کد خبر : ۳۰۷۵۸
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۴:۴۳

چرا درروایات ازمشورت با زنان نکوهش شده؟

آیا مى ‏توان گفت روایاتى که در نکوهش زنان آمده و احادیثى که در پرهیز از مشورت با آن‏ها وارد شده و ادله ‏اى که در نارسایى عقول آنان رسیده، اطلاق دارد و هیچ گونه انصرافى به زنان دانشمند و محققان از این صنف ندارد؟

عقیق: مهم‏ترین هدف مشورت، یافتن بهترین گزینه و شیوه‏هاى اجرایى است و لذا هر کس نمى ‏تواند طرف مشورت قرار گیرد، زیرا گاه آنها نقاط ضعفى دارند که مشورت با آنها مایه بدبختى و عقب افتادگى است. چنانکه على(ع) مى‏ فرماید با فرد بخیل، ترسو وحریص مشورت نکن، چون در هر یک از این‏ها نقطه ضعفى وجود دارد که مانع نیل تو به حقیقت مى‏ شوند. در همین راستا، به خاطر برخى نکات بیولوژیکى و زیست‏ شناختى در بانوان که همانا غلبه احساسات و هیجان‏ ها بر خردورزى آنها و نیز محدودیت اجتماعى که باعث کاهش تجربه آنان مى‏ گردد احیانا رایزنى با بانوان را محدود نموده است.
توضیح آنکه: در دو نکته بین آموزه‏ هاى اسلام و یافته‏ هاى علوم جدید از جمله روان‏شناسى تفاوتى نیست.
1ـ تساوى میزان هوش زن و مرد: چنانکه «کارل هافمن» تصریح مى‏ کند زن‏ها به اندازه مردها هوشمند هستند، گرچه مغزهاى آنان به طور متوسط 20درصد کوچکتر از مغز مردهاست :
2ـ فزونى هیجانات در بانوان نسبت به مردان: چنانکه خود ایشان اذعان مى ‏دارند:
«پژوهش‏هاى انجام شده بر روى دانشجویان نشان مى‏ دهند که در چهار مورد از پنج هیجان اساسى (شادى، عشق، ترس، اندوه و خشم) زنها هیجان‏هاى شدیدتر و فراوان‏ترى گزارش مى ‏کند تامردها، و آن هیجان مورد استثنا که مردها بر زن پیشى مى‏ گیرند، خشم است زن‏ها نه تنها هیجان‏هاى ظریف (شادى، عشق، ترس و اندوه) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى ‏کنند، بلکه همچنین در موقعیت ‏هاى مثبت و منفى، هیجان‏ها را بهتر تشخیص داده و بیشتر به آنها پاسخ مى‏ دهند نتیجه آنکه عقل زن‏ها هرگز کمتر از مردها نیست بلکه تعقل آنها (یعنى بهره ‏گیرى از عقل) کمتر است و این به واسطه هیجانات و احساساتى ‏تر بودن آنهاست.

همان طور که خانم «کلیودالسون» به عنوان یک زن روان‏شناس که مدت مدیدى در این زمینه تحقیقات و پژوهش‏ هایى داشته است اعلام مى‏ کند «... به این نتیجه رسیده ‏ام که خانم‏ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند». و یا «اتو کلایى برگ» مى ‏نویسد: «زنان بیشتر به کارهاى خانه واشیاء و اعمال ذوقى علاقه نشان مى‏ دهند و کارهائى را دوست مى‏ دارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزى بسیارى خرج داد مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا... زنها عموما احساساتى ‏تر از مردان هستند»

البته بر خلاف نظر خانم «کلیودالسون» که این مسأله را جزو نقاط ضعف خانم‏ها تلقى کرده است به نظر ما لازمه زیست اجتماعى و تقسیم وظائف، اختلاف کارکردهاست که این امر به نوبه خود مقتضیات خاص خود را دارد وچنانچه خانم‏ ها لبریز از عواطف و احساسات نباشند ،نمى ‏توانند در تربیت فرزندان که مهمترین سرمایه یک جامعه هستند موفق باشند.

نقش زنان که به گفته افلاطون مادران با همان دستى که گهواره را تکان مى ‏دهند، جهان را زیر و رو مى‏ کنند، کمتر از نشستن پشت فلان دستگاه صنعتى یا اختراع یک ابزار آهنین نیست. حاصل کلام آن که به خاطر احساساتى‏تر بودن زنها و نیز حضور کمتر آنان در جامعه که باعث تجربه کمتر آنان مى ‏شود ، یک سرى محدودیت هائى در بهره‏ گیرى از نظر مشورتى زنان لحاظ شده است. لذا در حدیثى که از على(ع) نقل شده است آمده است«ایّاک و مُشاوره النّساء فان رأیهنّ الى أفن و عزمهن الى وهن»؛ از رایزنى با زنان بپرهیز، زیرا رأى آنان سست بوده، در تصمیم ‏گیرى ناتوانند).

و لکن هر دو مسأله با رفع عوامل آن قابل جبران است ؛ لذا در حدیث دیگرى که علامه مجلسى از على(ع) نقل مى ‏کند پس از نقل این سخن: «ایّاک و مشاوره النساء»؛ از مشورت با زنان بپرهیزید ، بلافاصله عده ای از زنان استثناء مى ‏شوند «الاّ من جربت بکمال عقل»؛ مگر زنانى که کمال عقلشان آزموده و اثبات شده است.

در طرف دیگر نیز چه بسیار مردانى باشند که احساساتى یا کم تجربه باشند، مشورت با آنان نیز نافع نیست و چه بسا زیان‏بار باشد. بر اساس حدیث مذکور نیز امام على(ع) کمال عقل و آگاهى را در مشورت شونده شرط مى ‏داند و زن بودن را مانع جوازمشورت نمى ‏شمارد.

از طرف دیگر در برخى امور که تخصصى و آشنایى زنان بیشتر است سفارش شده است که با زنان مشورت کنید . رسول اکرم(ص) مى‏ فرماید: «اِئتمروا النساء فى بناتهن»؛ در امور مربوط به دخترانتان با زنان خود مشورت کنید  بالاتر آنکه در قرآن کریم خداوند متعال در برخى مسایل خانوادگى دستور به رایزنى زن و مرد و تبادل افکار آنان داده است «فأن اراد فصالا عن تراض و تشاور فلا جناح علیهما»؛ اگر پدر ومادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند مرتکب گناهى نشده ‏اند).

مقصود از تشاور، همدلى و هم‏رأیى و مشاوره میان زن و مرد است، و چون مادر چیزهایى از تربیت فرزند مى‏ داند که پدر نمى‏ داند، پس اگر هم فکرى و رایزنى نکنند به زیان فرزند مى ‏انجامد. در سوره طلاق نیز درباره هم فکرى و همکارى زن و مرد اشاره شده است.
همان طور که مرحوم علامه جعفرى فرمودند، نظام خانواده در اسلام نظام شورایى با سرپرستى و مأموریت اجرایى مرد است.

و روایات نقل شده از على(ع) یا سایر روایات اثبات مى ‏کند که مقصود از «بر حذر بودن از زنان خوب» یا «برحذر داشتن از مشورت با زنان» دقت در گفتار و اندیشه ‏هاى زنان معمولى است و یا زنان هوسباز ، کم خرد ، تبه کار و تهى مغزى که دل به زخارف فریبنده دنیا بسته و چشم از حقایق برتر فرو بسته ‏اند. اما زنانى که از زر و زیور دنیا اعراض کرده و به تعقل پرداخته ‏اند، مانند مردان شایسته مورد مشورت هستند و به تعبیر علامه جعفرى روایاتى نظیر «ایاک و مشاوره النساء الاّ من جربت بکمال عقل» مؤید نظریه «درون شورایى و برون سرپرستى مرد» در نظام خانوادگى از دیدگاه اسلام است. 

یکى از بزرگان مى ‏گوید: آیا مى ‏توان گفت روایاتى که در نکوهش زنان آمده و احادیثى که در پرهیز از مشورت با آن‏ها وارد شده و ادله ‏اى که در نارسایى عقول آنان رسیده، اطلاق دارد و هیچ گونه انصرافى به زنان دانشمند و محققان از این صنف ندارد؟ آیا مى‏ توان گفت که عقل آنان در بخش عقل نظرى به خاطر مونث بودن، همتاى عقل کودکان مى‏ باشد و اراده و تصمیم و عزمشان در بخش عقل عملى، سست و ناپایدار است و یا آن که این تعبیرها به لحاظ غلبه خارجى است که منشأ آن دور نگه داشتن این صنف گران قدر از تعلیم و محروم نگه داشتن آنان از تربیت صحیح است؟

بنابر زن به حکم زن بودن از طرف مشورت قرار گرفتن محروم نیست آن چه مى‏ توان او را از این موقعیت محروم کند عجز و ناتوانى، عدم کارایى، بى ‏تجربگی و ناآگاهى است که این نکته در مود مردها نیز مطرح است، اما روایتى که از پیامبر(ص) نقل شده که فرموده ‏اند: "با زنان مشورت کنید و با آن‏ها مخالفت نمایید". مقصود در امور معقول و مشروعى نیست، بلکه منظور مخالفت با نظر زن در مواردى است که رأى او بر اساس حب و بغض و خواسته ‏هاى نفسانى باشد .

اگر زنى به شوهرش گفت نماز بخوان، طبق این روایت باید با نظر زن مخالفت کرد؟ یا مثلا در واقعه کربلا وقتی زن زهیر بن قین به شوهرش پیشنهاد پیوستن به امام حسین (ع) می دهد ، باید شوهر با او مخالفت می کرد؟ قطعاً معناى حدیث این نیست. شاید مقصود حضرت در روایت فوق آن باشد که مردم به تبعیت کردن از زنان عادت پیدا نکنند به طورى که نتوانند در موارد ضرورى، مخالفت خود را ابراز کنند.

با توجه به مطالب گفته شده اگر همسرتان شرایط لازم را دارد از او نظر بخواهید واز این طریق اعتمادش را جلب نمایید. به خصوص مواردی که در آنها تجربه دارد. اگر مشورت موجب اختلاف و جدایی می شود ، بهتر آن است که از مشورت پرهیز شود . در مورد مشکلات نیز چون زنان حساس تر و آسیب پذیرهستند ، بهتر است که اطلاع نداشته باشند ، مگر آنکه برای رفع مشکل از آنها کاری ساخته باشد.

 

منبع:عرفان

 211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین