عقیق:يكي از پرسش هايي كه برخي مطرح ميكنند و در پي القاء شبههٔ عدم پايبندي
شيعيان به سنت پيامبر (ص) هستند اين است كه ميپرسند چرا شيعه همچون اهل
سنت نماز را در پنج وقت نميخواند؟
براي پاسخ به اين شبهه بايد گفت
كه شيعه چون ديگر فرقههاي اسلامي معتقد است كه انجام هر نماز در وقت مخصوص
خودش افضل است. همانطور كه ميدانيم هر يك از نمازها يك وقت خاص دارند و
يك وقت مشترك. براي مثال وقت خاص نماز ظهر از آغاز ظهر شرعي (وقت زوال) است
تا مقدار زماني كه چهار ركعت نماز خوانده ميشود. در اين مدت محدود تنها
ميتوان نماز ظهر را به جا آورد.
وقت خاص نماز عصر نيز زماني است كه
از آن لحظه تا وقت غروب تنها به اندازة مدت خواندن نماز عصر فرصت باشد.
وقت مشترك بين دو نماز ظهر و عصر از پايان وقت خاص نماز ظهر تا ابتداي وقت
خاص نماز عصر است. شيعه ميگويد در تمام اين وقت مشترك ميتوانيم نماز ظهر و
عصر را با هم و بدون فاصله بخوانيم. در مقابل اهل سنت معتقدند از اول ظهر
شرعي (وقت زوال) تا آن گاه كه ساية هر چيز به اندازة خود آن چيز شود به
نماز ظهر اختصاص دارد و نبايد نماز عصر در اين مدت خوانده شود و از آن پس
تا زمان مغرب به نماز عصر اختصاص دارد و نميتوان نماز ظهر را در آن وقت به
جا آورد. همين بحثها در نماز مغرب و عشا هم وجود دارد.
از سوي
ديگر همه مسلمانان در اين مورد اتفاق نظر دارند كه پيامبر گرامي (ص) ميان
دو نماز جمع ميكرد ولي در اينكه اين كار براي هر زمان و مكاني جايز است و
يا آنكه اختصاص به زمان و مكان و حالت و شرايط خاصي دارد دو نظر وجود دارد.
الف)
نظريه شيعيان كه به پيروي از اهل بيت پيامبر (ص) ميگويند مقصود اين است
كه در نخستين اوقات نماز ظهر ميتوان پس از پايان نماز ظهر نماز عصر را به
جا آورد. همچنين در نخستين اوقات نماز مغرب ميتوان پس از خواندن نماز مغرب
نماز عشا را ادا كرد و اين مسئله به زمان يا مكان يا شرايط خاصي بستگي
ندارد بلكه در همه جا و همه وقت جايز است.
ب) نظريه اهل سنت كه ميگويند: جمع بين دو نماز براي مكانها و زمانها و شرايط خاصي جايز است.
دلايل شيعيان براي جمع بين دو نماز چيست؟با
رجوع به كتاب و سنت نبوي كه از طريق اهل بيت (ع) به ما رسيده در مييابيم
كه چرا شيعه نماز را به صورت جمع و نه تفريق ادا ميكند هر چند به استحباب
تفريق و جدا كردن نمازها اعتقاد دارند.
الف) قرآن
خداوند در قرآن كريم ميفرمايد:
«أقم الصلاة لِدُلُوكِ الشّمسِ إلَي غَسَقِ اللّيلَ و قرآنَ الفَجر إنّ قرآنَ الفجرِ كانَ مَشهوداً. (اسراء: ۷۸) ».
نماز
را وقت زوال آفتاب تا اول تاريكي شب به جاي آر و نماز صبح را نيز به جاي
آر كه در حقيقت مشهود نظر (فرشتگان شب و فرشتگان روز) است.
خداوند
متعال در شبانه روز پنج نماز بر بندگانش واجب كرده اما در اين آيه سه وقت
براي آن نام برده است. شافعي در اين باره ميگويد: (أَقِمِ الصَّلاةَ
لِدُلُوكِ الشَّمْسِ)، و دلوك الشمس: زوالها (إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ):
العتمة (وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ): الصبح، (1) ازهري گفته است: بهتر آن است كه
دلوك را به معناي زوال يعني وسط روز بگيريم در اين صورت معني آيه چنين
ميشود نماز را از وقت زوال تا تاريكي شب ادامه بده. بنا بر اين معنا نماز
ظهر و عصر و مغرب و عشا داخل حكم ميشود. سپس خداوند فرمود: وقرآن الفجر
(كه همان نماز صبح است). (2)
بر اين اساس جمع بين ظهر و عصر و مغرب و
عشا مطلقاً جايز است چه انسان در سفر باشد چه در وطن مگر آن كه بر عدم
جواز جمع در وطن بدون عذر دليلي اقامه شود كه در اين صورت جمع جايز نيست
وحال آنكه در سنت پيامبر (ص) هر چند استمرار بر تفريق بين نمازهاي پنجگانه
بوده است اما بطور مكرر هم در وطن يعني مدينه و هم در سفر و يا در حال
اضطرار نماز خود را به صورت جمع بين دو نماز به جاي آورده اند.
دلايل اهل سنت، مويد نظريه شيعه است«اما
مذاهب چهار گانه اهل سنت جمع بين نمازها را فقط به حالات خاص اختصاص داده
اند و متفقند كه در عرفه ميتوان نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر با هم و
بدون فاصله ادا كرد و در» مزدلفه «نيز جايز است نماز مغرب و عشا را در وقت
عشا به جا آوريم. حنفيها جمع بين نمازها را در عرفه و مزدلفه جايز
ميدانند و در ديگر موارد گفته اند نبايد صورت پذيرد. حنبليها و مالكيها و
شافعيها علاوه بر موارد ياد شده اين كار را در حال سفر نيز جايز
ميدانند. البته برخي از اين گروهها با هم خواندن دو نماز را در موارد
اضطراري مانند زماني كه باران ببارد و يا نمازگزار بيمار بوده يا در هراس
از دشمن باشد جايز ميدانند».(3) شيعه اين جواز را در يك سطح گستردهتري
ميبيند و آيه بالا و روايات منقول در كتابهاي اهل سنت مؤيد ديدگاه شيعه
است.
ب) رواياتاحمد بن حنبل رهبر گروه حنابله در
مسند خود و بخاري در صحيح خود از جابر بن زيد نقل نموده اند كه: از ابن
عباس شنيدم كه ميگفت: با رسول خدا (ص) هشت ركعت نماز (ظهر و عصر) را با هم
و هفت ركعت نماز (مغرب و عشا) را نيز با هم به جاي آوردم.
ميگويد
به «ابوشعثا» گفتم: فكر ميكنم رسول خدا نماز ظهر را به تأخير انداخت و
نماز عصر را زودتر ادا كرد و نيز نماز مغرب را به تأخير انداخت و نماز عشا
را زودتر به جا آورد. (ابوشعثا) گفت: من هم چنين ميانديشم.(4)
از
اين روايت به روشني در مييابيم كه پيامبر گرامي (ص) هر دو نماز ظهر و عصر
را با هم و هر دو نماز مغرب و عشا را نيز با هم و بدون فاصله به جاي آورده
است. اما اينكه ابو شعثاء ميگويد من گمان ميكنم كه رسول خدا (ص) نماز ظهر
را به تاخيرانداخته است ظن و گمان وي است و حجيتي براي استدلال ندارد آن
چه مهم است رفتار خود پيامبر (ص) است كه بين دو نماز جمع نموده است اما
كيفيت آن بايد از روايات ديگر بدست آيد نه با ظن وگمان.
بخاري در صحيح خود از ابن عباس نقل ميكند: ان النبي (ص) صلي بالمدينه سبعا وثمانيا الظهر و العصر والمغرب والعشاء.(5)
پيامبر (ص) در مدينه نماز هفت ركعتي و نماز هشت ركعتي بجاي آورد، يعني نماز ظهر و عصر ومغرب و عشاء
مالك ابن انس رهبرمذهب مالكي در كتاب موطّأ و مسلم در صحيح خود و محدثان ديگر از ابن عباس نقل كرده اند:
«صلّي رسول الله (ص) الظهروالعصر جميعاً و المغرب و العشاء جميعاً في غير خوفٍ و لا سفرٍ». (6)
«رسول
خدا (ص) هر دو نماز ظهر و عصر را با هم خواند و هر دو نماز مغرب و عشا را
نيز با هم به جا ميآورد بدون اينكه از دشمن بهراسد يا در سفر باشد».
در
صحيح مسلم پس از نقل روايت از ابو الزبير نقل ميكند كه از ابو سعيد
پرسيدم چرا پيامبر (ص) چنين نمود وي گفت من همين پرسش را از ابن عباس
پرسيدم او گفت: پيامبر (ص) چنين نمود تا امتش به حرج وسختي نيفتند.(7)
در
منابع معتبر اهل سنت از ابن عباس نقل شده: صلّي رسول الله (ص) الظهروالعصر
جميعاً و المغرب و العشاء جميعاً في غير خوفٍ و لا مطر.(8)
رسول
خدا (ص) هر دو نماز ظهر و عصر را با هم خواند و هر دو نماز مغرب و عشا را
نيز با هم به جا ميآورد بدون اينكه از دشمن بهراسد يا آن كه هوا باراني
باشد.
از عبدالله بن عباس روايت شده است: رسول خدا (ص) بين ظهر و
عصر، مغرب و عشا را جمع كرد در حالي كه مقيم بود نه مسافر. شخصي از وي
پرسيد: چرا اين گونه عمل كرد؟ او در جواب گفت: تا آن كه بر امّتش دشوار
نشود.(9)
روايت مسلم هم در اين دسته قرار دارد زيرا خود وي اين
روايت را در باب الجمع بين الصلاتين في الحضر قرار داده است. وي ميگويد:
پيامبر گرامي جمع بين نمازها را درهنگام مسافرت خود به سوي غزوة تبوك انجام
داد و بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع كرد. سعيد بن جبير
ميگويد: از ابن عباس سبب آن را پرسيدم: گفت: پيامبر (ص) ميخواست كه امت
خود را در رنج و سختي نيندازد.(10)
جمع بين دو نماز به حالت ترس يا مسافرت اختصاص نداردبسياري
از روايات بر اين حقيقت گواهي ميدهد كه اگر جمع ميان نماز ظهر و عصر و يا
مغرب و عشا در يك وقت جايز نباشد موجب رنج و مشقت در كار مسلمانان ميشود
از اين رو پيامبر اكرم (ص) به منظور ايجاد نوعي توسعه و تسهيل در امور
مسلمانان با هم خواندن هر دو نماز را در يك وقت تجويز كرد. از جانب ديگر
روايات فوق به صراحت دلالت دارد كه رسول خدا (ص) بدون عذري و يا بدون شرطي
بين نمازها جمع نمود از اين رو قيد زدن اين روايات به حالت ترس يا مسافرت و
يا باران بي دليل است. همچنان كه شيخ احمد شاكر از عالمان اهل سنت بعد از
نقل كلام ابن سيرين به جواز جمع ميگويد: اين رأي همان راي صحيحي است كه از
متن حديث گرفته شده است. ولي تاويل به مرض يا عذر يا غير آن تكلفي است كه
دليلي بر آن نيست و با حكم به جواز جمع بسياري از دشواري هايي كه در تفريق
بر مردم پيدا ميشود برطرف ميشود و حكم به جمع كمكي است به طاعت مردم عادي
البته نبايد اين حكم موجب شود كه جمع عادت مردم شود همان گونه كه ابن
سيرين به آن اشاره كرده است. (11)
جمع بين دو نماز از سوي اهل بيت تاييد شده استدر
مكتب اهل بيت (ع) هم جواز جمع بين نمازها تأييد شده است. كليني به سند خود
از امام صادق (ع) نقل ميكند كه رسول خدا (ص) نماز ظهر و عصر را بدون عذر
از هنگام زوال خورشيد با مردم به جماعت به جاي آورد و نيز نماز مغرب و عشا
را قبل از سقوط شفق بدون هيچ مشكلي با جماعت به جاي آورد. اين جمع را براي
گشايش كار بر امت خود انجام داد. (12)
شيخ طوسي هم در تهذيب و
استبصار به سند خود از اسحاق بن عمار نقل ميكند كه از امام صادق (ع)
پرسيد: آيا ميتوانم بين مغرب و عشا در حضر قبل از آن كه شفق غايب شود،
بدون هيچ عذري جمع كنم؟ حضرت فرمود: اشكالي ندارد. (13)
پی نوشت ها:
1-(أحكام القرآن، ج۱، ص: ۵۶)
۲_(مفاتيح الغيب، ج۲۱، ص: ۳۸۳)
۳_( ر. ك: الفقه علي المذهب الاربعه، عبدالرحمن جزيري، كتاب الصلاة، مباحث
الجمع بين الصلاتين تقديماً و تأخيراً، ج۱ص۴۰۹، بيروت دارالفكر، ۱۴۲۸.)
4–(صحيح بخاري، التهجد، ابواب التطوع ج۲ص۶۷، كتاب باب۳۰ح۱۱۷۴. مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۲۲۱.)
5_(صحيح بخاري كتاب مواقيت الصلاه، ج۱ص۱۵۵ باب تاخير الظهر الي العصر، ح۵۴۳.)
6_(مؤطا مالك، كتاب قصر الصلاه في السفر، باب الجمع بين الصلاتين في السفر
والحضر، ص ۱۴۴. و صحيح مسلم، ص۳۲۴، كتاب صلاه المسافر، باب ا لجمع بين
الصلاتين في الحضر، ح۱۵۱۳. سنن ابي داود، كتاب الصلاته، تفريع ابواب صلاه
المسافر، باب الجمع بين الصلاتين ص۲۲۸ح. ۱۲۱۰. سنن نسايي، ص۱۵۴كتاب
المواقيت، باب ا لجمع بين الصلاتين في الحضر، ح۵۹۷، بيروت دارالفكر، دوم
۱۴۲۱.)
7_(صحيح مسلم، ص۳۲۴، كتاب صلاه المسافر، باب ا لجمع بين الصلاتين في الحضر، ح۱۵۱۴.)
8_( صحيح مسلم، ص۳۲۴، كتاب صلاه المسافر، باب ا لجمع بين الصلاتين في الحضر،
ح، ح۱۵۱۸. سنن ابي داود، كتاب الصلاته، تفريع ابواب صلاه المسافر، باب
الجمع بين الصلاتين ص۲۲۸ح ۱۲۱۱. سنن نسايي، ص۱۵۴كتاب المواقيت، باب ا لجمع
بين الصلاتين في الحضر، ح۵۹۸، .)
9_(مسند احمد ج۱ص۲۴۶.)
10_(صحيح مسلم، ص۳۲۴، كتاب صلاه المسافر، باب ا لجمع بين الصلاتين في الحضر، ح ۱۵۱۵
11_(حاشيه سنن ترمذي، ج ۱، صص ۳۵۸ و ۳۵۹.)
12_( الكافي، ج ۳، ص ۲۸۶)
13_( تهذيب الاحكام، ج ۲، ص ۲۶۳ ح ۱۰۴۷ دارالكتب الاسلاميه چهارم. و الاستبصار، ج ۱، ۲۷۲ ح ۹۸۲، دارالكتب الاسلاميه چهارم، ۱۳۶۲.)
منبع:حج
211008