۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۰۴
عقیق: چهاردهمین مراسم يادواره شهيد حاج سيد محمدرضا دستواره، قائممقام فرماندهي لشكر 27 محمد رسولالله و شهداي عليآباد جنوبي برگزار ميشود.
اين مراسم از ساعت 15 روز جمعه دوم اسفند ماه آغاز ميشود و حاج سید حسین مؤمنی نيز در اين يادواره سخنراني خواهد داشت.
مداحي توسط حاج مهدی سلحشور و شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی، از ديگر برنامههاي اين يادواره اعلام شده است.
شهيد دستواره در سال 1338 ه.ش در خانوادهاي مذهبي و مستضعف در جنوب شهر تهران به دنيا آمد و دوران تحصيل خود را با نمرات عالي به پايان رساند. وي در تمام طول دوران تحصيل از هوش و حافظه اي قوي برخوردار بود.
اين شهيد پس از انقلاب نيز همراه فرماندهاني چون شهيد چراغي و حاج احمد متوسليان، زحمات زيادي را در مقابله با ضدانقلاب به جان خريد.
بعد از آزادسازي شهر مريوان در معيت برادر متوسليان و ساير برادران رزمنده وارد شهر مريوان شد. از آنجا كه اين شهر جنگزده پس از آزادي با مشكلات متعددي مواجه بود و سازمانها و مؤسسات دولتي تعطيل شده بودند، به دستور متوسليان، در مراكز و ادارات مختلف از جمله شهرداري، راديو و تلويزيون مشغول خدمت شدند. شهيد دستواره نيز مأموريت يافت تا كالاهاي ضروري مردم را تهيه كرده و در اختيار آنان قرار دهد.
او به نحو احسن اين مأموريت را انجام داد و در روزهاي عمليات نيز مانند ساير برادران، سلاح به دست در قلههاي مريوان با ضدانقلاب و با دشمن بعثي جنگيد.
شهید دستواره مدتي نيز فرماندهي پاسگاه شهدا، در محور مريوان را به عهده داشت.
هنگامي كه سردار متوسليان مأموريت يافت تيپ محمد رسول الله(ص) را تشكيل دهد، او همراه ساير برادران به سمت جبهههاي جنوب عزيمت كرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نيرو، مأمور تشكيل واحد پرسنلي تيپ گرديد.
شهيد دستواره با ميل باطني كه به گردانهای رزمي داشت، روحيه اطاعتپذيرياش باعث شد تا بدون هيچگونه ابهامي مسئوليت محوله را قبول كند، اما از فرماندهان تقاضا كرد كه مجاز به شركت در عمليات باشد. بنابراين در روزهاي عمليات، سلاح به دست در كنار فرماندهان گردان وارد عمل ميشد.
در عمليات خيبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشكر محمد رسول الله(ص) - "شهيد حاج همت" و واگذاري فرماندهي به "شهيد كريمي" - سيد رضا به عنوان قائممقام لشكر 27 حضرت رسول(ص) منصوب گرديد.
پس از شهادت برادر كريمي در عمليات بدر، به عنوان سرپرست لشكر در خدمت رزمندگان اسلام عليه كفار جنگيد و در نهايت با انتصاب فرماندهي جديد لشكر، ايشان همچنان به عنوان قائممقام، در خدمت جنگ و دفاع مقدس انجام مي كرد.
در عمليات كربلاي 1 - كه برادرش حسين در خط پدافندي شهيد شد - جهت شركت در مراسم تشييع و تدفين او به تهران رفت. ولي بيش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت.
وقتي به وي گفته ميشود كه خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت ميماندي و بعد بر ميگشتي، در جواب ميگويد به آنها گفتهام كنار قبر حسين قبري را براي من خالي نگهداريد.
بيش از 10 روز از شهادت برادرش نگذشته بود كه در عمليات كربلاي 1، "روز آزادسازي شهر مهران" از چنگال دشمن بعثي، روح بزرگش از كالبدش رها شد و مظلومانه به شهادت رسيد و در جرگه شهيدان كربلا راه يافت و بر سرير "عند ربهم" جلوس نمود.
منبع:ابنا