۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۱ رجب ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۰۰
عقیق: قرآن
حکیم در آیه 56 سوره اعراف می فرماید: وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ
إِصْلَاحِهَا وَ ادْعُوهُ خَوْفًا وَ طَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ
مِّنَ الْمُحْسِنِینَ / در زمین آن گاه که به صلاح آمده است فساد مکنید. و خدا را
از روى بیم و امید بخوانید. و رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.
خداوند در این آیه به یکی از مهم ترین اصول اعتدال در
درون آدمی که نشانه های آن در عبادت و پرستش آدمی هم متجلی می شود اشاره می کند.
اعتدال آن است که آدمی نه آن قدر از رحمت واسعه خداوند مأیوس باشد که هیچ امیدی به
مغفرت و بخشش او نداشته باشد بنابراین لذت و حلاوت بندگی آرام آرام در ذهن و ذائقه
اش چرکین شود و نه آن که هیچ خوف و ترسی از لغزش های احتمالی خود در قلبش نباشد که
در آن صورت هم بعید نیست سر از عصیان و طغیان درآورد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با اشاره به بخش آغازین
این آیه - وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها- می فرماید: در این عبارت خداوند دستور
مىدهد به اصلاح امور مردم، و ریشهکن ساختن ظلم از میان آنان. در مرحله دوم دستور
مىدهد به اینکه عبادتشان مانند عبادت بتپرستان از یکى از دو راه خوف و طمع
نباشد، بلکه در هنگام عبادت هم خوف داشته باشند و هم طمع.
ایشان در ادامه به بحث تاریخی درباره انتظارات و
رفتارهای بت پرستان در دوره جاهلیت نسبت به بت هایشان می پردازند و می افزایند:
بت پرستان بتهاى خود را یا از سر ترس و براى محفوظ بودن از شرشان مى پرستیدند یا
به طمع خیرات و برکات آنها در برابرشان خاضع مى شدند. اما این رویه بطورى که تجربه
شده است آدمى را به ترک عبادت وادار مىسازد، چون عبادت از راه خوف تنها و بدون
امید معمولا انسان را دچار نومیدى و وادار به ترک عبادت مىکند، هم چنان که عبادت
تنها از راه امید و بدون خوف نیز انسان را به وقاحت و بیرون شدن از دایره عبادت وا
مى دارد، لذا فرمود:" وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً" تا هر یک از خوف
و طمع، مفاسد دیگرى را جبران نموده و عبادت نیز مانند سایر کائنات در مجراى ناموس
عام جهانى، یعنى ناموس جذب و دفع قرار گیرد.
اما خداوند در بخش پایانی این آیه - إِنَّ رَحْمَتَ
اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ- اعتدال در عبادت و اجتناب از فساد در روى
زمین بعد از اصلاح آن را" احسان" خوانده، و کسانى را که به این دستورات
عمل کنند"محسنین" نامیده، که رحمت خدا نزدیک به آنان است.
در اینجا ممکن است کسى اشکال کند که چرا نفرمود:"
رحمة اللَّه قریبة" جواب داده شده که: چون"رحمت" مصدر است و در
مصدر، مذکر و مؤنث یکسان است. بعضى در جواب این اشکال گفتهاند: در حقیقت منظور
از"رحمت" احسان است، و چون احسان مذکر است، لفظ"قریب" را نیز
مذکر آورد. بعضى دیگر گفته اند:" قریب" بر وزن فعیل و به معناى مفعول
است و در فعیل به معناى مفعول، مذکر و مؤنث یکسان است، هم چنان که در آیه17 سوره
شورى نیز فرموده:" لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ".
اما در تفسیر نمونه هم در این باره آمده است: مراد قرآن
کریم از این که مىگوید: "خدا را با ترس و امید بخوانید" این است که نه
آن چنان از اعمال خود راضى باشید که گمان کنید هیچ نقطه تاریکى در زندگى شما نیست
که این خود عامل عقبگرد و سقوط است، و نه آن چنان مأیوس باشید که خود را شایسته
عفو خدا و اجابت دعا ندانید که این یأس و نومیدى نیز خاموش کننده همه تلاشها و کوششها
است، بلکه با دو بال"بیم" و"امید" به سوى او پرواز کنید، امید
به رحمتش و بیم از مسئولیتها و لغزشها.
و در پایان آیه براى تأکید بیشتر روى اسباب امیدوارى به
رحمت خدا، مىگوید: "رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است" ممکن است این
جمله یکى دیگر از شرائط اجابت دعا باشد، یعنى اگر مىخواهید دعاى شما، دعاى توخالى
و تنها گردش زبان نباشد باید آن را با "اعمال نیک" خود همراه سازید، تا به کمک آن، رحمت الهى
شامل حال شما گردد و دعایتان به ثمر رسد و به این ترتیب در این دو آیه اشاره به
پنج قسمت از شرائط قبولى دعا شده است: نخست اینکه از روى تضرع و در پنهانى باشد،
دیگر اینکه از حد اعتدال تجاوز نکند، سوم اینکه با تولید فساد و تبهکارى همراه نگردد،
چهارم اینکه توأم با بیم و امید متوازن باشد، پنجم اینکه با نیکوکارى توأم گردد.
منبع:شبستان