عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۵۱۷
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۱ - ۲۲:۰۰
نقل تاریخی داریم که عبیدالله‌بن‌زیاد هم بر سرهای مبارک شهدای کربلا چوب زده که فقط یک نفر در آن مجلس بلند شد و اعتراض کرد ...
عقیق: در آستانه اربعین حسینی و در راستای شناخت هرچه بیشتر و ملموس‌تر یاران وفادار و با بصیرت سیدالشهداء (ع) در قیام عاشورا و همچنین کنکاش و بررسی دلایل جاماندن برخی از افراد سرشناس و شخصیت‌های مؤثر آن عصر از همراهی امام حسین (ع) در گفت و گو با حجت‌الاسلام احمد رهدار، رئیس مؤسسه فتوح اندیشه قم به شناسایی برخی ریزش‌ها و رویش‌های کربلا پرداختیم.

حجت‌الاسلام رهدار سخنان خود را اینگونه آغاز کردند: به میزانی که واقعه کربلا اهمیت دارد، کسانی که در این کاروان حضور داشتند یا از همراهی با این کاروان امتناع ورزیدند نیز اهمیت پیدا کردند. باوجود همه مباحثی که در ماه محرم در مساجد، تکایا، حسینیه‌ها و ... گفته می‌شود، به نظر می‌رسد یاران و دشمنان امام حسین (ع) چنان بیان و تکرار نشده‌اند که در حافظه تاریخی شیعیان امام حسین (ع) مضبوط و محفوظ شده باشند؛ از این‌رو لازم است که هر از چندگاهی زندگی کسانی که کربلایی شدند وکسانی که از حضور در کربلا محروم شدند، بررسی شود. معمولاً در زندگی این افراد نکاتی است که توجه به آن‌ها می‌تواند برای ما عبرت‌آور باشد. در این جا زندگی بعضی از آن‌ها را با هم مرور خواهیم کرد و نیز سعی می‌کنیم تحلیلی از آن ارائه دهیم.

زید‌بن‌ارقم

یکی از کسانی که از صحابه پیغمبر خاتم (ص)، و از یاران امام علی (ع) بوده و در سوره منافقون مورد تایید و تصدیق خداوند قرار گرفته، زید‌بن‌ارقم است. زید‌بن‌ارقم در کودکی یتیم شد و سرپرستی او به عبدالله ابن ظواهر داده شد؛ او در بسیاری از جنگ‌هایی که پیغمبر خاتم حضور داشتند شرکت کرد؛ هر چند در جنگ بدر که اولین جنگ پیغمبر خاتم با مشرکین و از جنگ‌های مهم صدر اسلام است، به خاطر کمی سن از حضور در جبهه منع شد، اما در بسیاری از غزوات پیامبر که نام آن‌ها ذکر شده، حضور داشته است.

زید‌بن‌ارقم از دوست‌داران پیامبر (ص) بوده و از امام صادق (ع) نقل شده که وقتی آیه «قل لا اسالکم علیه اجرا الا موده فی القربی» نازل شد، پیغمبر خاتم درباره این آیه از اصحاب خودش پیمان گرفت که بعدها هفت نفر به این پیمانی که بسته بودند وفادار ماندند و یکی همین جناب زید‌بن‌ارقم بود. احادیث زیادی داریم که پیامبر(ص) فرمده‌اند و زید‌بن‌ارقم آن‌ها را نقل کرده ‌است. یکی از احادیث مشهوری که او نقل کرده، «حدیث ثقلین» است. زید‌بن‌ارقم جزو شاهدان واقعه غدیر خم است؛ او در روز غدیر حضور داشته و با حضرت علی (ع) بیعت کرده است.

سال‌ها بعد در کوفه گویا امیرالمؤمنین (ع) نشسته و عده‌ای دور ایشان جمع شده بودند، ظاهرا دورانی است که حضرت امیر از غربت درآمدند؛ چون در سال‌های حکومت‌شان در کوفه حضور پیدا کردند، حضرت علی (ع) راجع به حدیث غدیر (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) از مردم گواهی خواستند و تنها دوازده نفر از کسانی که آن جا بودند به این حدیث گواهی دادند و گفتند ما این حدیث را شنیده‌ایم یا در قضیه غدیر حضور داشتیم. زید‌بن‌ارقم جزو کسانی بوده که در آن جمع حضور داشت، ولی گواهی نداد!

زید بعدها بینایی‌اش را از دست داد و تحلیل خودش این است که چون من در آن جمع کوتاهی کردم و شهادت به حدیث غدیر ندادم کور شدم؛ او همیشه بابت انکار ولایت حضرت علی (ع) در آن روز اظهار پشیمانی کرده و مرتباً استغفار می‌کرده است.

در قضیه کربلای سال 61 هم امام حسین (ع) در یکی از سخنرانی‌هایی که خطاب به لشکر عمرسعد، به سخن پیامبر اعظم راجع به خود و برادر بزرگوارشان (حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت‌اند) اشاره کرده و افزودند که اگر شک دارید می‌توانید از جابربن عبدالله انصاری، انس بن مالک و زید‌بن‌ارقم که در کوفه هستند، بپرسید.

بعد از روز عاشورا که سر مبارک اباعبدالله (ع) به کوفه آورده شد، مشهور است که در مجلس یزید به لب و دندان مبارک امام چوب زده شده، اما نقل تاریخی داریم که عبیدالله‌بن‌زیاد هم بر سرهای مبارک شهدای کربلا چوب زده که فقط یک نفر در آن مجلس بلند شد و اعتراض کرد، و آن شخص زید‌بن‌ارقم است.

زید‌بن‌ارقم در حالی که بلند گریه می‌کرد، بلند شد و گفت من بارها دیده ام که پیامبر(ص) بر این لب و دندان بوسه زده، این چه کاری است که تو می‌کنی؟ عبیدالله هم با عصبانیت در پاسخ گفت: اگر پیر و فرتوت نبودی دستور می دادم تا تو را در همین جا گردن بزنند.

روایت مشهوری که نقل می‌کند سر مبارک امام حسین (ع) در بالای نیزه آیه 9 سوره کهف «اَم حَسبتَ اَنَّ اصحابَ الکَـهف و الرَّقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجَباً» را تلاوت می‌کرد، از زید ابن ارقم نقل شده. زید ابن ارقم در سال 68 یا 66 قمری از دنیا رفته و اگر هر کدام از این دو نقل را صحیح در نظر بگیریم او در زمان قیام مختار حضور داشته، ولی چون پیرمرد نابینایی بوده، کمک چندانی از او برنیامده.

این خلاصه‌ای از زندگی زید‌بن‌ارقم است. زید‌بن‌ارقم را می توان در زمره ریزش‌های کربلا یاد کرد. شاید یکی از دلایلی که باعث شد زید‌بن‌ارقم برخلاف سوابق درخشان (صحابی پیامبر بودن، مورد تأیید قرآن بودن، جزو یاران علی (ع) بودن و ...) و زندگی نسبتاً پاکی که داشته از کربلایی شدن محروم بماند، همان قضیه‌ای است که خودش نیز نقل کرده: تأیید نکردن امامت، ولایت و خلافت حضرت علی (ع) هرچند بعد از کربلا از کربلاییان دفاع کرد.


منبع: خبرگزاری دانشجو

کد خبرنگار 211007


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین