۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۱
عقیق: بعد از وفات عالم بزرگوار شیخ زاهد، آقای مجتهدی متصدی درس های ایشان
شدند. مرحوم زاهد وصیت فرموده بودند: بعد از من برای امامت مسجد به قم بروید، و از
آقای حق شناس برای امامت مسجد دعوت کنید، ایشان در علم و عمل از من جلوتر است و
شاگردان و درس من را هم آقای مجتهدی اداره کنند، و دعا و مناجات شبهای ماه رمضان
را آقای حاج سید علی میر هادی(معروف به قاری) رحمت الله علیه به عهده بگیرند. ایشان
در این وصیت خیلی بصیرت به خرج داده بودند، و وصیت نشان می داد که ایشان با دید
خیلی روشنی به آینده می نگریسته است.
آیت
الله مجتهدی از آنجا شروع به کار کردند. البته زمان، زمان سختی بود. تعداد شاگردان زیاد
نبود. کسانی که به این مسائل می اندیشیدند خیلی نبودند. اما بساطی که مرحوم شیخ
محمد حسین زاهد به راه انداخته بود، بساط پاک و با اخلاص و درستی بود؛ بنابراین
باید ماندگار باشد. آقای مجتهدی با عزم و پشت کار ذاتی راه ایشان را ادامه داد، و
همین دلیل اصلی و همیشگی موفقیت های ایشان بود .خستگی نداشت، تعطیلی قبول نمی کرد، فقط وقتی
که از پای افتاده بود، و در بستر بود کار نمی کرد؛ حتی در آن صورت هم اگر می
توانست صحبت کند، صحبت می کرد.
ایشان
مدتی در مسجد امین الدوله درس و بحث داشتند، و بعد به مسجد زید در همان نزدیکی
رفتند، و روزها هم در مسجد آقا سید عزیز الله (درکه ای رضوان الله علیه) درس
برقرار بود، و خود ایشان در درس آیت الله خوانساری نیز شرکت می کردند، و بقیه وقت
هم به درس دادن و به تمشیت امور طلاب که در درس ایشان شرکت می کردند می گذراندند.
سپس همانجا نماز می خواندند، و بعد به خانه و زندگی بر می گشتند. چند سال بعد دعوت
به مسجد ملا محمد جعفر(ره) شدند.
ساختمان
این مسجد بیش از 100 سال قدمت دارد، و علمای بزرگی از تهران مانند آیت الله آخوند
ملامحمد جعفر(نوری)تهرانی
که از علما و مجتهدین مهم عصر قاجار بود، بعد هم فرزند ایشان آیت الله حاج شیخ
عیسی که مجتهدی بزرگ و صاحب مسند قضاوت بود در آنجا نماز می خوانده اند. ایشان به
دعوت بزرگان اهل محل از جمله حاج محمد حسین سعیدیان(ره) که از اخیار بازار بود به
آنجا رفتند.
آن مسجد به اصطلاح بی کار مانده بود، و کمترکسی آنجا نماز می خواند؛ بلکه می گفتند شبستان مسجد انبار مغازه دارهای اطراف مسجد شده بود، یا حتی بالاتر می گفته اند: دولت می خواست آن جا برای فقرا نوانخانه تاسیس کند. ایشان همه بساط کار خودش را به آن مسجد منتقل کرده و آنجا را احیاء کردند. نماز جماعت بپا شد که اصل بود. موعظه، احکام و تفسیر و مجالس عزاداری بر قرار گردید. جای درس صبح و عصر و شب همه به آنجا منتقل شد. روزها به طلاب علوم دینی درس می گفتند، و عصر و شب برای افرادی که به حوزه نمی آیند، و می خواهند از علوم دینی بهره مند شوند.
منبع:شبستان