کد خبر : ۲۶۳۱۹
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۱

چه چیز نماز را بالا می برد؟

همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجه قلبی داشته باشد بالا برده می شود.

عقیق: یکی از شروط پذیرفته شدن نماز در پیشگاه الهی حضور قلب یا همان توجه به قرار گرفتن در محضر خداوند و همصحبتی با او است، اما متاسفانه بیشتر مواقع ما به اندازه ای درگیر روزمره گی ها و دغدغه های زندگی دنیوی می شویم که فراموش می کنیم وقت نماز در مقابل خالق خویش ایستاده ایم و این فرصت را داریم تا از فیض سخن گفتن با او متنعم و غرق لذت شویم.
از این رو، به نظر می رسد یکی از اصلی ترین مشکلات ما در ارتباط خوب و موثر با خدا عدم حضور قلب در نماز است که با رفع آن می توان به مقامات و درجات بالا دست یافت و برکات نماز را به صورت ملموس در زندگی مشاهده کرد همانگونه که بزرگان به چنین درجه و رتبه ای دست یافتند.
امام صادق (ع) می‌فرمایند: "اَن العبدَ لیُرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما یرفعُ لهُ الّا ما اقبلَ علیهِ بقلبهِ؛ (1) "همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجه قلبی داشته باشد بالا برده می شود."
از این رو، در این نوشتار تلاش شده که عواملی که از حضور قلب در نماز جلوگیری می کنند و راه های مقابله با آن را بررسی کنیم.
یکی از اصل ترین عوامل نداشتن حضور قلب در نماز پرواز پرنده خیال است چنانکه جولان آن در بسیاری از موارد باعث می شود که در طول نماز به دورترین نقاط سفر کنیم در حالی که فراموش کرده ایم که در نزدیک ترین نقطه به خداوند قرار گرفته ایم.
یکی از روش های کنترل قوه خیال در نماز "تصمیم بر مخالفت است"؛ یعنی تصمیم بگیرد که خیال خود را متمرکز در نماز و یا معانی نماز کند و هر وقت کنترل آن از اراده انسان خارج شد دوباره برگرداند. امام خمینی(ره) می فرماید: "طریقه عمده رام نمودن آن «عمل نمودن به خلاف است» و آن، چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهیا کند که حفظ خیال در نماز کند و آن را حبس در عمل نماید و به مجرّد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند آن را استرجاع نماید (برگرداند) و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز ملتفت حال آن (قوه خیال) باشد و از حال آن تفتیش نماید (جستجو کند) و نگذارد سر خود باشد و این در اوّل امر، کاری صعب (مشکل) به نظر می آید، ولی پس از مدتی عمل و دقت و علاج، حتماً رام می شود و ارتیاض پیدا می کند (ورزیده می شود)"(2)
حضور قلب مراتبی دارد که عبارتند از:
مرتبه اول: شخص نمازگزار باید اجمالا بداند که با خداوند سخن می گوید و حمد و ثنای او می کند، اگر چه به معانی الفاظ توجه نمی کند. این مرتبه برای آنانی است که معانی نماز را نمی دانند؛ امام خمینی (ره) از قول مرحوم شاه آبادی (ره) نقل می کند: "مثل این نحوه، به این صورت است که یکی، قصیده در مدح کسی بگوید و به طفلی که معانی آن را نمی فهمد بدهد که در محضر او بخواند و به طفل بفهماند که این قصیده در مدح این شخص است، البته آن طفل که قصیده را می خواند اجمالا می داند ثنای ممدوح را می کند، اگر چه کیفیت آن را نمی داند».(3)
مرتبه دوم: علاوه بر مرحله قبلی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه می گوید. امام صادق (ع) می فرمایند: "من صلّی رکعتین یعلمُ ما یقولُ فیهِما. انصرَفَ و لیسَ بَینَهُ و بینَ الله ذنبٌ إلّا غفرَلَهُ؛(3) هر کس دو رکعت نماز بخواند در صورتی که بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود در حالی که بین او و خداوند گناهی نیست، مگر این که خداوند آنها را می بخشد". در این مرحله، قلب تابع زبان است.
مرتبه سوم: اسرار عبادت و حقیقت اذکار و تسبیح و تحمید و سایر مفاهیم را بفهمد و در حال نماز به آنها توجه کند تا خوب بداند چه می گوید و چه می خواهد.
مرتبه چهارم: نمازگزار علاوه بر مراحل سابق، باید اسرار و حقایق اذکار را به طور کامل در باطن ذاتش نفوذ داده و به مرحله یقین و ایمان کامل برسد. در این صورت است که زبان از قلب پیروی می کند. قلب چون به آن حقایق ایمان دارد، زبان را به اذکار وادار می کند.
مرتبه پنجم: در این مرحله، نمازگزار به مرتبه کشف و شهود و حضور کامل می رسد که به این مرحله حضور قلب در معبود می گویند نه حضور قلب در عبادت؛ یعنی مرحله ای که اسماء و صفات و کمالات حق را با چشم باطن مشاهده می کند، چیزی را جز خدا نمی بیند، حتی به خودش و افعال و حرکات و اذکارش نیز توجه نداشته از سخنگو و سخن نیز غافل است و در حقیقت در انجذاب کامل قرار دارد، البته در این مرحله هم مراتبی است که نسبت به سالکین متفاوت است.
استاد خسروشاهى مى گوید: روزى از آیت الله بهجت سؤال شد: در هنگام نماز چگونه مى توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم؟ فرمودند: یکى از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت باید حواس (باصره، سامعه و ...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب باید مقدماتى را فراهم کرد، باید در طول روز گوش، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم و این یکى از عوامل تحصیل حضور قلب است.
بنابر این، می توان با تلاش و ممارست و طی مراحلی که ذکر شد به حضور قلب دست یافت تا هنگام قرار گرفتن در پیشگاه الهی متوجه باشیم که در مهمترین لحظه زندگی خویش قرار گرفته ایم و با کسی همصحبت شده ایم که جان جهانیان در دست او است و بر هر امری قدیر و توانا است پس چرا هنگام سخن گفتن با او خود را درگیر دنیا و متعلقاتش کنیم.


پی نوشت ها:
1 . بحارالانوار، ج 84، ص 238.
2 . امام خمینی، اربعین، ص 434.
3. ثواب الاعمال، ص 72.
4 . آداب الصلوه، ص 44.
منبع:قدس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین