حجت الاسلام طباطبایی: خدا با زائر امام حسین(ع) نجوا می کند/استقبال پیامبر(ص) از زائر کربلا+ گزارش تصویری

گزارش تصویری

صوت و فیلم مراسم (به زودی اضافه خواهد شد)

عقیق: سومین و آخرین شب از مراسم عزاداری هیئت آل یاسین با حضور جمع زیادی از عاشقان اهل بیت(ع) در حسینیه شهید همت برگزار شد.
به گزارش عقیق، در این مراسم حجت الاسلام طباطبایی سخنرانی و حاج محمود کریمی مداحی کرد.

در ادامه نکاتی از سخنرانی حجت الاسلام طباطبایی را بخوانید:

* جایگاه زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) در روایات و احادیث یک جایگاه ویژه و استثنایی است.

* طبق روایات متعدد خدا با زائر امام حسین نجوا می کند و خطاب به او می گوید بنده من درخواستت را به من بگو ، حاجتت را از من بخواه من خودم برایت برآورده می کنم. زائر حرف هایش را با خدا می زند و راه می افتد به سمت خانه. وقتی که زائر در حال بازگشت است رسول خدا(ص) از چپ و راست او به استقبالش می آید و جمال این زائر را تماشا می کند تا برسد به وطنش.

* امیرالمومنین(ع) می فرماید : من ضامن این زائر هستم. خودم دستش را می گیرم و تا کنار حوض کوثر می برم.

* معاویه بن وهب می گوید دیدم امام صادق(ع) پس از نماز سجده کردند و اینگونه دعا کردند : خدایا تو ما را دوست داری و برگزیده ای ، آنگاه حضرت سه بار فرمود  خدایا به زائر حسین(ع) رحم کن.

معاویه بن وهب می گوید وقتی دیدم حضرت صادق(ع) اینطور برای زائرین سیدالشهدا دعا می کنند عرض کردم: یابن رسول الله چقدر مهم است زیارت امام حسین(ع). اگر می دانستم حج مستحبی نمی رفتم.

* در شهر اصفهان جوان ها جمع شدند بروند کربلا.لاتی بود به اسم ناصر که اهل قداره کشی و لات بازی بود و سن و سال بالایی هم داشت. جوان ها از او هم خواستند با آن ها به کربلا بیاید.

گفت : ما را چه به کربلا؟ آن ها هم اصرار کردند که او نیز بیاید. دست آخر او هم قبول کرد به شرطی که در آنجا کاری به کار او نداشته باشند.

در کربلا جوان ها به زیارت می رفتند و عزاداری می کردند. اما ناصر بیشتر در هتل بود. وقت بازگشت که شد . ناصر با خودش گفت الان می خواهیم برگردیم اصفهان. زشت است اگر از من بپرسند شش گوشه امام حسین (ع) را دیده ای و من بگویم نه. بروم ببینم شش گوشه چگونه است. وارد حرم که شد چشمش به شش گوشه ابی عبدالله که افتاد گفت : السلام علیک یا ابا عبدالله . و زائر سیدالشهدا شد.

وقتی کاروان در حال بازگشت بود همسفرانش دیدند حال و روز ناصر به هم ریخته . هر چه سوال کردند گفت چیزی نیست. همینطور حالش دگرگون شد تا اینکه در یکی از منازل درگذشت. همراهانش گفتند تا منزل بعدی صبر کنیم بعد او را دفن می کنیم. در مسیر و نزدیکی های سحر تصمیم گرفتند بدون سر و صدا وارد شهری بشوند و ناصر را دفن کنند. در حال ورود به شهر بودند که دیدند همه اهالی شهر بیدار و آماده استقبال از آن ها هستند. تعجب کردند . علت را جویا شدند. اهالی آن شهر گفتند خوبان شهر ما دیشب خواب دیده اند امام حسین(ع) فرمودند بروید در دروازه شهر از زائر من استقبال کنید.

* امام حسین (ع) خیلی حواسش به زائرانش است. آن قدر هوای زائرانش را دارد که خداوند حیا می کند زائر کربلا را به جهنم ببرد.

* حالا تکلیف ما جامانده ها چیست؟ امام صادق(ع) فرمود: اگر به استقبال زائرین بروید و به آنها تبریک بگویید مثل آن است که امام حسین (ع) را زیارت کرده اید.