۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۰۴
عقیق: امیرمؤمنان على(ع) در میان جمعیتى سخن مى گفت. ابن الكوا(سردسته منافقان) خطاب به امیر المؤمنین(ع) گفت: ای علی! تو گفته اى رسول خدا(ص) فرموده ما دیدیم و شنیدیم مردى بود كه سن و سالش بیشتر از پدرش بود.
على(ع) فرمود: آیا این موضوع براى تو مهم است؟
او گفت: آرى! فرمود: آگاه تر از من(پیامبر) به من خبر داد حضرت عُزَیر نبی وقتى به سن پنجاه سال رسید، همسرش باردار بود، عزیز از خانه بیرون رفت و (مطابق داستان معروف كه در آیه 259 سوره بقره آمده ) استخوانهاى پوسیده اى را در محلى دید و درباره معاد گفت: خدا چگونه اینها را زنده كند؟
خداوند او را به مردگان ملحق كرد، پس از صد سال او را زنده نمود (و الاغش را نیز زنده كرد) و صحنه معاد را به چشم دید و بر اطمینانش افزوده شد. وقتى به خانه برگشت، همسرش كه باردار بود پسرى آورده بود و آن پسر صد سال عمر كرده بود، بنابراین آن پسر بزرگتر از پدرش كه پنجاه سال داشت بود.
پی نوشت ها:
بصائر الدرجات
زمانی وجدانی، مصطفی، داستانها و پندها
منبع:جام
211008