۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۰۱
عقیق: در احوال يعقوب آمده است چون آن حضرت از دنيا رفت ، يوسف طبق وصيت پدر جنازه اش را به فلسطين برد و در كنار قبر ابراهيم و اسحاق دفن نمود و به مصر بازگشت . در اين كه يعقوب پس از ورود به مصر چند سال در آنجا زيست ، اختلاف است . جمع كثيرى گفته اند مدت توقف آن حضرت در مصر هفده سال بوده كه پس از آن وفات نمود.
عقیق: درباره مدت عمر يوسف (ع ) نيز اختلافى در روايت ها و تاريخ ديده مى شود برخى 110 سال ذكر كرده اند و از امام صادق (ع ) نيز روايتى طبق اين قول هست و جمعى نيز عمر حضرت را 120 سال نوشته اند.
طبرسى در تفسير خود نقل كرده چون يوسف از دنيا رفت ، او را در تابوتى از سنگ مرمر نهاده و ميان رود نيل دفن كردند و علتش اين بود كه چون يوسف از دنيا رفت ، مردم مصر به نزاع برخاسته و هر دسته اى مى خواستند تا جنازه آن حضرت را در محله خود دفن كنند و از بركت آن پيكر مطهر بهره مند گردند و سرانجام مصلحت ديدند جنازه را در رود نيل دفن كنند تا آب نيل از روى آن بگذرد و به همه شهر برسد و تا مردم در اين بهره يكسان باشند و بركت آن جنازه به طور مساوى به همه مردم برسد و اين قبر تا زمان حضرت موسى (ع ) هم چنان در رود نيل بود تا وقتى كه آن حضرت بيامد و او از نيل بيرون آورد و به فلسطين برد.
مسعودى مى گويد: سبب اين كه موسى جنازه يوسف را از مصر حمل كرد، آن بود كه باران بر بنى اسرائيل نيامد. پس خداى عزوجل به موسى وحى فرمود جنازه يوسف را بيرون آورد. موسى از محل دفن يوسف پرسيد و كسى از جاى آن مطلع نبود و تا اين كه پيرزنى نابينا و زمين گير از بنى اسرائيل را آوردند و او گفت : من جاى يوسف را مى دانم ولى سه حاجت دارم كه بايد از خدا بخواهى آنها را برآورد تا آن جا را به تو نشان دهم : يكى آن كه از اين بيمارى نجات يافته و بتوانم راه بروم ، ديگر آن كه بينا شده و جوانى ام بازگردد، سوم آن كه خداوند جايم را در بهشت پيش تو قرار دهد.
خداوند به موسى وحى فرمود سخنش را بپذير كه ما حاجت هاى او را بر آورديم . پيرزن محل دفن يوسف را نشان داد و موسى جنازه را بيرون آورد و به فلسطين منتقل ساخت .
پی نوشت ها:
مجمع البيان ، ج 5 ص 266
اثبات الوصية ، ص 38
احسن القصص (شرح مستند داستان حضرت يوسف عليه السلام)
مؤ لف : سيد هاشم رسولى محلاتى
منبع:جام
211008