۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۲ : ۱۸
یک
نکته این است ما اگر درصدد هم افزایی آحاد خودمان، از لحاظ فکر و تجربه و ذوق و
هنر هستیم، بایستی ارتباط خودمان را با کتاب بیشتر کنیم.
کتاب
مجموعه ای است از محصولات یک فکر، یک اندیشه، یک ذوق، یک هنر، مجموعه ای است از
یافته های یک یا چند انسان. ما خیلی باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد
گوناگون بشر استفاده کنیم، این کاری است که کتاب به ما تقدیم می کند، هدیه می کند.
این هدیه کتاب به ماست. لذا کتاب یک پدیده و یک موجود ذی قیمت است؛ همیشه اینجور
بوده است، در آینده هم همین جور خواهد بود. لذاست که به کتاب بایستی اهتمام ورزید.
اهتمام
به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی
رواج پیدا کند. فایده
ی سوادآموزی این است. اثر حرکت و نهضتی که در کشورها برای ریشه کن کردن بیسوادی
انجام می گیرد، عبارت است از همین، که بتوانند از این مجموعه ی عرضه کننده ی فکر و
ذوق و استعدادِ دیگران استفاده کنند؛ این بدون کتابخوانی امکان پذیر نیست.
به
گمان من یکی از بدترین و پرخسارت ترین تنبلی ها، تنبلی در خواندن کتاب است. هرچه
هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر می شود.
کتابخوانی
باید در جامعه ترویج شود و این کار بر عهده همه دستگاه هایی است که در این زمینه
مسوولند، از مدارس ابتدائی بگیرید - که برنامه هایی باید باشد که کودکان ما را از
اوان کودکی به خواندن کتاب عادت بدهد، خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تامل- تا
دستگاه های ارتباط جمعی، تا صدا و سیما، تا وسائل تبلیغاتی گوناگون.
یکی
از کارهای بزرگ و مهم در سطح جامعه این است که تبلیغات کتابخوانی همه گیر شود. ما
امروز می بینیم برای کالاهای کم اهمیت که تاثیری هم در زندگی انسان ها ندارند،
صاحبانش تبلیغات رنگین عجیب و غریبی را متصدی می شوند، مباشر می شوند؛ دستگاه های
ارتباط جمعی، مطبوعات، صدا و سیما آنها را پخش می کنند در حالی که آن محصولات هیچ
ضرورتی ندارند، هیچ لزومی ندارند، یک چیز اضافی در زندگی هستند؛ گاهی بودنشان مفید
است، گاهی بودنشان حتّی مفید هم نیست؛ شاید مضر هم هست. محصولی با عظمت کتاب، با
ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند کسانی که می توانند کتاب را
بخوانند؛ این را ما باید به صورت عادت در بیاوریم.