن ترها، باسواد و بیسواد مطالب را متوجه شوند و درک کنند. صحبت های وی به قدری در مستمع تاثیر می گذارد و در خود غرق می کند که اصلا گذشت زمان احساس نمی شود.

بخش های پایانی صحبت های حاج آقا در مورد امام حسین(ع) و اینکه ما محتاج آن حضرت هستیم، است. وی با اشاره به دعای عرفه امام سید الشهدا(ع) در روز عرفه  می گوید: "امام حسین(ع) دست به آسمان و با چشمانی اشکبار می گوید: ای خدا و ای معبود، کور شده چشمی که تو را مراقب حال خودش نمی بیند و زیان و ضرر کرده آن بنده ای که سرمایه عمر را از دست داده و بهره ای از محبت تو نصیبش نگردیده است". همین یک جمله امام حسین(ع) کافی است که انسان فرو رفته در خواب غفلت را بیدار کند و او را به عذر خواهی از درگاه حضرت رب غفور رحیم وادارد.

حال و هوای جلسه نشان می‌دهد که انتهای‌ جلسه دوشنبه ‌شب فرا رسیده است، آیت‌الله ضیاءآبادی با دعا و توسل به امام زمان(عج) جلسه را خاتمه می دهد و تمامي حضار یکپارچه با صدای بلند آمین می‌گویند.

بعد از پایان جلسه عده ای دور آیت الله ضیا آبادی حلقه زدند تا سوالاتشان را از حاج آقا بپرسند و عده ای هم آرام آرام جلسه را ترک می کنند تا صحبت ها و نصایح حاج آقا را با خود مرور کنند تا ملکه ذهنشان کنند.

منبع:شبستان


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین