۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۰۸
عقیق:28 صفر سالروز رحلت جانسوز پیامبر گرامی
اسلام، حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و نیز شهادت مظلومانه فرزند غریبش
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام را به خدمت حضرت عصر(عج) و
تمامی مسلمین جهان بخصوص جمعیت مظلوم شیعه تسلیت می گوییم.
زندگی نامه پیامبر خاتم (ص)
خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله در سال ۵۷۱ م که مصادف با روز جمعه
هفده ربیع الاول بود، در مکه چشم به جهان گشود و در چهل سالگی از طرف خداوند متعال
به پیامبری برگزیده شد. حدود سیزده سال در مکه به صورت پنهان و نیمه پنهان به
تبلیغ دین اسلام پرداخت. سپس در نتیجه فشارهای روزافزون کفار و مشرکان به مدینه
هجرت کرد. پس از ده سال تبلیغ و تبیین احکام نورانی اسلام و تشکیل نخستین حکومت
اسلامی در سن ۶۳
سالگی در روز دوشنبه ۲۸
صفر سال یازدهم هجری به ندای حق لبیک گفت و چشم از جهان فانی فرو بست. مرقد مطهرش در
مدینه منوره در کنار مسجدالنبی قرار گرفته است و همه ساله سیل عاشقان نبوت،
بهویژه در ایام پیش و پس از مراسم حج، از سراسر عالم به زیارتش می شتابند.
آخرین هشدار پیامبر خاتم(ص)
در آخرین ساعتهای زندگی پیامبراکرم(ص)، وقتی غم و اضطراب و دلهره سراسر مدینه را فرا گرفته بود و یاران باوفای آن حضرت
با دیدگانی اشکبار و دلهای آکنده از اندوه در کنار خانه رسول خدا (ص) جمع شده بودند تا از سرانجام کسالت آن حضرت آگاه شوند، دختر گرامی رسول
خدا (ص)، حضرت فاطمه (س)، در کنار بستر پدر با
قلبی سوزان و دیده گریان به زمزمه کردن اشعاری که حضرت ابوطالب(ع) در وصف آن حضرت سروده بودند مشغول شد. چون به این بیت رسید که میگوید:
«[ای صاحب] آن چهره نورانی که به احترام آن مردم از ابرها باران درخواست می کنند
و شخصیتی که پناهگاه یتیمان و بیوه زنان و درماندگان است»، ناگهان رسول خدا(ص) چشم خود را باز کردند و با صدای آهسته به دختر بزرگوارشان
فرمودند: دخترم به جای این اشعار آن آیه را تلاوت کن که میگوید: «محمد(ص) پیامبر خداست و پیش از او نیز پیامبرانی آمدند و رفتند. آیا اگر او
رحلت کند یا کشته شود به آیین و اعتقادات قبلی خود باز میگردید؟ [بدانید] هرکس
دست به چنین کاری بزند به خدا زیان نمیرساند«.
سخنان حضرت امیر (ع) در مورد رسول الله (ص)
نقل کرده اند وقتی علی(ع) بر طبق وصیت پیامبر
(ص (پس از رحلت آن حضرت مشغول غسل و کفن رسول خدا(ص) شدند، در حالی که اشک از دیدگانشان جاری بود با این جمله ها درد فراق
پیامبر را تسکین می بخشید: «پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بریده
شد که جز در مرگ تو چنان گسستنی دیده نشده است. با مرگ تو رشته پیامبری و فرود
آمدن پیامهای آسمانی از هم گسست. مصیبت رحلت تو دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایی
وا داشت و همگان را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد. اگر تو خود ما را به شکیبایی
امر نمیکردی، آنقدر اشک می ریختیم که اشک دیدگان با گریستن بر تو پایان پذیرد،
با این همه، دردِ جانکاهِ فراق تو همیشه با ما خواهد بود و این اندوه هرگز از ما
جدا نخواهد شد و صد البته که این در مقابل عظمت مصیبت فقدان تو امر ناچیزی است.
اما چه می شود کرد؟ نه امکان بازگرداندن دوباره زندگی میسر است و نه میتوان مانع
وقوع مرگ شد.
وداع با مردم
پیامبر اکرم (ص) در یکی از آخرین روزهای
حیات مبارکشان، در حالیکه علی(ع) دست راست و فضل بن عباس دست چپ او را
گرفته بودند به مسجد آمدند و برای مردم خطابه ای را با این عبارت خواندند: «ای
مردم طولی نخواهد کشید که من از میان شما به عالم بقا منتقل شوم. بنابراین به هرکس
وعده ای دادم یا به هرکس مدیونم، آن را از من طلب کند تا به جای آورم. ای بندگان
خدا، جز از طریق اطاعت خدا کسی به خیری دست نیافته، از شرّ و بدیها دور نمی شود.
کسی ادعا نکند که بدون عمل رستگار شده است. هیچ آرزومندی بدون تبعیت از احکام الهی
رضای خدا را به دست نمی آورد. سوگند به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، انسان
از عذاب الهی جز از طریق رحمت خدا و عمل صالح نجات پیدا نخواهد کرد. منِ پیامبر هم
اگر به گناه و معصیت آلوده شوم هلاک خواهم شد.»