کد خبر : ۲۰۱۴
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۱ - ۲۳:۵۷
گزارشی از برگزاری مراسم عید غدیر در محبان الزهرا (س)

از سئوال و جواب امام هادی(ع) به ابو هشام تا گلایه از حضور بیش از حد زنان در جامعه!

نام استاد انصاریان برای همۀ عاشقان اهل بیت و پامنبری های ایران آشناست. مدتی بود که ایشان در سطح شهر تهران برنامۀ به خصوصی برگزار نکرده بودند و بیشتر عاشقان معارف اهل بیت تشنۀ گوش سپاری به صدای گرم ایشان بودند که ...

نام حجت الاسلام انصاریان برای همۀ عاشقان اهل بیت و پامنبری های ایران آشناست. مدتی بود که ایشان در سطح شهر تهران برنامۀ به خصوصی برگزار نکرده بودند و بیشتر عاشقان معارف اهل بیت تشنۀ گوش سپاری به صدای گرم ایشان بودند که بعد از مراسم عرفه مطلع شدیم تا فرا رسیدن عید غدیر چند روزی منبر خواهند رفت.

برنامۀ ایشان از دوشنبه هشتم آبان ماه آغاز شد و تا شب عید غدیر هم ادامه داشت.مکان برنامه هم حسینیۀ «محبان حضرت زهرا (س)» ، واقع در خیابان وحدت اسلامی  بود.

خبرنگار عقیق توانست عصر پنجشنبه در این مراسم حضور پیدا کند. ساعاتی بعد از اذان مغرب، حسینیۀ محبان حضرت زهرا(س)، با نوای گرم دعای کمیل مداحِ خود هُرم عجیبی می گیرد . جوانان یک به یک حسینیه را پر می کنند. جای ریش سفیدان هم دور تا دور مجلس است. "حاج ذبیح الله ترابی"، مداح روشن دل و نام آشنای کشور،اشعار زیبایی را در مدح مولایمان امیرالمومنین علی(ع)، سر می دهد.نغمۀ زیبایش مجلس را بیش از پیش پر شور می کند و تمام حاضرین یک صدا با او دم می گیرند؛ و به اینکه « دنیا اگر علی نداشت ، آبرو نداشت» اقرار می کنند. بعد از چند دقیقه مهمان دعاهای دلنشین این مداح روشن دل با صفا شدیم.

هنگام حضور "حاج حسین انصاریان" فرا می رسد. انگار ایشان خودش هم حال و هوای دیگری دارد. خطبۀ آغازین را می خواند و به سراغ روایتی از "ابوهشام"، از یاران امام هادی(ع) می رود. با بزرگی عجیبی از امام یاد می کند؛ ((...ابو هشام از اوضاع اقتصادی به تنگ آمده و سراغ امام رفته است. امام را ملجعی برای درد هایش می داند. او حتی نان شب را هم ندارد...)) ، این ها واژه های آغازین منبر حجت الاسلام انصاریان است. او با این عبارت که می باید در هر برهۀ زمانی و هر مشکلی به سراغ کسی برویم که ارتباط نزدیک تری با خدا دارد و مومن واقعی است، ادامه می دهد که علمای شیعی یکی از بارز ترین افراد مورد اعتماد مردم باید باشند. البته نه اینکه هر کس لباس روحانیت را به تن کرده است، عالم واقعی است که در این خصوص بیان می کند:

«صاحب جامه را بین جامه چیست؟

دید باید در درون جامه کیست؟!

جامۀ زیبا نمی آید به کار

حرفی از معنا اگر داری بیار»

با این ابیات تکلیف مردم را روشن می کند و بدون واهمه سره را از ناسره نشان می دهد.

در ارتباط با شیوۀ کار علمای شیعی و نزدیکی با مردم هم گریزی می زند به خاطره ای که خودش با مردم تهران داشته است؛ این که ساعت ۱۲ شب مجبور شده است که برای قضاوت میان زن و شوهری که می خواهند طلاق بگیرند، به خانه شان برود تا با حکم قرآن و حدیث قضاوت کند. با صدای کاملا گیرا مردم را آگاه می کند که فرهنگ قرآن در این موارد این نیست که زوج ها برای حل مشکل به دادگاه بروند و روی این مسئله هم تاکید فراوان می کند که می باید با حضور یکی از معتمدین خانوادۀ خانم و معتمدی از خانوادۀ آقا سعی به ایجاد اصلاح میان آن ها شود و از ایجاد طلاق میان یک زوج پرهیز داشته باشند.

بعد از اینکه مسائل اجتماعی را کند و کاو می کند و از حضور بیش از اندازۀ زنان در عرصۀ اجتماع و شغل هایی که هیچ ربطی با آنان ندارد، گلایه سر می دهد، این موضوع را مخالف معارف اسلامی تصریح می کند .گویی هنگام آن می رسد که به سراغ روایتی که در آغاز منبر گفته است بر گردد.

تا به اواخر منبر برسیم به چند مسئلۀ دیگر اشاره می کند و به اینکه همۀ ما محتاجیم به علماء مراجعه کنیم. جواب تمام سوال هایمان در قرآن و روایات وجود دارد، به شرط اینکه جویا باشیم. موسسۀ ما در قم تا به حال ۱۵۰ هزار سوال را که از تمام نقاط دنیا رسیده است، جواب گو بوده و هم اکنون هم جلد اول آن که مرتبط با اعتقادات است در شرف چاپ می باشد.

او صدای گرمش را با نگاه نافذش جمع می کند و با نگاه به عمق چشم های مخاطبانش ندای امام هادی را در جواب سوال ابو هشام سر می دهد که: « ابو هشام آیا می توانی نعمات الهی را که به تو عنایت کرده است بشماری؟ ابوهشام در جواب می گوید که قادر نیستم. امام ادامه می دهد من به وکالت از تو نعمات را بشمارم که ابو هشام امام را وکیل می کند.امام بعد از بر شمردن چند نعمت اساسی روی سه نعمت خدا نسبت به انسان توقف می کند.اول اینکه ابو هشام! خداوند به تو ایمان را روزی کرده است که با ایمان است که از پشتیبان گرمی بر خوردار می شوی. ابو هشام فراموش نکن که خداوند به تو عافیت را روزی کرده است و سلامتیت از بزرگترین برخورداری های تو می باشد. آیا دوست می داشتی که عضوی از بدنت ناقص باشد؟ و اما در آخر می فرماید :رزقک الله القناعه... تو را روزی کرده است به قناعت که می توانی با تمسک بدان با یک لقمه نان هم در امان باشی . ابو هشام بعد از فرمایشات امام می گوید؛ گویی آرامشی که تا به حال تجربه نکرده بودم درآن گیر و دار و سختی معاش تمام وجودم را در بر گرفت...»

و سخنان شیخ حسین انصاریان به این جا ختم می شود که ؛اینگونه ائمه و علمای اسلام به مدد و یاری شیعیان بر می آیند و آنها را از گزند روزگار در امان نگه می دارند. 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین