۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۰۱
عقیق: وی که بیش از 130 اثر ارزشمند را از خود به یادگار گذاشته علاقه وافری به امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) داشته و یک اثر او «مسند الامام الرضا(ع)» است.
اینک به بهانه ارتحال آیت ا... عطاردی نوشتاری از وی درباره امام رضا(ع) را میخوانید:
امام رضا(ع) در مدینه
هارون به وسیله عمال و حکام خود همواره کوشش میکرد از آنچه در خانه امام رضا(ع) میگذرد اطلاع پیدا کند و اعمال و رفتار آن حضرت را تحت نظر داشته باشد و برای جلوگیری از نفوذ معنوی آن حضرت در میان شیعیان و دوستان اهل بیتعلیهمالسلام از گروه واقفیه بسیار استفاده کرد و به طور غیرمستقیم از ناحیه آن جماعت امام را رنج داد.
از شرح حال حضرت رضا(ع) معلوم میگردد آن جناب در مسجد رسول اکرم(ص) مجلس بحث و تدریس تشکیل داده و درآنجا برای مردم مسایل و احکام الهی را بیان میکردند، در کتب تاریخ و سیره و رجال در این باب مطالبی آمده که این موضوع را تأیید میکند.
امام رضا(ع) در این مجلس که هر روز تشکیل میشد مطالب خود را اعلام میکردهاند و جماعتی هم که از اطراف و اکناف میآمدند از آن مجلس استفاده مینمودند، اکثر راویان امام رضا(ع) که از آن بزرگوار اخذ حدیث کرده یا مسایل و احکام را از او روایت میکنند، در مدینه خدمت آن جناب رسیدهاند و همان طور که گفتم هارونالرشید هم جلوی کارهای علمی آن حضرت را نمیگرفت و او را آزاد گذاشته بود، اما به طور غیرمستقیم برای او کارشکنی میکرد.
سفر بی بازگشت
مأمون که از خلفای باهوش و زرنگ و پرمکر و فریب و عالم و دانشمند و سیاستمدار بود و همواره نقشههای شیطانی میکشید، از حقایق آگاه شد و دانست که اوضاع و احوال در مرکز بلاد اسلامی از دست او خارج شده است و او دیگر نفوذی در حجاز و یمن ندارد و بلاد دیگر هم مضطرب میباشد و در صورتی که اقدام تازه ای انجام ندهد، همه جا از دستش خارج خواهد شد. او دریافته بود امام رضا(ع) در مدینه به کارهای خود مشغول است و به تربیت و تعلیم و نشر علوم و فضایل روزگار خود را میگذراند و با هیچ یک از مدعیان خلافت که در گوشه و کنار قیام کرده اند همکاری ندارد و با برادران خودش هم که در یمن و بصره و فارس مسلط شده اند ارتباطی ندارد و هیچ کدام را تأیید نمی کند. از سوی دیگر او بخوبی میدانست امام رضا(ع) در میان جامعه محبوبیت دارد، او فرزند موسی بن جعفر(ع) است و جای پدرش نشسته و جامعه تشیع و دوستان اهل بیت علیهم السلام به او توجه دارند.
شخصیت علمی و مقام معنوی و قداست و طهارت او بر همگان واضح و آشکار است و هیچ یک از مدعیان خلافت با او برابر نیستند و او تنها کسی است که مورد توجه جامعه است.از این جهت آن حضرت را به خراسان فرا خواند تا بتواند نقشه هایی که در سر دارد به مرحله اجرا بگذارد، بنابراین یکی از سرداران خود را به نام رجاءبن ابی ضحاک که از خویشاوندان فضل بن سهل بود نزد خود طلبید و او را با گروهی از لشکریان به مدینه فرستاد تا آن حضرت را به خراسان بیاورد و او هم طبق دستور مامون خراسان را ترک گفت و روانه حجاز گردید.
عظمت سلسله الذهب
این حدیث را از این جهت سلسله الذهب گفته اند که رجال سند آن، همه از امامان اهل بیت علیهم السلام هستند و حدیث را از جدشان رسول خدا(ص) و او از جبرییل و او هم از لوح و او از قلم و قلم هم از خداوند متعال نقل میکند و برای همین جهت است که احمد بن حنبل میگفت: اگر این حدیث را با همین سند بر مصروعی بخوانند بهبود خواهد یافت.
امام رضا(ع) در قصر حمید بن قحطبه در مقبره هارون الرشید به خاک سپرده شد و این مقبره را قبل از اینکه امام رضا(ع) در آنجا مدفون شود قبه هارونیه میگفتند، ولی پس از آن هارون فراموش شد و به مشهد الرضا و یا مشهد طوس مشهور گردید.
روضه منوره امام رضا(ع) از همان روز اول متولی و خادم داشته و در خارج از قصبه نوغان بوده است، به طوری که بین نوغان و قبر آن حضرت مقداری بیابان و غیرمسکون بوده است. درب حرم مطهر آن بزرگوار را هنگام مغرب میبستند و به نوغان میآمدند و کسی در آنجا سکونت نداشته است و به طوری که از اخبار استفاده میشود روضه مبارکه فقط روزها باز بوده است.
روضه منوره حضرت رضا(ع) در طول تاریخ یک هزار و دویست ساله خود مورد تاخت و تاز و حملات متعددی قرار گرفته و خود آن بزرگوار در یک بیت که به قصیده دعبل خزاعی اضافه کردند از مصایب وارده بر قبر مبارک خود سخن گفتند و از حوادث و وقایعی که در آنجا پدید میآید پیش از وقوع اطلاع دادند.
گنبدی که اکنون بر فراز قبر مطهر امام رضا(ع) قرار دارد اساس آن را سلطان محمود غزنوی گذاشت و در زمان سلجوقیان شرف الدین قمی آن را تکمیل کرد و با آنکه گنبد دیگری بر اساس قبل، از نو بنیاد نهاد، اینک هزار سال از عمر گنبد قبر مبارک امام(ع) میگذرد و در طول این مدت تغییرات و تحولات زیادی در داخل و نمای خارجی آن داده شده و رواقها افزوده شده و باز هم اضافه خواهد شد.
مغولان که به خراسان حمله کردند و شهرهای این استان مردخیز را یکی پس از دیگری خراب کردند، شهرهای ناحیه طوس را هم ویران ساختند، ولی به گنبد امام رضا(ع) دست نزدند و از تخریب آن خودداری نمودند، مغولانی که هزاران مسجد و مدرسه را در خراسان ویران کردند و کتابخانه ها را آتش زدند و مصاحف و کتب را در آتش انداختند، به حرم مقدس امام رضا(ع) دست نزده اند و گنبد آن سالم مانده است. در طول یک هزار و دویست سال که از شهادت امام رضا(ع) میگذرد و امام در این خاک مدفون شده است، مردم از اطراف و اکناف و دور و نزدیک در این مقام مقدس مجاور شدند و در کنار روضه مقدسه به کسب و کار و زندگی مشغول گردیدند. آنها که اهل دنیا بودند سود مادی بردند و کسانی که اهل آخرت بودند از برکات معنوی آن حضرت بهره مند شدند.
منزل حمید بن قحطبه و کاخ فرمانداری طوس به روضه رضویه تبدیل شد و دهکده سناباد نام مشهد الرضا به خود گرفت و قصبه نوغان و دهات در اطراف شهر مشهد هضم شدند و طابران شهر دیگر طوس از رونق باز ماند و همه به مشهدالرضا رهسپار شدند و آنجا به صورت دهکده ای تاریخی باقی مانده که البته آن هم به خاطر مزار حکیم ابوالقاسم فردوسی میباشد که آنجا را زنده نگه داشته است.
در طول تاریخ در این شهر صدها مدرسه و مسجد و مراکز علم و ادب تاسیس شده که هنوز شماری از آنها وجود دارند و مورد استفاده میباشند. در این مدت طولانی از شهر مشهد هزاران فقیه، محدث، مفسر، حکیم، فیلسوف، عارف، منجم، ریاضیدان، طبیب، ادیب، شاعر، واعظ، خطیب، قاضی، خطاط، نقاش، حجار، معمار، بنا، نجار، منبت کار، مذهّب، خاتم کار، کاشی کار و کتیبه نویس برخاستند و این همه آثار بدیع را آفریدند.
عهد اهل بیت(ع) با شیعیان
حسن بن وشاء گوید: امام رضا(ع) فرمودند: هر امامی عهد و پیمانی با دوستان و پیروان خود دارد، اگر کسی میخواهد عهد خود را کامل کند و به آن وفا نماید باید به زیارت قبور آنها برود، هر کس از روی میل آنها را زیارت کند و گفته های آنان را انجام دهد، امامان آنها از آنان روز قیامت شفاعت خواهند کرد.
منبع:قدس
211008