۱۰ آبان ۱۴۰۳ ۲۸ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۱۰
اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
عقیق: پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند: عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ،
شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان ، به سر و صورت می زند و می گرید
گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین(ع) جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
پی نوشت:
( برگرفته از داستانهای روح فزا)
منبع:بی باک
211008
گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین(ع) جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
پی نوشت:
( برگرفته از داستانهای روح فزا)
منبع:بی باک
211008
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
صادق
| | ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۳
0
1
پاسخ
یا الله از این حکمت های پشت پرده که ما از آن غافلیم