۰۱ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱ رجب ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۸
عقیق:در اغتنام فرصتهاى ملكوتى ماه مبارك رمضان
گاهى كه تنهایى، آینه برمىدارى و به چهره خویش مى نگرى، تا نیك و بد و زشت وزیباى آن را ببینى.
خلوت
با خویش، براى شناخت «خود»! شاید در حضور جمع، شرم كنى، ولى درتنهایى، خجالت و
شرمى نیست، چون نگاه و مراقبتى نیست، جز همان كه نگاهش همه جا هست و مراقبتش دائمى
است.
ماه رمضان، به نوعى فصل محاسبه است.
«محاسبه» و «مراقبه» هم یك آینه است، اما ... پیش چهره جانت و در برابر روحت! و ... شاید در حضور جمع و در ازدحام روزمره گى نتوانى و مجالى نیابى تااز خودت حساب بكشى.
اینجا هم خلوت و تنهایى و فراغت، چاره ساز است.
لحظات سرشار از بركات و معنویات رمضان از همین فراغتهاى مطلوب و دوست داشتنى است.
فرصت خلوت با خویش و خداست، ساعات حضور در مجلس «مراقبه» و «محاسبه»است، موعد امتحان اخلاص است، فرصتى است تا «دفتر دل» را بگشایى و «كتاب عمل»را بازخوانى كنى.
تو كه مى گفتى: مجال و حالى نیست، گرفتاریها و مشكلات و ...
فرصتى براى «رسیدن به خود» نمى گذارد، اینك، این همان مجال و فرصت ناب! تو باید آموخته و تمرین كرده باشى، «تنهایى در جمع» را، «خلوت» در «ازدحام»را، «سكوت در هیاهو» را، رمضان چیست و تو در كجاى این «قطعه اى از بهشت» قرار دارى كه موهبت خدا براى زمینیان است؟
با كدام دعوت به این ضیافت آمده اى؟
سر كدام سفره و مائده معنوى نشسته اى و فیض حضورت و بهره آمدنت چیست؟
این نیز نوعى محاسبه و حساب كشیدن از خویش را مى طلبد.
سر سفره ضیافت الهى نشسته اى.
سحرهاى پر بركت، افطارهاى پرمعنویت، شبهاى دعاى افتتاح و كمیل ، جلسات دعا وترتیل و تلاوت و تواشیح ، حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتیح، تهجد و سحرخیزى وچشمان بیدار قبل از فجر دعاهاى روزانه ، همه و همه مائده هاى آسمانى این «شهرالله» است و تو را فرا خوانده اند، تا به قدر تشنگى و توان و در حد ظرفیت وجودى از این «چشمه رحمت» بنوشى و از «جان جامه تقوا» بپوشى و در راه عبودیت خدا بكوشى.
اینك كه آمده اى و مهمان این بزم حضورى، وقت تنگ و مجال گذرا را باید مغتنم شمرد.
با چه آمده اى و با چه بازمى گردى؟
و كدام تغییر حالت و خصلت و عادت را از این «ماده خودسازى» به ارمغان خواهى برد؟
خودمانى بودن با خدا هم موهبتى است! كسى نیست كه بشنود، خودت هستى و خدایت.
با خودت صمیمى باش، یك رو و خودمانى و بى پرده.
كمى در كوچه پس كوچه هاى روح خویش بگرد.
لحظاتى «كارنامه» خود را مرور كن، چه مى بینى؟...
نقاط روشن آن بیشتر است، یا نقاط تیرهاش؟
«حسنات» و «سیئات»، چه نسبتى با هم دارند؟
ماهها انتظار مى كشیدى كه باز هم «ماه خدا» فرا رسد و دست نیاز و پاى طلب، به این آستان و این سوى ، برآورى و بكشى.
براى فرا رسیدن دوباره «شبهاى قدر» لحظه شمارى مى كردى.
هنوز لذت اشك ریختنها و نالیدنها و تضرعهاى شبهاى «احیاء» در كام جانت باقى است و طراوت معنویت بار آن همخوانى و همنالى با انبوه خداجویان عاشق و صادق، هنوز هم چون نسیمى خوشبوى، فضاى جانت را معطر ساخته است.
بنا بود در رمضان گذشته ، آمرزیده شوى و «غفران الهى» را چون مدالى بر گردن بیاویزى، اما چه شد؟
امسال، رمضان همان حال و هواى معنوى را دارد.
رحمت الهى همیشه جارى و سارى است ، اگر كوتاهى است، از ماست. «گر گدا كاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟» آن اشكها و ناله ها چه شد و كجا رفت؟
تنها براى آن چند «شب قدر» نبود.
قرار نبود كه آن گریه ها و تضرعها و از عمق جان به درگاه خدا نالیدنها و خود را حقیر و فقیر و مسكین و نیازمند دیدن و دانستنها مخصوص «شبهاى احیا» باشد ودر فضاى مسجد و مصلا جا بماند.
امسال هم، قرار نیست كه تاملات رمضان را، شبهاى سرنوشت ساز قدر را، لحظات نورانى و عرفانى سحر را، حالات خوش جلسات دعا و قرآن را، حضور قلب نماز شب ونوافل را در ماه رمضان جا بگذارى و باز هم عریان از این همه جامه هاى بهشتى، وارد شوال شوى.
پس «عید فطر» براى چیست؟
آنچه عیدى خواهى گرفت، باید در طول سال و همه عمر، همراه داشته باشى، خرجش نكنى، جایى جا نگذارى، گم نكنى، از دستت نگیرند ...
راستى ... سوغاتت در این سفر معنوى به «شهر الله» چیست؟
بارى ... آینه بردار، كمى در خویش بنگر، در خلوت خویش، با خودت صمیمى باش.
كیستى، كجایى؟ چه مى كنى؟ چه دارى؟
رمضان را مفت از كف مده!
پی نوشت:
جواد محدثى
منبع:جام
211008