عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۵۰۲۳
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۹
حضرت عيسي در مراجعت چهار نفر را بر سر همان سه خشت مرده ديد گفت : ((هكذا تفعل الدنيا باهلها)) اينست رفتار دنيا با دوستداران خود.

عقیق:حضرت عيسي عليه السلام به همراهي مردي سياحت مي كرد پس از مدتي راه رفتن گرسنه شدند به دهكده اي رسيدند عيسي به آن مرد گفت : برو ناني تهيه كن و خود مشغول نماز شد آن مرد رفته سه گرده نان تهيه كرد و بازگشت مقداري صبر كرد تا نماز عيسي پايان پذيرد چون كمي به طول انجاميد يك گرده را خورد. عيسي آمده پرسيد گرده سوم چه شد گفت : همين دو گرده بود. پس از آن مقدار ديگري راه پيموده به دسته آهويي برخوردند حضرت عيسي يكي از آنها را پيش خواند آن را ذبح كرده خوردند بعد از خوردن عيسي گفت : قم باذن الله به اجازه خدا حركت كن آهو حركت كرد و زنده گرديد آن مرد در شگفت شده زبان به كلمه سبحان الله جاري كرد عيسي گفت : ترا سوگند مي دهم به حق آن كسي كه اين نشانه قدرت را براي تو آشكار كرد بگو نان سوم چه شد باز جواب داد دو گرده بيشتر نبود.

 


دو مرتبه براه افتادند نزديك دهكده بزرگي رسيدند در آنجا سه خشت طلا افتاده بود رفيق عيسي گفت اينجا ثروت و مال زيادي است آن جناب فرمود: آري يك خشت برای  تو يكي هم برای من خشت سوم را اختصاص مي دهم به كسي كه نان سوم را برداشته مرد حريص گفت : من نان سومي را خوردم ، عيسي از او جدا گرديده گفت : هر سه خشت مال تو باشد.


آن مرد كنار خشتها نشسته به فكر برداشتن و بردن آنها بود، سه نفر از آنجا عبور نمودند او را با سه خشت طلا ديدند. همسفر عيسي را كشته و طلاها را برداشتند. چون گرسنه بودند قرار بر اين گذاشتند يكي از آن سه نفر از دهكده ي مجاور ناني تهيه كند تا بخورند شخصي كه براي نان آوردن رفت با خود گفت : نانها را مسموم كنم تا آن دو پس از خوردن بميرند، دو نفر ديگر نيز هم شدند كه رفيق خود را پس از برگشتن بكشند.


هنگاميكه نان را آورد آن دو نفر او را كشته و خود با خاطري آسوده بخوردن نانها مشغول شدند چيزي نگذشت كه آنها هم به رفيق خود ملحق گشتند. حضرت عيسي در مراجعت چهار نفر را بر سر همان سه خشت مرده ديد گفت : ((هكذا تفعل الدنيا باهلها)) اينست رفتار دنيا با دوستداران خود.


دلا تا كي در اين كاخ مجازي
كني مانند مرغان خاكبازي
تويي آندست پرور مرغ گستاخ
كه بودت آشيان بيرون از اين كاخ
چو دو نان مرغ اين ويرانه گشتي
بيفشان بال و پر ز آميزش خاك
بپر تا كنگره ايوان افلاك
ببين در رقص ارزاق طيلسانان
خليل آسا در ملك يقين زن
نواي لا احب الآفلين زن

 

پی نوشت:

داستانها و پندها      نوشته مصطفي زماني وجداني

 منبع:جام

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین