۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۰۴
عقیق: حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامی اش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی
شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه سلام الله علیها برخاست و چادر به سر
کرد.
رسول
خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه
عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند
ولی بوی مرا که حس میکند.«
رسول
خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.«
روزی
رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب
نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه سلام الله علیها رسید. فاطمه
فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را
در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.«(
وقتی
رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است».
امیرالمؤمنین
علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه
علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان
نیز آنها را نبینند».
رسول
خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است».
رسول
خدا بعد از ازدواج فاطمه سلام الله علیها کارها را بین او و علی علیه السلام
تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه
سلام الله علیها میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول
خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.«
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است».
اسماء
گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده
را داخل آن میگذاشتند».
سپس
اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه سلام الله علیها نشان
داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای
روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا
در همین تابوت بگذارید.«
پی نوشت ها: