۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۰۲
عقیق: شهادت پیامبر اکرم (ص) در حالی رخ داد که آن پیامبر رحمت بارها و بارها خلیفه و جانشین خویش را معرفی فرموده بود. آن حضرت خلافت و جانشینی را به عنوان امری از جانب پروردگار اعلام فرمود. امری را که هیچ کس در آن یارای دخالت و تصمیم گیری ندارد حتی پیامبر اسلام نیز چیزی از خود بر این مطلب نیافزود و نکاست. آنچه را که از جانب پروردگار در خصوص امیر المومنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیهما نازل گشته بود بر مردم ابلاغ نمود.
تمرد و عصیان عده ای از مسلمانان ضعیف الایمان و منافقینی که خداوند ایشان را به «فی قلوبهم مرض» یاد می کند امری مسلم بود. کسی که حوادث سیاسی دوران زندگی پیامبر را به خوبی مطالعه کند به راحتی می تواند پیش بینی تمرد عده ای از امت را پیش بینی کند. از تخلف از رفتن به جنگ تبوک گرفته تا ترور پیامبر در راه بازگشت از تبوک واز فرار از میدان جنگ احد گرفته تا تمرد از قبول خطبه غدیر و در نهایت حضور و بیعت در سقیفه، همه و همه حکایت از آن دارد که عده ای که قلبهایشان مالامال از مرض نفاق است بنا بر تمرد دارند. از این رو دانستن این مطلب نیازی به وحی و یا خبر غیبی ندارد هر چند که رسول الله به واسطه تعلیم الهی به جزئیات وقایع پس از خویش مطلع بود.
هدایت، هدف بعثت پیامبر بود. امر هدایت نباید با کار شکنی عده ای از منافقین تعطیل شود. از این رو بود که خداوند متعال از جانشین آن رسول رحمت، عهدی گرفت. عهدی که محتوایش صبر بود برای حفظ شاهراه هدایت اما صبر هیچ گاه به معنی سکوت نبوده است.
صبر هیچ وقت به معنای رضایت از شرایط موجود نیست و صبر نه به معنای کوتاه آمدن از حق و کنار گذاشتن حقیقت . صبر یعنی تاکتیکی که به واسطه آن بتوان به خوبی راه هدایت را برای بشریت روشن نگاه داشت. صبر یعنی اینکه آن هنگامی که همه بیعت شکستند و از وظیفه خویش مبنی بر حمایت و نصرت امام زمان خویش کوتاهی نمودند و امام را بی یاور رها ساختند حفظ زحمات پیامبر و رساندن حق و حقیقت به تشنگان هدایت هر چند که به قیمت تحمل استخوانی در گلو باشد و خاری در چشم . اما در این میان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ماموریتی دیگر دارد.
گویی آن حضرت وظیفه اش این بود که یک سر فریاد باشد. عهدی از جانب خدا برگردن داشت که صدای غربت علی علیه السلام را نتوانند خاموش کنند. آری فاطمه زهرا سلام الله علیها بر اساس رسالتی الهی از امام زمان خویش با همه وجودش و با همه آنچه داشت حمایت نمود. آری فاطمه سلام الله علیها رسالتی الهی یافت تا خورشید غدیر را در وسط آسمان هدایت فروزنده باقی نگاه دارد.
امام کاظم(ع) از پدر بزرگوارش امام صادق(ع)، از قول رسول خدا(ص) نقل مینماید که آن حضرت(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ای علی! من دخترم فاطمه را به انجام اموری سفارش کردهام و به او امر کردهام که آنها را به تو برساند؛ پس آنها را انجام بده که او (=فاطمه) همیشه راستگو و صادق است.»(1)
همچنین در حدیث شریف دیگری نقل شده است امام کاظم(ع) فرمودند: «به خدا سوگند که پیامبر خدا(ص) به امیرمؤمنان و حضرت فاطمه(ع) فرمود: آیا آنچه که شما را به انجام آن مأمور کردم، فهمیدید و آن را پذیرفتید؟ آن دو گفتند: بله و بر آن چه ما را ناراحت و خشمگین میسازد، صبر میکنیم.»(2)
فاطمه زهرا سلام الله علیها بنا بر رسالتی الهی که توسط رسول خدا به او ابلاغ شده بود دفاعی سرسختانه از حضرت علی علیه السلام نمود. دفاعی که فصلی خونبار در زندگی آن بانوی مکرمه رقم زد. هر چند که برخی با پای گذاردن بر حقایق نوشتهاند: « «مبارزات فاطمه و فریاد دادخواهی و... تمامی اینها افسانهای بیش نیست.»! (3)
جانفشانی ها و حمایت های حضرت صدیقه طاهره (س) از امیرالمومنین (ص) با شهادت پیامبر اعظم شروع شد؛ چراکه سقیفه و انکار غدیر نیز از همان لحظه آغاز شد و فاطمه زهرا (س) اولین فدایی راه غدیر نیز دفاع سرسختانه خویش را از خلیفه منصوص در غدیر آغاز نمود.
حمایت اول: حضرت زهرا سلام الله علیها در هجوم اول
تحصّن مخالفان ابوبکر در خانه فاطمهعلیهاالسّلام (4) ابن ابیعاصم شیبانی(متوفّای 287) و احمدبنعبدالعزیز جوهری(متوفّای 323) مینویسند: «هنگامی که برای ابوبکر ـ پس از پیامبر خدا ـ بیعت گرفتند، علی و زبیر نزد فاطمه دختر رسول خدا میرفتند و با او مشورت میکردند و به کارشان باز میگشتند. و در روایتی آمده است: زبیر و مقداد به همراه گروهی از مردم به نزد علی ـ در حالی که او در خانه فاطمه بود ـ آمد و شد داشتند و با او به مشورت میپرداختند و در مورد کارشان با هم گفتگو میکردند.»(5)
حمایت دوم: احتجاج با مهاجمین
احتجاج با مهاجمین(6): علّامه ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفّای 588) و شیخ احمد طبرسی (متوفّای قرن 6) نقل میکنند «و فاطمه دختر رسول خدا بیرون آمد و پشت درب ایستاد، سپس فرمود: من بدتر از شما گروهی را سراغ ندارم که در نبود افراد (= پیامبرصلّیاللهعلیهوآله) احترام آنها را پاس نمیدارند؛ جنازه [مطهّر ] رسول خدا را نزد ما رها کردید و کار خود را در بین خودتان بدون تردیدی قطعی ساختید و ما را امیر خویش قرار ندادید و برای ما حقّی قائل نشدید. گویی شما آنچه [پیامبر ] در روز غدیر خم فرموده بود را نمیدانستید.
به خدا سوگند! در آن روز پیمان ولایت را برای او گرفت تا امید شما را از آن ببُرَد، ولی شما واسطههای بین خود و پیامبرتان را جدا کردید و خدا میان ما و شما در دنیا و آخرت داوری میکند.(7)
حمایت سوم: بیرون راندن مهاجمین از داخل خانه
یعقوبی (متوفّای 292) مینویسد: «و به ابوبکر و عمر خبر رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه با علی بن ابیطالب در منزل فاطمه دختر پیامبر خدا اجتماع کردهاند. پس آنها با گروهی [به نزد خانه حضرت زهراعلیهاالسّلام] آمدند تا این که به خانه هجوم آوردند... و وارد منزل شدند، پس فاطمه بیرون آمد و گفت: به خدا سوگند! که یا از خانهام بیرون میروید و یا من مویم را پریشان میکنم و به درگاه خدا ناله میزنم».(8)
حمایت چهارم: رها ساختن امیرمؤمنان(ع) از چنگال مهاجمین
ابن ابیالحدید معتزلی (متوفّای 656) مینویسد: «او شمشیر را از دست زبیر گرفت و به سنگی زد و آن را شکست و همه آنها (=متحصّنین) را در پیش رویش حرکت داد و به نزد ابوبکر برد و آنها را مجبور به بیعت با او ساخت. و هیچ کس به جز علی، [از بیعت] سرپیچی نکرد؛ چرا که او به خانه فاطمه پناهنده شد و آنها از این که او را به زور و اکراه بیرون آورند، پرهیز نمودند. و فاطمه کنار درب خانه ایستاد و با افرادی که میخواستند علی را بگیرند، به درشتی سخن گفت؛ پس آنها متفرّق شدند و دانستند که او تنهاست و زیانی نمیرساند، پس او را رها کردند.(9)
حمایت پنجم: استنصارهای شبانه
ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در باره استنصار های شبانه (10) مینویسد: علی شبانگاه ـ در حالی که فاطمه را بر چهارپایی سوار کرده بود ـ بیرون آمد و او را در محافل انصار میچرخاند و فاطمه از آنها یاری میطلبید؛ امّا آنها میگفتند: ای دختر پیامبر خدا! بیعت ما برای این مرد (=ابوبکر ) انجام شد و اگر همسر و پسر عموی تو، قبل از ابوبکر به نزد ما میشتافت، ما به سوی ابوبکر مایل نمیشدیم!
پس علی میگفت: آیا من [جنازه] پیامبر خدا را در خانهاش رها میکردم و او را دفن نمیکردم و [از خانه] بیرون میآمدم تا با مردم بر سر حکومتش کشمکش کنم؟! پس فاطمه گفت: علی جز آن چه شایسته او بود انجام نداد و آنها کاری کردند که خداوند از آنها حساب خواهد کشید و در پی آنهاست.(11)
حمایت ششم: به چالش کشیدن حکومت در باره حقوق ذوی القربی
حضرت زهرا علیهاالسّلام، در روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه (هفتمین، هشتمین و نهمین روز پس از رحلت خاتم الانبیاء(ص)) با مطالبه میراث و سهم ذیالقربا به رسواسازی چهره نظام حاکم و دفاع از خلافت غصب شده امیرالمؤمنینعلیهالسّلام پرداختند.
حمایت هفتم: دعوت به جهاد مسلحانه
ابن ابیالحدید معتزلی (متوفّای 656) نقل میکند که حضرت زهراعلیهاالسّلام در فرازی از خطابه (12)خویش، روی به سوی انصار فرموده و ندا سر دادند: آیا پس از پیش رفتن، عقب آمدید و پس از توانایی، خودداری کردید و پس از دلیری، از گروهی که قسمهایشان را پس از پیمانشان شکستند و در دین شما طعنه وارد میکنند، ترسیدید. «پس با پیشوایان کفر بجنگید؛ چرا که سوگندی برای آنها نیست؛ باشد که دست بردارند».(13)
حمایت هشتم:احتجاج با مهاجمین
علّامه ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفّای 588) ـ هجوم اصلی را (14) از نامه عمر بن خطّاب ـ نقل میکند: پس فاطمه بیرون آمد و پشت درب ایستاد و گفت: ای گمراهانِ تکذیب کننده! چه میگویید؟ و چه میخواهید؟ گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر! چه میخواهی؟! گفتم: چرا پسر عمویت تو را برای جواب دادن حاضر کرده و خودش داخل خانه نشسته است؟
او به من گفت: ای نگون بخت! سرکشی تو مرا بیرون آورده و [بیرون آمدن من،] حجّت را بر تو و بر هر گمراه سرگشتهای تمام کرده است. گفتم: سخنان باطل و پندارهای افسانهای زنان را رها کن و به علی بگو بیرون آید.(15) گفت: به هیچ وجه چنین نخواهم کرد. ای عمر! آیا با حزب شیطان مرا میترسانی؟! در حالی که حزب شیطان ضعیف است...
حمایت نهم: مقاومت در برابر ورود مهاجمین به داخل خانه
شیخ احمد طبرسی (متوفّای قرن 6) و عماد الدین طبری (متوفّای قرن 7) از کتاب سُلیم (متوفّای 76 یا 90) از سلمان فارسی نقل میکنند ... سپس به افرادی که دورش بودند دستور داد که هیزم بیاورند و هیزم را برداشتند و ... پس آنها را دور خانه علی گذاشتند ـ در حالی که علی و فاطمه و دو پسرش در خانه بودند ـ سپس ... به صورتی که علی و فاطمه صدایش را بشنوند، ندا در داد: ای علی! به خدا سوگند! یا بیرون میآیی و با خلیفه پیامبر خدا بیعت میکنی و یا خانه را بر تو به آتش میکشم.(16)
حمایت دهم: مقاومت در برابر بیرون کشاندن امیرمؤمنانعلیهالسّلام از خانه
شیخ احمد طبرسی (متوفّای قرن 6) و عماد الدین طبری (متوفّای قرن 7) از کتاب سُلیم (متوفّای 76 یا 90) از سلمان فارسی نقل میکنند: پس در گردنش طنابی انداختند و فاطمه کنار درب، بین آنها و علی ایستاد و جدایی افکند. پس قنفذ با شلّاق بر او زد...
همچنین در ادامه همین نقل میخوانیم:هنگامی که فاطمه بین قنفذ و همسر خود ایستاده و جدایی انداخته بود، قنفذ او را زد؛ چرا که برایش پیغام فرستاده بودند: اگر فاطمه بین تو و علی جدایی انداخت او را بزن. پس قنفذ او را به گوشه خانهاش انداخت و او را هُل داد و به همین خاطر، استخوان پهلویش شکست و جنینی را از بطن خود سقط کرد و او ـ که درود خدا بر او باد ـ [پس از این ماجرا] زمینگیر شد، تا این که به شهادت از دنیا رفت.(17)
حمایت یازدهم: رها ساختن امیرالمؤمنین علیهالسّلام از چنگال خلیفه
علّامه ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفّای 588) از امام صادقعلیهالسّلام روایت میکند: هنگامی که امیرمؤمنان ـ که درود خدا بر او باد ـ از خانهاش [به زور ] بیرون آورده شد، فاطمه پریشان حال بیرون آمد. پس هیچ زنی از بنیهاشم نماند مگر این که با او بیرون آمد، تا این که به نزدیکی قبر [پیامبرصلّیاللهعلیهوآله] رسید و گفت: پسر عمویم را رها کنید که به خدایی که محمّد را به حق برانگیخت، اگر او را رها نکنید، مویم را پریشان میکنم و لباسی که پیامبر در هنگام جان دادن به تن داشت را بر سرم میافکنم [و برای نفرین شما] بهسوی خدای تبارک و تعالی شیون [و ناله] میزنم...(18)
مقام بلند فاطمه زهرا سلام الله علیها
یکی از مهم ترین فضائل آن بانوی شهیده انجام این رسالت سخت الهی است . رسالتی که توام با به شهادت رسیدن فرزند شش ماهه آن بانوی مکرمه شد. رسالتی که لازمه انجام دادن آن صبری بزرگ بر مصیبت ها بود. مصیبت هایی که به تعبیر خود حضرت زهرا اگر بر روز ها این مصیبت ها وارد می شد روز ها تماما تبدیل به شب می شدند . این حمایت ها تا زمانی است که فاطمه زهرا سلام الله علیها از شدت ضربات و جراحات در بستر بیماری افتادند . البته حمایت های آن حضرت در بستر بیماری نیز ادامه داشت که در این نوشتار حمایت های آن حضرت تا زمان هجوم اصلی نوشته شد اما بدون شک وصیت به دفن شبانه و اعلام عدم رضایت از دو زمام داری که متصدی دستگاه خلافت بودند را باید از حمایت های آن شهیده مظلومه از اول مظلوم عالم هستی دانست.
پی نوشت ها
:
**برگرفته از کتاب ایستاده در باد
1- (الهجوم، ص 37؛ به نقل از: الطرائف، تألیف: سیّد
بن طاووس ـ متوفّای 664، ص 38، چاپ: نجف)
2- (الهجوم، ص 41؛ به نقل از: الطرف، ص 22)
3- ایّوب گنجی، فاطمه زهرا از خود دفاع میکند، ص
168 .
4- ـ تحصّن در بیت فاطمهعلیهاالسّلام (یعنی: مراجعه
به خانه فاطمه علیهاالسّلام به نشانه امتناع ورزیدن از انجامِ بیعت با ابوبکر ) در
روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه (دومین، سومین و چهارمین روز پس از رحلت خاتم الانبیاصلّیاللهعلیهوآله)
صورت پذیرفته است.
5- ـ الهجوم، ص 166؛ به نقل از: المذکّر، ص 41،
چاپ: دارالصحابة للتراث؛ شرح حدیدی، ج 2، ص 45 .
6- هجوم اوّل=هجوم منجر به شکست تحصّن، در روز جمعه
(چهارمین روز پس از رحلت خاتم الانبیاصلّیاللهعلیهوآله) صورت پذیرفته است.
7- ـ الهجوم، ص 289 ـ 290؛ به نقل از: مثالب
النواصب (نسخه خطّی)، ص 419 ـ 420؛ الإحتجاج، 80 .
8- الهجوم، ص 175 ـ 176؛ به نقل از: تاریخ
الیعقوبی، ج 2، ص 126 .
9- الهجوم، ص 194 ـ 195؛ به نقل از: شرح حدیدی، ج
2، ص 21 .ابن میثم بحرانی در شرحش بر کتاب نهج البلاغه (جلد 2، صفحه 26) پس از
اشاره به اخذ بیعت اجباری از متحصّنین، مینویسد:إنَّ عَلِیّاًعلیهالسّلام
إعْتَصَمَ بِبَیْتِ فاطِمَةَعلیهاالسّلام وَ عَلِمُوا أنَّهُ مُفْرَدٌ
فَتَرَکُوهُ. علی به خانه فاطمه پناهنده شد و آنها دانستند که او تنهاست، پس او را
رها کردند.
10- یاری خواستنهای شبانه، در جمعه شب، شنبه شب و
یکشنبه شب (شبهای چهارمین، پنجمین و ششمین روز پس از رحلت خاتم الانبیاصلّیاللهعلیهوآله)
صورت پذیرفته است.
11- الهجوم، ص 110؛ به نقل از: الإمامة و السیاسه،
ج 1، ص 19 .
12- ـ خطابه فاطمی، در روز پنجشنبه (دهمین روز پس
از رحلت خاتم الانبیاصلّیاللهعلیهوآله) صورت پذیرفته است.
13- الهجوم، ص 407؛ به نقل از: شرح حدیدی، ج 16، ص
211 ـ 213، 249 ـ 251 .
14- هجوم اصلی به بیت فاطمهعلیهاالسّلام، در روزهای
پایانی سومین هفته خلافت ابوبکر صورت پذیرفته است.
15- الهجوم، ص284-286؛ به نقل از: مثالب النواصب
(نسخه خطّی هندی)، ص 371-374 و ص 418- 419.
16- ـ الهجوم، ص 226 ـ 227؛ به نقل از: کتاب سُلیم،
ج 2، ص 577 ـ 599 .
17- الهجوم، ص 228؛ به نقل از: کتاب سُلیم، ج 2، ص
577 ـ 599 .
18- الهجوم، ص 241؛ به نقل از: مناقب آل أبیطالب، ج
3، ص 339 ـ 340 .
منبع:دانشجو
211008