عقیق:در
متون ديني به خصوص در احاديث و رواياتي كه از رسول خدا و ائمه معصومين ـ عليهم
السلام ـ وارد شده دربارة چيزهايي كه عرش خداوند را مي لرزاند اشاره شده است كه به
اختصار به پنج مورد از آن ها اشاره مي شود, اميد است كه
انشاء الله همة ما بتوانيم از كلمات گهربار ائمة هدي ـ عليهم السلام ـ بهرة كافي
ببريم:
1 ـ گريه يتيم:عرش خداوند به جهت گريه و ناله يتيم كه پدر و مادر و يا يكي از والدينش را
از دست داده به لرزه ميافتد، چنانكه حديثي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ
وارد شده كه آن حضرت فرمود : « ان اليتيم إذا
بكي اهتز له العرش. وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند به لرزه ميافتد»(1)
.
فاضل هندي نويسنده كتاب شريف كشف اللثام، حديثي را در
كتابش ذكر كرده كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده است : «وقتي يتيم كتك
بخورد به جهت گريه او عرش خداوند مي لرزد»(2)
و همچنين امام صادق(ع) فرموده است: « إذا بكي اليتيم
اهتز له العرش . وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند از گريه او به لرزه ميآيد»(3).
2 ـ طلاق :از جمله چيزهايي
كه سبب مي شود تا عرش خداوند بلرزد، طلاق است. زن و شوهري كه با عقد نكاح و پيوند
زناشويي، با يكديگر وصلت كرده و كانون خانواده را تشكيل دادهاند, اگر با طلاق
بنياد خانواده را فرو بريزند, عرش خداوند به لرزه ميافتد. امام صادق (ع) فرموده
در ميان چيزهايي كه خداوند براي بندگانش حلال كرده چيزي به اندازه طلاق مورد خشم و
غضب خداوند نمي باشد(4).
ثعلبي در تفسيرش نقل كرده كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ
از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه آن حضرت فرمود: تزوجوا ولا
تطلقوا فإن الطلاق يهتز منه العرش. ازدواج بكنيد، ولي طلاق ندهيد, زيرا عرش خداوند
را به لرزه ميآورد»(5). و طبرسي در مكارم الاخلاق نيز حديثي به همين مضمون را
نقل كرده است.(6)
3 ـ مدح فاجر: اگر كسي شخص فاجر را كه كارهاي فسق و فجور انجام ميدهد, مدح و ستايش كند,
باعث خشم و غضب خدا ميگردد و عرش او را به لرزه ميآيد، چنانكه رسول خدا ـ صلي
الله عليه و آله ـ فرمود : إذا مدح الفاجر اهتز العرش وغضب الرب. وقتي كه فاجر مدح
و ستايش بشود. عرش به لرزه ميآيد و خداوند غضب ميكند»(7). مرحوم علامه مجلسي نيز
در بحار الانوار، اين حديث را از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل كرده كه
مدح فاجر عرش خداوند را به لرزه ميآورد و خداوند خشم و غضب ميكند.(8)
4 ـ خواندن خداوند به اسامي مقدسش:خواندن خداوند سبحان به اسامي و نامهاي مقدس او نيز، موجب لرزة
عرش خداوند ميشود, و اين لرزش تفاوت دارد با لرزه عرش خداوند كه به سبب اذيت و
آزار يتيم و گريه, و يا وقوع طلاق و مدح فاجر به لرزش مي آمد, در موارد ياد شده،
عرش خداوند به جهت مبغوضيت عمل كه موجب خشم خداوند مي شد به لرزه مي آمد, زيرا كه
آزار رساندن به يتيم و ناراحت كردن و گريه او و يا وقوع طلاق وجدايي بين زن و شوهر
و از هم پاشيدن نظام مقدس خانواده و يا ستايش و مدح فاجر, به دليل زشتي ماهيت عمل
و قبحيت او موجب خشم خداوند مي شود و از اين باب عرش الهي به لرزه مي آيد. ولي اگر
كسي خداوند را به نامهاي مقدس او بخواند و به وسيله اسامي او از او چيزي را طلب و
مسألت نمايد, عرش خداوند به جهت تعظيم اسماي الهي به لرزه مي آيد. به اين معني كه
اسامي ذات مقدس الهي چنان عظمت و قداست دارد, كه از ذكر آنها عرش الهي به جهت
احترام و عظمت او به لرزه ميافتد! چنانكه از امام صادق ـ عليه السلام ـ در دعاي
طواف وارد شده است: «اللهم ! إني
أسألك باسمك الذي إذا ذكر اهتز له عرشك, خدايا! من تو را به نامت ميخوانم كه وقتي
ذكر شود عرشت به جهت او به لرزه ميافتد»(9) و اين دعا را شيخ صدوق در مقنع و شيخ
طوسي در مصباح المتهجد ذكر نموده اند(10).در بحار، دعاي مفصل و طولاني از رسول خدا ـ صلي الله
عليه و آله ـ نقل شده كه در آن دعا آمده است : « اللهم إني أدعوك باسمك الواحد
الاعز ، وأدعوك اللهم باسمك الصمد ، وأدعوك اللهم باسمك العظيم الوتر ، وأدعوك
اللهم باسمك الكبير المتعال.. و رسول خدا (ص) به فرزندان عبدالمطلب فرمود : يا بني
عبد المطلب سلوا ربكم بهؤلاء الكلمات ، فوالذي نفسي بيده ما دعا بهن عبد بإخلاص
دينه إلا اهتز له العرش, أي فرزندان عبدالمطلب پروردگار تان را به وسيلة اين كلمات
مقدس بخوانيد. قسم به خدايي كه جان من به دست او است هيچ بندهاي از روي اخلاص
دينش به وسيله اين كلمات خداوند را نخواند جز اينكه عرش به جهت او به لرزه
افتاد»(11).
5ـ گفتن اين كه خداوند ميداند آنچه را كه او نميداند:
از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده كه آن حضرت
فرمود : « من قال : الله يعلم ما لم يعلم اهتز لذلك عرشه
إعظاما له, كسي كه بگويد خداوند ميداند آنچه را كه او نميداند, به خاطر اين, عرش
خداوند به جهت تعظيم او به لرزه ميافتد»(12) و مرحوم حر عاملي صاحب وسائل الشيعه
نيز اين حديث را چنين نقل كرده است «عن وهب بن عبد ربه قال : سمعت أبا عبد الله ـ
عليه السلام ـ يقول : من قال : يعلم الله ، لما لا يعلم الله اهتز العرش اعظاما لله
عزوجل»(13)
پی نوشت ها:
1. صدوق، ثواب الأعمال، ص 200 .
2. الفاضل الهندي, كشف اللثام، چاپ قديم, ج 2, ص 532.
3. صدوق, من لايحضره الفقيه, وسائل الشيعه، چاپ آل
البيت, ج1, ص188، حر عاملي, وسائل الشيعه، ج 21, ص446. ر.ك: صدوق, المقنع, ص72.
4. حر عاملي, وسائل الشيعه, چاپ آل البيت, ج 22, ص 8
.
5. عوالي اللئالي, ابن ابي جمهور احسائي, چاپ سيد
الشهداء, چاپ اول، ج 2, ص139.
6. طبرسي, مكارم الاخلاق, منشورات شريف مرتضي, چاپ ششم،
ص 197.
7. ابن شعبه الحراني , تحف العقول, چاپ دوم, مؤسسه نشر
اسلامي، ص 46.
8. مجلسي, بحار الأنوار, ج 74, ص150.
9. كليني, محمد بن يعقوب، الكافي, ج 4, ص 406.
10. صدوق, المقنع, مؤسسه امام هادي، ص 256, الطوسي,
مصباح المتهجد, چاپ اول, بيروت، مؤسسه فقه شيعه, ص 482.
11. مجلسي، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 14، ص 338
.
12. كليني, الكافي, ج 7, ص 437.
13. حر عاملي, وسائل الشيعه، چاپ آل البيت, ج 23, ص210.
منبع:جام
211008