۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۰۴
علامه طهرانی در
کتاب خود با عنوان "انوار الملکوت" روایتی را از امام صادق نقل می کند که
فرمودند: کسى که در فصل گرما روزه بدارد و در تعب و مشقّت آن واقع گردد
خداى متعال هزار ملک بر او مىفرستد که آنها صورت او را مسح مىکنند و او
را به رضوان الهى بشارت مىدهند تا وقتى که افطار نماید.
بشارت ملائکه به روزه دار
علامه طهرانی در کتاب خود با عنوان "انوار الملکوت" روایتی را از امام صادق نقل می کند که فرمودند: کسى که در فصل گرما روزه بدارد و در تعب و مشقّت آن واقع گردد خداى متعال هزار ملک بر او مىفرستد که آنها صورت او را مسح مىکنند و او را به رضوان الهى بشارت مىدهند تا وقتى که افطار نماید. خداى عزّوجلّ مىفرماید: چقدر بوى بدن تو معطّر و جان و نفس تو پاکیزه و طیب است. اى ملائکه من شاهد باشید که من از همه گناهان او در گذشتم.
تفسیر روایت: الصُّومُ لِى و أنا اجْزِى بِه
ایشان با اشاره به اختلاف علما در تفسیر روایت: الصُّومُ لِى و أنا اجْزِى بِه، آن را دارای دو معنا می داند و می آورد: اگر «أجزى به» (به صیغه معلوم) خواندیم، پس براى شرافت روزه همین بس که در میان عبادات و نسک، خدا خود را بنفسه پاداش دهنده این فریضه دانسته است؛ و اگر «اجزى به» (صیغه مجهول) خواندیم یعنى هیچ نعمتى و هیچ درجه از درجات جنّت سزاى روزهدار نیست مگر ذات مقدّس او جلّ و علا که به نفس شریف خود جزاى اوست. و از اینجا استفاده مىشود که راه وصول به لقاى خداوند و فناى در ذات او که از لوازم جزاى روزه باشد بدون روزه میسور نیست.
علامه طهرانی با تاکید بر این نکته که علماء معرفةالنفس جوع و صیام را یکى از ارکان سلوک راه خدا شمردهاند، و در روایات اهل بیت علیهم السّلام و حدیث معراجیه مطالب عجیبى در فوائد جوع و روزه مذکور است، روایتی را از «من لا یحضره الفقیه» در توضیح اینکه چرا خداوند صوم را به خود نسبت داده و مشرّف به ذات خود دانسته ( اگر چه تمام عبادات راجع به اوست همچنان که بیت الله الحرام را به خود نسبت داده، گرچه تمام زمین ها ملک اوست) نقل می کند و برای آن دو جهت را ذکر می کند:
اوّل آنکه: روزه کفّ نفس و ترک است و این سرّى است بین بنده و خدا، بخلاف سایر عبادات که در مرأى و مشهد مردم است، ولى روزه عمل باطنى است بواسطه صبر محض و این را غیر از خدا کسى نداند، بدین جهت به خود نسبت داده است. دوّم آنکه: روزه دشمن خدا را که نفس امّاره است مقهور مىکند، چون وسیله شیطان شهوات است؛ و خوردن و آشامیدن و سایر مفطرات که مقوّى شهواتند بواسطه روزه از بین مىروند. بنابراین روزه شهوات را خورد و نابود مىکند و بالملازمه نفس امّاره و شیطان خورد و نابود مىگردد.
قال صلّى الله علیه و آله و سلّم: إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَیِّقوا مَجاریهِ بِالجوعِ. [رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: بدرستى که شیطان در انسان نفوذ مىکند مانند خون که در رگ هاى آدمى در جریان است پس گذرگاه هاى او را با گرسنگى تنگ و مسدود نمائید].
بنابراین چون روزه به خصوص شیطان را قلع و قمع مىکند و مسالک او را مىبندد و مجارى او را تنگ مىکند، و خلاصه دشمن خدا را ذلیل و بالملازمة خدا را نصرت نموده و یارى مىنماید به خدا نسبت داده شده است، چون در قلع و قمع عدوّ خدا نصرت خداست؛ این معنى فقره اوّل که «الصوم لى».
ایشان در توضیح فقره ثانى که «و أنا اجزى به» بوده باشد، می افزاید: به علت آنکه نصرت خداوند بنده خود را موقوف است بر نصرت بنده خداى را، قال الله تعالى: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم پس ابتدا مجاهده از بنده است و سپس جزا به هدایت از طرف او عزّ اسمه، قال الله تعالى: وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین. بنابراین خداوند پاداش روزه را خواهد داد چون عبد به واسطه روزه نصرت او نموده و مجاهده در راه خدا با نفس امّاره نموده است؛ و از طرف دیگر قال الله تعالى: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم [سوره رعد آیه 11] و معلوم است که تغییر به کشتن شهوات است چون نفسْ مرتع و چراگاه شیاطین است، چون این چراگاه به واسطه اتیان شهوات سبز و خرّم باشد دائماً شیاطین در زمین نفس رفت و آمد مىکنند، و تا هنگامى که رفت و آمد دارند براى بنده جلال و عظمت خدا منکشف نخواهد شد و از لقاى خدا محجوب خواهد بود. و بنابراین بدین جهت روزه سپر از آتش و باب عبادات واقع شده است.
ایشان در انتهای مجلس دوم با اشاره به حدیثی از امام صادق علیه السّلام که فرمود: هنگامى که حادثهاى یا مضیقهاى براى انسان پیش آید باید روزه بگیرد زیرا خداى متعال مىفرماید: واستعینوا بالصبر و الصلاة، از روزه و نماز در امور مهمّه و شدیده کمک و استعانت بجوئید، می افزاید: مراد به صبر همان روزه است، و براى رفع حوائج و مهمّات روزه داشتن و نماز خواندن و از درگاه بىنیاز حاجت طلبیدن ضرورى است؛ و لذا مستحبّ است براى قضاء حوائج مهم انسان روزه بگیرد و نماز حاجت بجاى بیاورد.