عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۶۷۱
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۴
متن بیانات آیت الله فاطمی نیا؛ بیت الزهرا؛ هجدهم محرم الحرام:
قرائت قرآن خیلی مهم است. باید درست خوانده شود. سابقا در ایران فن و اسلوب قرائت نبود. فنّ می خواهد. حساب می خواهد. در قاهره شیخ محمد رفعت بود که حقاً اسمش در تاریخ ماندگار شده است. هنگامی که قرائت می کرد، صندلی های سالن خرید و فروش می شد!
این ها نعمت های خدا هستند. در روایت داریم که انبیا از خوش صدا ترینِ مردمان بودند. داریم که حضرت سجاد و باقر(ع) از خوش صداترین مردمانِ آن زمان بودند.
خب برگردیم به بحث خودمان. بحث در صفات عالیه بود. این بحث، رمز کار است!
فرض کنید یک ساختمان را کاملا سیم کشی کنند، گران قیمت ترین لوسترها را آویزان کنند، اما اگر منبع برق نباشد چه فایده دارد؟؟!! وقتی مولد نیرو نباشد به درد نمی خورد.
دینِ ما، دینِ بازیچه نیست. اگر اخلاق را ازش بگیریم این دین خاموش می شود. به درد نمی خورد. پیامبر می فرماید: «بُعِثتُ لِأتَمّم مَکارمَ الاخلاق» اصلا برای این مبعوث شدم.
الان علم اخلاق را علمی درجه دو می دانند. حاشیه ای می دانند. خیلی مهم نمی دانند. در حالی که اصلْ، جلسه اخلاق است.
آیت الله آسید علی شوشتری(ره) بودند. شخصی از ایشان مسأله ای می پرسد و به ایشان اطلاعات دروغ می دهد. لذا ایشان فتوای ناصحیح می دهد. همان شب شخصی می آید جلوی درب منزل ایشان. شخصی ژنده پوش! گاهی این افراد ژنده پوش اهل حقیقت اند. در حدیث داریم که خداوند اولیائش را در میان مردم مخفی کرده است.
بله. شخصی ژنده پوش آمد جلوی درب منزل ایشان و گفت که این فتوا را اشتباه داده ای! فردا کارگر بِبَر. مدارک را فلان جا دفن کرده اند. بعد شخص می گوید: آسیدعلی شوشتری، وعده ما در وادی السلام!!
فردا آقای شوشتری می رود و مدارک را می یابد و فتوا را عوض می کند. سید شوشتری(ره) بعد از این جریان اوضاع درونی اش منقلب می شود. مدت ها می گذرد. آن ژنده پوش را هم پیدا می کند و از آن استفاده می کند. یک وقتی گُذارَش به مجلس ملا حسینقلی همدانی(ره) افتاد.
بنده بارها عرض کرده ام که عارف  باید مجتهد باشد. باید بتواند ارشاد کند. عرفان مراحل دارد. باید شخص مجتهد و متخصص باشد. استاد می خواهد. عرفان و طیّ راه استاد و متخصص می خواهد.
بهترین دستور نیز همان است که آیت الله بهجت(ره) می فرمود: به یقینیات خود عمل کنیم. اگر به یقینیاتِ خود عمل کنیم، از مَلَک برتر می شویم. بالاترین دستور همین است. باید برای رضای خدا عمل کنبم. به همه درجات می رسیم.
امثال شیخ حسنعلی نخودکی فقط برای رضای خدا، فقط برای رضای خدا کار می کرده اند. عبادت می کرده اند.
بنده از طریق پدرم خبر موثق داردم آشیخ حسنعلی ۳۰ شب، گونی می انداخته و در آن سرمای شدید مشهد، فقط و فقط عبادت می کرده است! خب این روح و جسم ارتباط دارد. به جایی می رسد که روح انقدر قوی می شود که بر جسم مسلط می شود.
فقط رضای خدا !
ابن عطا سِکَندری جمله ای مست کننده دارد! ابن عطا آدمی حکیم بوده است. خیلی جملات عجیبی دارد. آدمی را مست می کند. در یک جا می گوید:«در پشتِ یک در بایست(فقط در خدا). نه برای این که در به رویت باز شود. اگر از ذهنت این چیزها را بیرون کردی درها خود بخود برایت باز می شود!»
نباید منتظر کرامات باشیم، نباید به این نیت عبادت کرد. باید ذهنمان را از این چیزها خالی کنیم. باید بدانیم همه چیز از آن خداست. به اذن الهی است:«و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی»
در آیه ای داریم که ای عیسی! تو شفا دادی اما ما هستیم که شفا می دهیم! همه آثار و کرامات از آنِ خداست. این را باید مد نظر داشته باشیم.
برگردیم به داستان. آسید علی شوشتری رفت به درس آیت الله حسینقلی همدانی. ملاحسینقلی را کشید بیرون گفت: این علم را کسانی هستند که ندریس بکنند. اما اخلاق و سلوک خیلی مهجور است! ملاحسینقلی همدانی درس و بحث را رها کرد و خدمت سیدشوشتری(ره) رسید و مراتب را طی کرد و به صفات عالیه رسید. دارد که ۳۰۰ ولیّ الهی را تربیت کرد آخوند همدانی!
ببینید این ها همه صفات عالیه است. صفات عالیه خیلی مهم است. اخلاق، خوش اخلاقی، گذشت، مصالحه. این ها خیلی مهم است. الان بسیاری از زندگی ها به طلاق منجر می شود. چرا؟ چون اخلاق نیست در زندگی هایمان.
بین زن و شوهری را من با یک جمله امیرالمؤمنین(ره) مصالحه کردم و آشتی دادم. یک جمله:«الاحتمال قبرالعیوب» تحمل، قبر عیب هاست. اگر بخواهیم این جمله را شرح دهیم ۲۰۰ صفحه کتاب می شود!
تحمل باید داشت. در مقابل هر چیزی نباید جواب داد. باید تحمل کرد. سکوت و تحمل بسیاری از دعوا و اختلاف ها را مرتفع می کند.
ملاحسینقلی همدانی با همین اخلاقیات، با همین صفات عالیه ۳۰۰ ولیّ الهی تربیت کرد. گذشت و بلند نظری و باقی صفات عالیه.
مکتب کربلا نیز فقط اخلاق بود. اخلاق رذیله به نمایش گذاشته شد. اخلاق فضیله هم به نمایش گذاشته شد. مکتب اخلاق بود. مکتب علم بود.
امام حسین(ره) جانش را داد تا بندگان را از نادانی برهاند. نهضت، اصلا نهضت علم است، فضیلت است. اخلاق است. نهضت فضایل است. امام حسین(ره) درس عزت و ذلت را در زیر برق شمشیرها داد نه زیر سقف و جای گرم ونرم!
 
«ای فرس با تو چه رخ داد که خود باخته ای --مگر اینگونه که ماتی تو شَه انداخته ای»
 
 
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین