۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۷
متن اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی:
مناجات با حضرت امام زمان (عج):
نگهدار آقا ، نگاه مرا
جدا کن ز بی راهه ، راه مرا
مگیر از سرم سایه لطف را
خرابش نکن سر پناه مرا
خدایا کدام ابر یا آسمان
نهان کرده در خویش ماه مرا
عجب کیمیایی شده نام تو
که زر کرده قلب سیاه مرا
طلوع تو در صبح تاریک من
پر از نور کرده پگاه مرا
بدون تو دارم نَفَس می کشم
ببخش ای نَفَس اشتباه مرا
تو را دوست دارد از این روسیاه
سوا کن دل بی گناه مرا
دم حشر در محضر مادرت
اقامت نکن دادگاه مرا
ببر کربلا جان من را بگیر
به خیرش کن عمر تباه مرا
دم قتلگاه ، آه ، یک خواهری
به عرش خدا برده آه مرا
اشعار روضه دو طفلان مسلم بن عقیل(ع)
می نویسیم در ابتدا مُسلم
بنده صالح خدا مُسلم
اولین خون کربلا مُسلم
السلام علیک یا مُسلم
و سلام خدا به طفلانی
که ز نسلش شدند قربانی
شکر مهمان مُسلمیم همه
سائل خوان مُسلمیم همه
مرثیه خوان مُسلمیم همه
عبد طفلان مُسلمیم همه
طفل اما بزرگ ، هرچه بزرگ
شیرهایی حریف صدها گرگ
کودک اما دو عارف بالله
کودکی بینشان ندارد راه
گرچه با قد و قامت کوتاه
لیک در این سرا در این درگاه
با بزرگان برو بیا دارند
آستانی پر از گدا دارند
دو ذبیح خدا دو اسماعیل
رهروانی به راه عشق گسیل
کربلا شد ز خونشان تکمیل
اول راه مسلم بن عقیل
آخر راهم پسرهای عقیل
تکه های دلش جگرهایش
دائما ابر دیده ترشان
اشک می ریخت پای باورشان (یاورشان)
دست هاشان به سمت داورشان
دیدنی شد نماز آخرشان
احکم الحاکمین به لب دارند
لب آبند تشنه یارند
بار اول نبود چشم فرات
دید در چنگ مرد آب حیات
هیچکس آن دو را نداد نجات
آی دنیا به غیرتت هیهات
کز دو تا جوجه بال و پر بردند
از دوتا بی پناه سر بردند
بی سر شدن به را تو مولا سعادتست
آقا به جان تو هنر ما شهادتست
طفلان مسلمیم و فدایی زینبیم
وقت وصال زینت عاشق رشادتست
هستی ما نثار سر زلف علی اکبرت
این رتبه هم نشانه فخر و سیادتست
از کربلا سه شعبه نشد سهم ما شود
یاد گلوی تشنه اصغر عبادتست