۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۱۵
وی منافقین را مى شناخت، یعنی به اذن خداوند متعال قدرتی یافته بود که می توانست منافقین را تشخیص دهد. منافقینى که پس از غدیر توطئه قتل پیامبر(ص) را چیدند و مى خواستند در بازگشت از غدیر خم در راه، شتر حضرت را بترسانند تا حضرت به دره سقوط کند و به قتل برسد، که جبرئیل حضرت را از حیله آنها با خبر نمود.
پیامبر(ص) آن منافقین را به حذیفه معرفى نمود و حذیفه همه را به خاطر سپرد. به همین دلیل بود که غاصبین خلافت بعد از آن واقعه از حذیفه مى ترسیدند که مبادا آنان را به مردم معرفى کند، لذا حذیفه بر نماز هر کس حاضر نمى شد دیگران مى فهمیدند که میت منافق بوده است. این بزرگوار چهل روز پس از خلافت امیرالمؤمنی(ع) در مدائن از دنیا رحلت نمود. او قبل از رحلت به دو فرزندش صفوان و سعید وصیت کرد که همیشه ملازم امیرالمؤمنین(ع) باشند، آنها هم به وصیت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفین به شهادت رسیدند.
هادی الجبوری تولیت مقبره سلمان فارسی می گوید: همان طور که در تاریخ نوشته شده است، حذیفه یکی از بزرگان اصحاب پیامبر از جانب عمر بن خطاب سال ها والى مدائن بود که پس از مدتى او را بر کنار و سلمان محمدی یا فارسی را به ولایت این شهر منصوب کرد و هنگامی که سلمان رحلت کرد دوباره حذیفه والى مدائن شد و ولایت حذیفه در مدائن باقى بود تا نوبت به ولایت حضرت على(ع) رسید.
الجبوری افزود: هنگامی که حذیفه وفات کرد در مکانی در نزدیکی سلمان فارسی که حدود 2 کیلومتر از آن فاصله دارد، دفن شد که بر رودخانه دجله مشرف بود و در کنار عبدالله بن جابر انصاری قرار داشت.
در سال 1931میلادی که آب رودخانه دجله به قبر حذیفه و عبدالله بن جابر انصاری نزدیک بود، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید آن زمان نجف اشرف صلاح دید که جسد این دو نفر به نزدیک سلمان فارسی انتقال داده شود که فورا این انتقال به صورت رسمی و در زمان فیصل اول و با حضور وزیران معروف آن زمان در دولت عراق از قبیل سید محمد الصدر رییس مجلس اعیان عراق، شیخ جعفر ابوالتمن، شیخ محمد رضا الشبیبی وزیر معارف، سید عبد المهدی و دکتر عادل عبدالمهدی معاون رییس جمهور سابق عراق صورت گرفت.
تولیت مقبره سلمان فارسی ادامه داد: در آن زمان و در هنگام انتقال جسد این دو صحابی بزرگ، معجزه بزرگی رخ داد که جسدها کاملا سالم و تازه بود و گویا چند لحظه پیش به شهادت رسیده بودند که در کتاب «علما به عنوان الگو و اسوه» نوشته سید محمد شیرازی ذکر شده است.
منبع:شفقنا