کد خبر : ۲۶۵۵۴
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۴

پيامبری كه امت اش را نفرين كرد

حضرت نوح يكي از پيامبران الهي است كه در حدود 122 آيه از قران درباره آن حضرت نازل شده است.

عقیق: اين كه كدام پيامبر پس از دعوت بسيار و تحمّل سختي‌هاي بي‌شمار، مردم به او ايمان نياورده و در نتيجه مورد نفرين قرار گرفتند، در تاريخ بسيار است و ما در اين جا براي روشن شدن هرچه بهتر مطلب تنها به چند مورد اشاره مي‌كنيم.

«حضرت نوح»
حضرت نوح يكي از پيامبران الهي است كه در حدود 122 آيه از قران درباره آن حضرت نازل شده است. خداوند حضرت نوح را برگزيد تا مردم را هدايت به توحيد نمايد و آن قوم بت‌پرست بودند و بتهاي بسيار داشتند.

حضرت نوح 950 سال قوم خود را دعوت كرد و نسل به نسل آن‌ها را از خردسالي تا سالخوردگي دعوت به خداي يگانه نمود و هيچ اثري در آن قوم نكرد، از خداوند درخواست نمود كه آن‌ها را به عذاب دردناك خود چنان مبتلا سازد كه احدي از آن‌ها باقي نمانند.
جبرئيل نازل شد و گفت: اي نوح پرودگار عالم دعاي تو را اجابت فرمود. نوح دستور يافت تا كشتي‌اي ساخته و آماده شود. پس از اتمام ساخت كشتي به نوح خطاب شد كه چون فرمان ما صادر شود و علامت عذاب آشكار شد، بي‌درنگ به كشتي درآي و خانوادة خود را و آنان كه به تو ايمان آورده‌اند (كه گروهي اندك در حدود 80 نفر بودند) به كشتي ببر و از هر جانوري جفتي همراه بردار تا فرمان الهي جريان يابد.

نوح با اطرافيانش در روز اول ماه رجب بر كشتي نشستند و سيلاب باران از آسمان سرازير شد و چشمه‌سارهاي زمين بشدت جوشيد و سيل تمام تپه‌ها و كوه‌ها را فرا گرفت و تمام بت‌پرستان را در كام خود گرفت.[1]

«حضرت صالح»
حضرت صالح از پيامبراني است كه خداوند او را برانگيخت تا مردم را به صلاح و وحدت و يگانگي دعوت كند حضرت صالح فرزند جابر بن ارم بن سام بن نوح ـ عليه السلام ـ مي‌باشد و در قرآن 60 آيه در رابطه با شرح حال وي و قومش ذكر شده است.
قوم ثمود كه صالح براي هدايت آنان برانگيخته شد، مردمي بت‌پرست بودند و چندين بت‌كده داشتند و حضرت صالح حدود 120 سال به هدايت و دعوت آنان پرداخت و قوم ثمود در مقابل او را تكذيب نمودند. قوم ثمود در خواست معجزه‌اي كردند و آن هم شتري شيرده و بچه دار كه ده‌ماهه و آبستن باشد.

در ميان همان سنگي كه آن‌ها تعظيم مي‌كردند و قرباني‌ها را در مقابلش مي‌نمودند. باذن خدا و به درخواست حضرت صالح سنگ شكافته شد و صداي مهيبي شنيده شد و سر يك شتر سرخ موي بيرون آمد چون قوم ثمود انتظار نداشتند به اين زودي معجزه ظاهر شود از صالح درخواست كردند كه فرزندش را از خدا بخواهد كه در همان لحظه بچه شتري از آن ناقه جدا شد و بدور مادرش گردش كرد.

و با اين كه آن قوم معجزه را به چشم خود ديدند، ولي دستور الهي را در حقّ آن ناقه عملي نكرده و آن را پي نمودند، در اين موقع حضرت صالح به آن‌ها خبر داد كه عذاب بر شما نازل مي‌شود و علامتش اين است كه فردا رنگ‌هاي شما زرد مي‌شود، روز بعد سرخ شده و روز سوم سياه خواهد شد. سه روز گذشت و عصر روز سوّم صداي مهيبي بلند شد كه دل‌هاي آن‌ها را از جاي تكان داد و باد تندي سخت وزيدن گرفت كه هريك از افراد ثمود را بلند مي‌كرد و بر زمين مي‌كوبيد و هلاك مي‌ساخت.

تمام خانه‌ها و قصرها را با خاك يكسان كرد و اين خود درس بزرگ و عبرتي عظيم است كه هركس در مقابل توحيد و يكتائي خدا بايستد و نافرماني او را بكند و بر فرستادگان درگاهش ظلم كند، دچار هلاكت و نابودي سخت مي گردد.[2]

«حضرت لوط»

در حدود 80 آيه در 14 سوره قرآن نام لوط و قومش ذكر شده است.

حضرت لوط قوم خود را به توحيد و دوري از بت پرستي و اجتناب از اعمال خلاف عفت دعوت نمود و اين دعوت 30 سال طول كشيد، ولي آن‌ها از اعمال زشت خويش دست برنداشتند و اين دعوت‌ها هيچ اثري در آن‌ها نكرد و چون عذاب الهي نزديك شد چهار فرشته بر حضرت لوط فرود آمده و وعده عذاب الهي را به وي دادند و به فاصله كوتاهي بر آن‌ها از سنگ‌ريزه آنقدر باريد كه عمارات آن‌ها دگرگون شد و بلندي‌هاي آن به پستي برگشت و همه نابود شدند.[3]
اين‌ها نمونه‌هايي از اقوام مختلف بودند كه در مقابل دعوت حق، فرستادگان خدا را عصيان نموده دچار هلاكت و نابودي گشتند و در قرآن به برخي از اين وقايع براي عبرت‌گيري مردم اشاره شده است.


پی نوشت ها:
1. حياه القلوب، علامه مجلسي.
2. تاريخ انباء، علي زاده.
3. قصص القرآن، ابن كثير.
4. قصص القرآن، جزايري.[1] . عمادزاده، حسين، قصص الانبيا از آدم تا خاتم، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سي و سوم، 1371، ص196-210 .
[2] . مجلسي، حيوة القلوب، تهران، سازمان چاپ و انتشارات جاويدان، ج1،‌ ص108-114.
[3] . رسولي محلاتي، سيد هاشم، تاريخ انبياء(قصص قرآن) از آدم تا خاتم، تهران، انتشارات علميّه الاسلاميّه، ج1، ص200-218.
منبع:جام
211008

 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین