چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق:آیتالله العظمی مظاهری در نوشتاری به تبیین منازل برزخ و رد تناسخ پرداخت.
بنا بر این گزارش متن این نوشتار به شرح زیر است:
منزل اول پس از مرگ،«عالم برزخ» است که خود نیز داراى منازلى است: منزلى در وقت مرگ، منزلى در قبر و منزلى نیز تا روز قیامت، که براى آگاهى تفصیلى از این منازل مىتوان به کتابهایى که در مورد معاد تألیف شده است، مراجعه کرد. واژه «برزخ» در لغت، به معناى چیزى است که در میان دو شى قرار مىگیرد. به همین جهت به عالَمى که میان دنیا و آخرت قرار گرفته، «برزخ» گفته مىشود. عالم «برزخ» را «عالَم قب» یا «عالَم ارواح» نیز مىنامند. قرآن شریف در زمینه اصلِ وجود عالم برزخ آیاتى دارد، از جمله: «حَتى اِذا جاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوتُ قالَ رَب ارْجِعُونِ لَعَلى اَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلا اِنها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ اِلى یَومِ یُبْعَثُونَ»[1].
«زمانى که مرگ یکى از آنان فرا رسد مىگوید اى پروردگار من ! مرا باز گردان، شاید در آنچه ترک کردم عمل صالحى انجام دهم، چنین نیست، این سخنى است که او به زبان مىگوید و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته مىشوند».
جهانى پس از مرگ، غیر از عالَم قیامت وجود دارد
همچنین آیاتى که مربوط به زنده بودن شهیدان پس از شهادت مىباشد، نیز اثبات مىکند که جهانى پس از مرگ، غیر از عالَم قیامت وجود دارد. در کلمات معصومین(ع) نیز، روایات متعددى در کتب شیعه و سنى وجود دارد که با تعبیرات مختلف، از جهان برزخ، سخن گفته شده است، از جمله در حدیث شریفى آمده است که شخصى از امام صادق«سلاماللهعلیه»سئوال مىکند که «برزخ»چیست؟ و امام«سلاماللهعلیه»در پاسخ مىفرمایند: «اَلْقَبْرُ، مُنْذُ حینَ مَوتِهِ إِلى یَومِ القِیامَةِ: برزخ همان قبر است که از زمان مرگ تا روز قیامت ادامه دارد»[2].
روح انسان، پس از پایان زندگى در اجساد لطیفى قرار مىگیرد
بنابراین در اصل وجود عالم برزخ، بحثى نیست، اما در اینکه زندگى برزخى چگونه است؟ باید گفت: روشنترین تصویرى که از زندگى در عالم برزخ وجود دارد این است که روح انسان، پس از پایان زندگى این دنیا و ویران شدن جسم فعلى، در اجساد لطیفى قرار مىگیرد که از عوارض و خصوصیات جسمِ فعلى و مادى، بر کنار است ولى چون شبیه و مثل همین جسم است، به آن «قالب مثالى»یا «بدن مثالى» مىگویند که نه به طور کلى مجرد است و نه به طور کلى مادى است بلکه داراى نوعى «تجرد برزخى» و خاص است. مرحوم علامه مجلسى(ره) در بحار الانوار[3] تصریح مىفرماید که در برخى از روایات، حالت برزخ به حالت رؤیا و خواب، تشبیه شده است.
متنعم بودن خوبان و معذب بودن بدان در عالم برزخ
قرآنکریم، علاوه بر اثبات اصل وجود «عالَم برزخ»، درباره متنعم بودن خوبان و معذب بودن بدکاران در آن عالم نیز آیاتى دارد که براى نمونه به دو آیه اشاره مىکنیم: «قیلَ ادْخُلِ الجَنةَ قالَ یا لَیْتَ قَومى یَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لى رَبى وَ جَعَلَنى مِنَ الْمُکْرَمینَ»[4] به او گفته شد آن مؤمن شهید«وارد بهشت شو، گفت: اى کاش قوم من مىدانستند که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى داشتگان قرار داده است».
در این آیه پس از شهادتِ شهید به وى خطاب شده است که وارد بهشت شو، در حالى که مىدانیم که بهشت جاوید الهى در عالَم قیامت، نصیب مؤمنان و شهیدان خواهد شد. از اینجا روشن مىشود که «بهشت» در عالم برزخ نیز وجود دارد و در آن برزخیان صالح، به نعمتهاى الهى متنعم و پاداش داده خواهند شد.
«اَلنارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُواً وَ عَشِیاً وَ یَومَ تَقُومُ الساعَةُ اَدْخِلوُا الَ فِرْعَونَ اَشَد الْعَذابِ»[5] «عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند و روزى که قیامت بر پا شود آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید».
در این آیه نیز خداوند متعال تصریح فرموده است که قبل از برپایى قیامت، آل فرعون در هر صبح و شام بر عذاب و آتش عرضه مىشوند در حالى که عذاب و آتش جهنم در عالَم قیامت خواهد بود. پس در نتیجه «عذاب و جهنم» در عالم برزخ نیز وجود دارد.
ابطال «تناسخ»
در پایان این فصل مناسب است که به طور اجمال، به یک عقیده باطل و رد آن اشاره کنیم و آن عقیده، «تناسخ» یا «بازگشت ارواح» نام دارد.
برخى از فرقهها معتقدند که روح انسان بعد از مرگ و ویران شدن این بدن، به بدن دیگرى در همین عالم دنیا باز مىگردد و به عبارت دیگر، روح بلافاصله پس از جدا شدن از بدن انسان در جسم و بدن دیگرى حلول کرده و زندگى مجددى را در همین دنیا آغاز مىکند و این مسئله ممکن است بارها تکرار شود. اگر انسانى که مىمیرد، جزء صالحان و خوبان باشد، روح او در بدن یک شخص متنعم و آسوده و در رفاه ظاهرى حلول مىکند و اگر انسانى که مىمیرد، در زمره انسانهاى ناشایست باشد، روح او در بدن یک شخص بلاکش و ناآرام حلول خواهد کرد. متکلمین و حکماى الهى، این عقیده را از نظر عقل و شرع باطل کردهاند و وجود عالم برزخ و تصریح قرآن کریم به وجود چنین عالمى را نیز دلیل بر رد این اعتقاد مىدانند. حکیم عارف، ملاصدراى شیرازى در بحث تناسخ، دلیل محکم دیگرى بر رد تناسخ آوردهاند و آن این است که تعلق روح بعد از مرگ به بدن دیگر، مستلزم برگشت از فعل به قوه است و چنین بازگشتى محال است که البته توضیح فنى این مطالب در کتب مفصله آمده است.
علاوه بر این، لازمه اعتقاد به «تناسخ» آن است که، مستضعفان و افراد بلاکش و پر رنج و محنت، از نظر روحى، اشخاص ناشایست و بدى باشند و مثلاً روح کسانى مانند معاویه و یزید و شمر در وجود آنها حلول کرده باشد و در حقیقت این قشر از اجتماع، از بدترین انسانها باشند و به عبارت دیگر در این بزم، هر که بلاى او بیشتر است و استضعاف او بالاتر است، از نظر روحى پستتر و شقىتر باشد، در حالى که اصلاً چنین چیزى نیست و بسیارى از پاکان و صالحان و شایستگان در بین همین مستضعفان و اقشار پر رنج و محنت مىباشند. بنابراین«تناسخ یک عقیده باطلاست».
پی نوشت ها:
1. مؤمنون/ 100 - 99.
2.تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 554.
3. بحار الانوار، ج 6، ص 271.
4. یس/ 27 - 26.
5. غافر/ 46.
منبع:ایکنا
211008