۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۱۱
عقیق:درمنابع تاریخی آمده است كه امام رضا علیه السلام مكرر به زیارت خانه خدا و انجام مناسك حج و عمره میرفتند، ایشان به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه فراوانی داشتند، بالای قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفتند و خودشان را به قبر شریف میچسبانیدند، در كنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله شش یا هشت ركعت نماز میخواندند در ركوع یا سجده سبحان الله سه بار یا بیشتر میگفتند، زمانی كه نمازشان تمام میشد به سجده میرفتند آن قدر سجده را طولانی میكردند كه عرق ایشان روی ریگهای مسجد میریخت، صورت مباركشان را روی زمین یا خاك مسجد میگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق میورزیدند و برای عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل میكردند.(1)
حج براي فرصتي براي همه
از نگاه امام رضا عليه السلام حج فرصتي را براي بهره مندي همه از منافع آن ايجاد مي كند چرا كه حج عبادتي جمعي است و خداوند هم به منافع گروهي آن شهادت داده است. در اين زمينه «محمد بن سنان» مي گوید: «از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) طى نامه اى مسائلى را پرسیدم كه امام آن را پاسخ دادند. از جمله درباره حج چنین نوشتند: انما امروا بالحج لعل الوفاد الی الله عزوجل و طلب الزیاد و الخروج من کل ما اقترف العبد تائبا مما مضی مستانفا لما یستقبل مع ما فیه من اخراج الاموال و….؛ فلسفه حج ورود در میهمانى خداى بزرگ و طلب رحمت افزونتر و خروج از معاصى و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحیح براى آینده است. در سفر حج، اموال خرج مى شود، بدنها به رنج مى افتد و لذات و شهوات نفسانى مهار مى گردند و بدینسان حج گزاران با این عبادت به خداى بزرگ تقرب مى جویند و سر تسلیم و خضوع و ذلت و انكسار در برابر او فرود مى آورند. در سرما و گرما و در حال آرامش و امنیت و یا بیم و هراس، راه مى پویند و قرب حق را مى جویند.
افزون بر این در این عبادت جمعى، همه مردم سود مىبرند و با رغبت و رهبت به سوى خداى سبحان روى مى آورند. از آثار دیگر آن، رهایى از قساوت قلب و خساست نفس و نسیان ذكر خدا و نومیدى از خیر و دل بستن به رحمت او و تجدید حقوق و دور نگهداشتن نفس از فساد است. همه كسانی كه در شرق یا غرب یا در دریا و خشكى اند چه حج گزاران و چه غیر آنها از تاجر و پیله ور، فروشنده و خریدار و كاسب و مستمند بهره مند مى گردند و در تأمین حوائج ساكنان اطراف و نواحى دیگر سرزمین ها كه مى توانند در موسم گرد آیند مى كوشند. این است كه خداوند مى فرماید: «لیشهدوا منافع لهم.»(2)
يك خاطره
يكي از ياران امام رضا عليه السلام به نام اميه بن على نقل مىكند: در سالى كه امام رضا)ع) حجبه جاى آورد و سپسبه خراسان رفت، من در مكه همراه امام(ع) بودم و امام جواد(ع) نيز همراهشبود. امام(ع) با خانه كعبه وداع كرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهيم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد(ع) كه خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده مىشد. جواد(ع) به طرف حجر [اسماعيل] رفت، در آنجا نشست و اين امر مدتى طول كشيد. موفق به او گفت: جانم به فدايت باد، برخيز. او فرمود: برنمىخيزم تا وقتى كه خدا بخواهد و در چهرهاش غم نمايان شد. موفق خدمت امام رضا(ع) آمد و گفت: جانم به فدايتباد، جواد(ع) در حجر نشسته، برنمىخيزد. امام رضا(ع) به طرفجواد(ع) آمد و فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد(ع) فرمود: چگونه برخيزم، درحالى كه شما با كعبه چنان وداع مىكنيد كه گويا هرگز به سويش بازنمىگرديد! [براى بار سوم] امام رضا(ع) فرمود: برخيز، اى حبيب من. جواد(ع) برخاست. (3)
ابى محمد وشاء از امام رضا(ع)نقل كرد كه حضرت فرمود: هنگامى كه خواستم از مدينه به سوى خراسان حركت كنم، اهل و عيال خود را جمع كردم و از آنها خواستم كه با صداى بلند بر من بگريند. سپس دوازده هزار دينار بين آنها تقسيم كردم و گفتم: من هرگز به سوىشما بر نمىگردم. سپس دست جواد(ع) را گرفتم، وارد مسجد پيامبر(ص) شدم، دست اورا بر قبر گذاشتم و از رسول خدا(ص) نگهدارىاش را طلب كردم. جواد(ع) [رازكارم را] دريافت و گفت: پدر و مادرم به فدايت، به سوى دشمن مىروى؟ حضرت همهوكلاء و خدام خود را سفارشكرد كه به سخنان جواد(ع) گوش فرادهند، از اواطاعتكنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وى بگروند. و آنها راآگاه كردم كه او امام بعد از من و جانشين من است ...
پی نوشت ها:
ابن بابویه، صدوق، عیون اخبارالرضا، علی اكبر غفاری، ج2، ص 421منبع:قدس
211008