۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۱۰
عقیق:حسن
گفت: از مشهد زنگ زدند که خودم را سریع برسونم منزل، اگر اجازه بدین میخواستم دو
سه روزی برم مرخصی. محمود با تعجب خیره شد و گفت: تو که می دونی عملیات داریم و
دیگه مرخصی نباید بری. حسن من و منی کرد و گفت: پس شما اجازه میدین برم.
محمود سرش را از روی پوشهها بلند کرد و با نگاه
معناداری گفت: من اجازه نمیدهم، بهتره بری سر مأموریت.
حسن چند لحظه ساکت ماند، بعد نگاه ملتمسانهای به من کرد
و رفت بیرون.
منظورش را فهمیدم، باید دستبهکار میشدم، رو به محمود
گفتم: آقا محمود! کارش واقعاً مهم بود، اجازه میدادید
میرفت، زود برمیگشت.
محمود گفت: تو پادگان خیلیها می دونن که حسن برادرخانم
منه، چند روز دیگه عملیات داریم. اگر کارش طول کشید و به عملیات نرسید، ممکنه تو
ذهن بعضیها این پیش بیاد که کاوه موقع عملیات برادرخانمش را فرستاد مرخصی تا سالم
بمونه. گفتم: خودم ضمانتش را میکنم که به
عملیات برسد. ناراحت گفت: من با کسی عقد اخوت نبستم، دوست هم ندارم که اعتقاداتم
به خاطر همین کارها دچار لغزش بشه
شهید «محمود کاوه» فرمانده تیپ ۱۵۵ شهدا، یازدهم شهریورماه سال ۱۳۶۵ در سن ۲۵ سالگی در عملیات کربلای ۲ به شهادت رسید.
پی نوشت :
از زبان عمران صلاحی، همرزم شهید کاوه
منبع:سبک زندگی
211008