کد خبر : ۳۶۹۳۷
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۱:۳۲

شياطين و تعليم سحر

اينان با تعليم دادن سحر به مردم يعنى علمى كه عموما به زيان مردم به كار گرفته مى‏شد، مردان و زنان و جوانان و خانواده‏ها و حتى جامعه را دچار مشكلات گوناگون مى‏كردند.

عقیق:اصولا لفظ شيطان چنان كه در آيات مربوط به حضرت آدم توضيح داده شد به معناى موجود دور از حق و حقيقت، انجام دهنده كارهاى نامناسب، وجودى پليد و خبيث و بدطينت و سرپيچ و نافرمان نسبت به قوانين و دستورات خداست چه اين كه اين موجود انسان باشد يا پرى يا حيوان، و يا ديو و عفريت.

شياطين در آيه مورد شرح و توضيح احتمال دارد شياطين انسى و جنى هر دو باشند.
اينان با تعليم دادن سحر به مردم يعنى علمى كه عموما به زيان مردم به كار گرفته مى‏شد، مردان و زنان و جوانان و خانواده‏ها و حتى جامعه را دچار مشكلات گوناگون مى‏كردند، و از طرفى به عقايد و افكار و انديشه‏ها و بخصوص دين مردم و وحدت جامعه ضربه مى‏زدند، و از اين راه هم خود دچار گناه بزرگى مى‏شدند و هم ديگران را به عرصه ظلمانى گناه و معصيت كه عاقبتى جز خوارى دنيا و عذاب آخرت ندارد مى‏كشانيدند.

سحر
سحر در لغت به معناى فريب دادن، جادو كردن، ربودن دل، باطل را به صورت حق جلوه دادن، فساد و تباهى آمده است.
اين علم در زمان موسى‏بن‏عمران در اوج خود قرار داشت تا جائى كه ساحران آن زمان قاطعانه به فرعون وعده دادند ما در مبارزه با موسى يقينا به پيروزى دست خواهيم يافت.
و در زمان سليمان بخصوص در شهر بابل رواج دوباره پيدا كرد تا جائى كه به دست شياطين و شاگردانشان به عنوان ابزارى مؤثر بر ضد مردم به كار گرفته شد.
صاحب الميزان درباره علم سحر و علومى كه هم‏مرز يا در پايه علم سحر است مى‏نويسد:
علومى كه از عجائب و غرائب آثار بحث مى‏كند بسيار است، بطورى كه نمى‏توان در تقسيم آنها ضابطه‏اى كلى دست داد، لذا در اين بحث معروف‏ترين آنها را كه در ميان متخصصين آنها شهرت دارد نام مى‏بريم:
1- يكى از آنها علم سيمياست، كه موضوع بحثش هماهنگ ساختن و خلط كردن قواى ارادى با قواى مخصوص مادى است، و ثمره‏اش براى دست‏يابى و تحصيل قدرت در تصرفات عجيب و غريب در امور طبيعى كه يكى از اقسام آن تصرف در خيال مردم است، كه آن را سحر ديدگان مى‏نامند، و اين فن از تمامى فنون سحر مسلم‏تر و صادق‏تر است.

2- علم ليمياست، كه از كيفيت تاثيرهاى ارادى در صورت اتصالش با ارواح قوى و عالى بحث مى‏كند، كه مثلًا اگر اراده من متصل و مربوط شد با ارواحى كه موكل ستارگان‏اند چه حوادثى مى‏توانم پديد آورم؟ و يا اگر اراده من متصل شد به ارواحى كه موكل بر حوادث‏اند. و بتوانم آن ارواح را مسخر خود كنم و يا اگر اراده‏ام متصل با اجنه شد و توانستم آنان را مسخر خود كنم و از آنان كمك بگيرم چه كارهائى مى‏توانم انجام دهم؟ كه اين علم را علم تسخيرات نيز مى‏گويند.

3- سوم علم هيميا، كه در تركيب قواى عالم بالا با عناصر عالم پائين بحث مى‏كند تا از اين راه به تأثيرهاى عجيبى دست يابد و آن را علم طلسمات نيز مى‏گويند. چون كواكب و اوضاع آسمانى با حوادث مادى زمين ارتباط دارند، همان طورى كه عناصر و مركبات و كيفيات طبيعى آنها اينطورند.

پس اگر اشكال و يا بگو نقشه آسمانى كه مناسب با حادثه‏اى از حوادث است با صورت و شكل مادى آن حادثه تركيب شود آن حادثه پديد مى‏آيد، مثلًا اگر بتوانيم در اين علم به آن شكل آسمانى كه مناسب با مردن فلان شخص يا زنده ماندنش و يا باقى ماندن فلان چيز مناسب است، با شكل و صورت خود اين نامبرده‏ها تركيب كنيم منظور ما حاصل مى‏شود، يعنى اولى مى‏ميرد، دومى زنده مى‏ماند، و سومى بقا مى‏يابد و اين معناى طلسم است.

4- علم ريميا است و آن علمى است كه از استخدام قواى مادى بحث مى‏كند تا به آثار عجيب آنها دست يابد به طورى كه در حس بيننده آثار خارق‏العاده‏اى در آيد و اين را شعبده هم مى‏گويند. «1»
آموختن اين علوم براى زيان زدن به مردم چه زيان به جسم و جانشان چه زيان به آبرو و مالشان از ديدگاه اسلام حرام قطعى و گناه دست‏اندركارش مساوى با كفر است.

آموزش سحر براى ابطال سحر
اگر راهى براى ابطال سحر ساحران جز آموختن اين علم در ميان نباشد در صورتى كه انسان آراسته به ايمان و تقوا باشد، و در فضائى به سر برد كه از اطمينان به خود كه آن را جز در ابطال سحر به كار نمى‏گيرد مطمئن باشد آموختنش كار غير شرعى نيست، بلكه لازم است مدتى را هزينه به دست آوردن اين علم كند، و آن را براى دفع و رفع زيان از خيمه حيات مردم به كار اندازد، چنان كه دو فرشته حق هاروت و ماروت از جانب حضرت پروردگار مأموريت داشتند اين علم را براى مبارزه با ساحران به تعدادى از بابليان بياموزند و موكداً به آنان بگويند:

ما براى شما جنبه آزمايش و امتحان داريم و اين امتحان به اين است كه اين علم براى دفع زيان بكار رود تا نزد حق نمره قبولى آوريد، و اگر جز اين باشد مردود شده و به رسوائى دنيا و عذاب آخرت دچار خواهيد شد.

دانش مايه آزمايش است:
توجه به اين نكته كه تفصيلش در آيات قرآن و روايات اهل بيت آمده لازم است كه هر نوع دانشى و هر گونه نعمتى، و هر موقعيتى و حتى شكل و قيافه در اين دنيا براى انسان جنبه آزمايش و امتحان الهى دارد.
كسى كه دانش، يا مال، يا آبرو، يا نعمت، يا صورت ظاهر خود را هماهنگ با خواسته‏هاى حق در راه مثبت به كار گيرد، و به اين وسيله به رشد و كمال خود و سعادت دنيا و آخرت خويش و كمال سعادت ديگران بيفزايد قطعاً از آزمايش پيروز و رستگار بيرون آمده و شايسته پاداش و رحمت خدا شده است، و اگر آنچه در اختيار دارد هزينه هوا و هوس و شهوات و مطامع شيطانى و حالات حيوانى خود كند، و از ديگران هم در اين زمينه‏ها براى تأمين لذات نامشروع خود سوء استفاده كند در امتحان مردود شده و خود و هر كه را در اين جهت براى او كارگرى كرده مطرود رحمت حق قرار داده و از فيوضات الهيه محروم نموده، و به خزى دنيا و عذاب آخرت گرفتار كرده است.

حرمت انتخاب سحر به عنوان شغل‏

از آنجا اكثر نفوس از تقوا برخوردار نيستند و با اندك جاذبه مادى يا اجتماعى در مسير انحرافى قرار مى‏گيرند، و با كمترين كينه و دشمنى به درگيرى و نزاع با مردم برمى‏خيزند و سحر و جادو در اين زمينه‏ها كاربرد دارد و از جمله دانش‏هائى است كه اكثراً مورد سوء استفاده واقع مى‏شوند، آئين پاك اسلام و فرهنگ سعادت‏بخش حضرت حق انتخاب سحر را به عنوان شغل ممنوع كرده و بر آن مارك و مهر حرمت زده است.

در اين زمينه روايات بسيار مهمى امثال روايات زير در كتاب‏هاى مهم حديث نقل شده است.
عيسى بن شفقى كه شغلش ساحرى بوده و از اين راه معاش خود را تأمين مى‏كرده، و از طريق سحر و جادو از مردم پول مى‏گرفته بر حضرت صادق (ع) وارد شد و گفت: فدايت شوم حرفه من ساحرى است و درآمد روزانه و تأمين معاش و زندگى‏ام از اين راه است و با اين درآمد و پول جمع شده حج بجا آورده‏ام و خدا ديدار تو را بر من منت نهاده است و اكنون هم از اين شغل و حرفه توبه كرده‏ام، آيا براى من راه خروجى از اين گناه وجود دارد؟ امام صادق (ع) به او فرمود با اين دانشى كه دارى گره‏ها را از مشكلات مردم بگشاى و به كار اينان گره نزن.(2)

«قال رسول الله (عليهما السلام): ثلاثة لا يدخلون الجنة: مد من خمر، و مد من سحر، و قاطع رحم:» «3»

رسول خدا فرمود: سه نفر وارد بهشت نمى‏شوند: ادامه دهنده شراب خوارى، و ادامه دهنده حرفه سحر و جادوگرى، و قطع كننده با رحم و خويشان.

از اميرمؤمنان روايت شده:
«من تعلم شيئا من السحر قليلا او كثيراً فقد كفر و كان آخر عهده بربه وحده ان يقتل الا ان يتوب:» «4»
كسى كه چيزى از علم سحر را «براى تخريب زندگى مردم» بياموزد يقيناً كافر شده، و پيوند و ارتباطش با پروردگارش به خاطر كار غير شرعى‏اش قطع مى‏شود و بايد به جرم آموختن اين حرفه كشته شود يا به حقيقت توبه كند.

از حضرت صادق (ع) از پدرانش از اميرمؤمنان (ع) روايت شده كه آن حضرت فرمود:
«نحن اهل بيت عصمنا الله من ان يكون فتانين، او كذابين، او ساحرين او زيافين فمن كان فيه شيئ من هذه الخصال فليس منا و لا نحن منه:» «5»
ما اهل بيتى هستيم كه خدا ما را از اين كه فتنه‏گر و دروغ‏گو يا جادوگر و متكبر و خودخواه باشيم حفظ كرده است، پس كسى كه چيزى از اين خصلت‏هاى زشت در او باشد از ما نيست و ما هم از او نيستيم.
يهود از حكم حرمت انتخاب سحر و جادو براى ضربه زدن به مردم كه در تورات بيان شده بود كاملا آگاه بودند و مى‏دانستند. كه در تورات آمده:
«من اشترى السحر و ترك دين الله ماله فى الآخرة من خلاق(6)»
كسى كه جادوگرى را به قيمت رها كردن دين خدا بخرد در آخرت هيچ بهره و نصيبى نخواهد داشت.

اين نكته بسيار مهم را نيز نبايد از نظر دور داشت كه ميان آنچه از انبيا و اوليا و تربيت شدگان مكتب توحيد و نبوت صادر مى‏شود و آنچه به دست شياطين و تابعانشان از سحر و جادو و كهانت انجام مى‏گيرد تفاوت اصولى و ذاتى است.

معجزات و كرامات و خوارق عادات كه نشأت گرفته از قدرت بى‏نهايت خدا است از افق وجود انبيا و اوليا به خواست حق ظهور مى‏كند و همه و همه زنجيرهاى معنوى هستند كه انسان را به وسيله آنها به بهشت مى‏كشانند، و سحر و كهانت و شعبده بازى و امثال آنها همه و همه از شياطين است كه در حقيقت زنجيرهائى هستند كه شياطين به وسيله آنها مردم را به دوزخ مى‏برد، ذات معجزه از طريق هدايت و ذات سحر و جادو از راه ضلالت است، منشأ معجزه صفا و پاكى درون و ارتباط با نفس با حق و از افاضات رب به عبد است، و منشأ سحر و جادو كدورت و تاريكى نفس و آلودگى آن و نتيجه ارتباط با شياطين است. «7»

عاقبت ساحر
تجربه تاريخ حيات انسان اين حقيقت را به اثبات رسانيده و آيات قرآن و روايات هم آن را تأييد مى‏كند كه هيچ خلاف‏كارى و عصيان‏گرى، و ستم پيشه‏اى كه يكى از مصاديق آنها ساحر و جادوگر است عاقبت به خير نشده، و زندگى بى‏دغدغه‏اى نداشته و نهايتاً دچار خسارت‏هاى دنيائى و آخرتى شده و گوى سعادت را از دست داده و به ويژه خود را در آخرت از هر گونه بهره و نصيب الهى و بهشتى محروم نموده است، و با اين عمل زشت و كار ناپسندش خود را به عذاب ابد و دوزخ هميشگى فروخته است، چنان كه قرآن مى‏فرمايد:

ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ: «8»

براى ساحر و جادوگر در آخرت هيچ نصيبى نيست، و يقيناًبد چيزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر آگاهى و معرفت مى‏داشتند.

باز بودن راه توبه بر ساحر
سحر و جادوگرى از گناهانى نيست كه توبه نداشته باشد و راه جبران به رويش باز نباشد، و حضرت حق هم به مقتضاى كرم و لطف و احسان و رحمتش توبه ساحر را مى‏پذيرد و او را مورد عفو و مغفرت قرار مى‏دهد چنان‏ كه توبه ساحران زمان موسى را پذيرفت و آنان را مورد گذشت قرار داد و به درجات رفيعه معنوى رسانيد.
ايمان و تقوا
بازگشت ساحر از شغل ساحرى و جبران گذشته‏اش با توبه واقعى و آراسته شدنش به ايمان و تقوا سبب پاداش مهم و بزرگى از جانب خدا است


پی نوشت ها:

(1)- الميزان، ج 1، ص 367.
(2)- تهذيب ج 6، ص 364، ح 1043.
(3)- وسائل ج 17، ص 148، ح 22212.
(4)- قرب الاسناد ص 7.
(5)- تفسير فرات كوفى 62.
(6)- جامع البيان طبرى ج 1، ص 534.
(7)- مواهب الرحمن ج 1، 360، به صورت اختصار.
(8)- بقره 102.

اهل البیت

منبع:جام

211008

 

 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین