عکس/موذنی که درخانه اذان می گوید

عقیق: به نقل از سایت داریون نما، حاج حسین مدتی می شود در بستر بیماری به سرمی برد. او متولد سال1296 است که البته این تاریخ فقط در شناسنامه ثبت شده و در حقیقت بالای یک قرن از عمرشان می گذرد.
 
به نام یکتای زیبای بی نیاز…
به نام خالق عشق…
به نام فرشته هایی روی زمین درکالبد یک انسان…
به نام پدر….
به نام مادر…
به نام هرچه خوبی است…
بی اختیار برمی خیزم، این بار مقصدم کمی دورتر از زادگاهم داریون است…
روستایی به نام کوشک مولا،بامردمی مهربان و بزرگ…
حاج حسین کشاورز موذن کهنسال روستا به همراه دخترش کبری.
به دنبال خانه ی حاج حسین کشاورز موذن کهنسال روستا، کوچه های تنگ و پیچ درپیچ را پشت سر می گذارم با راهنمایی چندنفر ازمردم خوب خانه ی حاج حسین را می یابم.
روبه روی در ایستادم دررابه صدادرآوردم، خانمی در را باز کرد، سلام کردم درحالی که هنوز درابهام غریبه بودنم جا مانده بود سلامم را پاسخ گفت.
چند لحظه بعد متوجه شدم که ایشان دختر حاج حسین هستند به نام کبری ، وقتی فهمید می خواهم با پدرش گفتگو کنم آنقدر صمیمی رفتارکرد که فراموش کردم غریبه ام با همراهی اش به سمت اتاق حاج حسین رفتم، به خاطر کهولت سن دربستربیماری بود. جلورفتم سلام کردم پای بسترش نشستم با دستهای لرزانش دستهایم را به گرمی فشرد وآرامشی درقلبم نشست…
حاج حسین مدتی می شود در بستر بیماری به سرمی برد.او متولد سال۱۲۹۶ است که البته این تاریخ فقط درشناسنامه ثبت شده ودرحقیقت بالای یک قرن از عمرشان می گذرد.

وی به خاطر بیماری ازرفتن به مسجد معذور است و از آنجا که تمام عمرش را اذان گفته بود هیئت امناء مسجد با کشیدن سیم، امکانات را برای گفتن اذان درخانه وی مهیا کرده اند.
صغری دختر حاج حسین می گوید پدرش درست به موقع اذان می گوید وهنوز نشده که کمی زودتر یا دیرتر اذان بگوید البته خودش به وقت بیدار می شود نه با زنگ ساعت ونه با هیچ چیز دیگر و بعداز گفتن اذان، مردم نماز را درمسجد اقامه می کنند.
راستش رفتم تا از حاج حسین بنویسم اما چیزی توجه مرا به خود جلب کردکه دلم نیامد نگویم.
۱۳سال می شود که مادر کبری از دنیا رفته است.در این مدت کبری به پدرش رسیدگی می کند او برای پدرش همه چیزاست. به راستی چه سعادتی در دنیا و آخرت بالاتر از نیکی به والدین است که خداوند این همه به آن اشاره کرده است.
کبری یک فرشته است در کالبد یک انسان…

گزارش و عکس:محمد جعفر حقیقت جو