۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۸ شوال ۱۴۴۵ - ۳۳ : ۰۸
هنگامي كه به كوفه بازگشتم، «مختاربن ابي عبيده ثقفي» قيام كرده بود و او از قبل با من دوست بود، پس از ديد و بازديدها سوار بر مركب شده و به طرف منزل مختار حركت نمودم و در بيرون خانه اش با او ملاقات كردم.
عقیق: «حرمله» همان سنگدل لعيني بود كه با تير سه شعبه گلوي حضرت علي اصغر(ع) را
شكافت. «منهال بن عمرو» روايت كرده است كه: من پس از آن كه از مكه بازگشتم
نزد امام سجاد(ع) رفتم، امام به من فرمود: آيا از «حرمله بن كاهل» خبر داري
كه در چه حالي است؟
عرض كردم: «هنگامي كه از كوفه خارج شدم او زنده بود.» امام زين العابدين(ع) دستانش را به سوي آسمان بلند كرد و فرمود: «خدايا! حرارت آتش را به او بچشان، خدايا حرارت آهن را به او بچشان»!
هنگامي كه به كوفه بازگشتم، «مختاربن ابي عبيده ثقفي» قيام كرده بود و او از قبل با من دوست بود، پس از ديد و بازديدها سوار بر مركب شده و به طرف منزل مختار حركت نمودم و در بيرون خانه اش با او ملاقات كردم.
مختار گفت: «از هنگامي كه حكومت كوفه در اختيار ما قرار گرفته به ديدن ما نيامدي و تبريك نگفتي و به ما كمك نكردي؟!» گفتم: «در اين مدت در مكه بودم و هم اكنون نزد تو آمده ام كه با هم صحبت كنيم.» پس از آن هر دو همراه هم به راه خود ادامه داديم تا اين كه به كناسه كوفه رسيديم. مختار در آنجا توقف كرد، مثل اين كه در انتظار كسي به سر مي برد. پس از مدت كوتاهي جمعي با شتاب به نزد او آمدند و گفتند: «اي امير! به تو بشارت مي دهيم كه حرمله بن كاهل دستگير شد!»
هنگامي كه حرمله را آوردند مختار گفت: «خداوند را حمد و سپاس مي گويم كه مرا بر تو مسلط كرد.» سپس جلاد را خواست و به او دستور داد كه دست هاي حرمله را قطع كند. جلاد دست هاي او را از تنش جدا كرد، سپس دستور داد كه پاهايش را هم قطع كنند و چنين كردند، پس از آن گفت: «آتش بياوريد!» مأموران دسته هاي ني را آوردند و آتش زدند و او را در آتش انداختند.
منهال گفته است: در اين هنگام فرمايش امام سجاد(ع) به يادم آمد و بي اختيار گفتم: «سبحان الله»!
مختار گفت: «تسبيح خداوند در همه حال خوب است اما ظاهرا اين تسبيح از روي تعجب بود.» گفتم: بله در هنگام بازگشت از مكه، خدمت امام سجاد(ع) رسيدم و آن حضرت از من درباره حرمله سؤال كرد و من نيز در جواب گفتم: او زنده است.
امام سجاد(ع) دست به دعا برداشت و فرمود: خدايا به او حرارت آهن و حرارت آتش را بچشان! اكنون چون دعاي امام سجاد(ع) را به دست شما مستجاب شده ديدم شگفت زده شدم و اين ذكر بر زبانم جاري شد.
مختار گفت؛ «واقعا اين سخن را از علي بن الحسين(ع) شنيدي؟» گفتم: «آري به خدا سوگند خودم شنيدم كه حضرت اين سخن را فرمود.»
ناگهان ديدم كه مختار از مركبش پايين آمد و دو ركعت نماز گزارد و سجده اي طولاني كرد سپس برخاست و سوار اسبش شد و من نيز سوار شدم و با هم به سوي منزل من آمديم. وقتي مقابل خانه ام رسيديم، به مختار گفتم: «اگر امير موافق باشد به من افتخار دهد و خانه ام را مزين به حضور خود نمايد و در خانه ما غذا تناول فرمايد.»
مختار گفت: «اي منهال! تو خود مرا خبر دادي كه علي بن الحسين(ع) دعاهايي كرد كه به دست من مستجاب شده است و با اين وجود مرا به غذا خوردن دعوت مي كني؟ امروز به شكرانه اين كه خداوند به من توفيق داد كه دعاي آن حضرت به دست من مستجاب شود، روزه گرفته ام.»
پی نوشت:برگرفته از کتاب بحارالانوار و سرنوشت قاتلان شهداي كربلا
منبع:باشگاه خبرنگاران
عرض كردم: «هنگامي كه از كوفه خارج شدم او زنده بود.» امام زين العابدين(ع) دستانش را به سوي آسمان بلند كرد و فرمود: «خدايا! حرارت آتش را به او بچشان، خدايا حرارت آهن را به او بچشان»!
هنگامي كه به كوفه بازگشتم، «مختاربن ابي عبيده ثقفي» قيام كرده بود و او از قبل با من دوست بود، پس از ديد و بازديدها سوار بر مركب شده و به طرف منزل مختار حركت نمودم و در بيرون خانه اش با او ملاقات كردم.
مختار گفت: «از هنگامي كه حكومت كوفه در اختيار ما قرار گرفته به ديدن ما نيامدي و تبريك نگفتي و به ما كمك نكردي؟!» گفتم: «در اين مدت در مكه بودم و هم اكنون نزد تو آمده ام كه با هم صحبت كنيم.» پس از آن هر دو همراه هم به راه خود ادامه داديم تا اين كه به كناسه كوفه رسيديم. مختار در آنجا توقف كرد، مثل اين كه در انتظار كسي به سر مي برد. پس از مدت كوتاهي جمعي با شتاب به نزد او آمدند و گفتند: «اي امير! به تو بشارت مي دهيم كه حرمله بن كاهل دستگير شد!»
هنگامي كه حرمله را آوردند مختار گفت: «خداوند را حمد و سپاس مي گويم كه مرا بر تو مسلط كرد.» سپس جلاد را خواست و به او دستور داد كه دست هاي حرمله را قطع كند. جلاد دست هاي او را از تنش جدا كرد، سپس دستور داد كه پاهايش را هم قطع كنند و چنين كردند، پس از آن گفت: «آتش بياوريد!» مأموران دسته هاي ني را آوردند و آتش زدند و او را در آتش انداختند.
منهال گفته است: در اين هنگام فرمايش امام سجاد(ع) به يادم آمد و بي اختيار گفتم: «سبحان الله»!
مختار گفت: «تسبيح خداوند در همه حال خوب است اما ظاهرا اين تسبيح از روي تعجب بود.» گفتم: بله در هنگام بازگشت از مكه، خدمت امام سجاد(ع) رسيدم و آن حضرت از من درباره حرمله سؤال كرد و من نيز در جواب گفتم: او زنده است.
امام سجاد(ع) دست به دعا برداشت و فرمود: خدايا به او حرارت آهن و حرارت آتش را بچشان! اكنون چون دعاي امام سجاد(ع) را به دست شما مستجاب شده ديدم شگفت زده شدم و اين ذكر بر زبانم جاري شد.
مختار گفت؛ «واقعا اين سخن را از علي بن الحسين(ع) شنيدي؟» گفتم: «آري به خدا سوگند خودم شنيدم كه حضرت اين سخن را فرمود.»
ناگهان ديدم كه مختار از مركبش پايين آمد و دو ركعت نماز گزارد و سجده اي طولاني كرد سپس برخاست و سوار اسبش شد و من نيز سوار شدم و با هم به سوي منزل من آمديم. وقتي مقابل خانه ام رسيديم، به مختار گفتم: «اگر امير موافق باشد به من افتخار دهد و خانه ام را مزين به حضور خود نمايد و در خانه ما غذا تناول فرمايد.»
مختار گفت: «اي منهال! تو خود مرا خبر دادي كه علي بن الحسين(ع) دعاهايي كرد كه به دست من مستجاب شده است و با اين وجود مرا به غذا خوردن دعوت مي كني؟ امروز به شكرانه اين كه خداوند به من توفيق داد كه دعاي آن حضرت به دست من مستجاب شود، روزه گرفته ام.»
پی نوشت:برگرفته از کتاب بحارالانوار و سرنوشت قاتلان شهداي كربلا
منبع:باشگاه خبرنگاران
برچسب ها: حرمله ، مختار ، امام سجاد(ع) ، سرنوشت ، قاتلان ، عقیق ، هیئت ، هیات ، روضه ، مداح ، مداحی ، سخنران ، سخنرانی ، منبر ، منبری ، نوحه ، مرثیه ، حسینیه ، Aghigh ، Aghigh.ir ، پایگاه اطلاع رسانی ، هیئت ها ، هیئات ، هیئت ، مجالس ، محافل مذهبی ، سایت هیئت ، امام حسین (ع) ، محرم ، عزاداری ، محرم 92
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۷
سعید
| | ۰۲:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
1
27
پاسخ
لعنت بر حرمله
سید رضا تاجیک
| | ۰۵:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۲
0
18
پاسخ
شادی دل حضرت رباب بر حرمله لعنت
نجاردزفولی
| | ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۴
0
11
پاسخ
لعنت بر حرمله ی ملعون
ناشناس
| | ۲۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
0
8
پاسخ
لعن الله حرمله
بهار
| | ۲۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۷
0
4
پاسخ
برحرمله ولد زنا لعنت ولی اقای معظمی خیلی خوشگل بازی کرد
ناشناس
| | ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
0
8
پاسخ
لعنت خدا بر حرمله
اریا
| | ۰۰:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
0
5
پاسخ
لعنت برحرمله
ناشناس
| | ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۸
1
7
پاسخ
لعنت لعنت لعنت تا روز قيامت بر حرمله
ناشناس
| | ۱۵:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
0
8
پاسخ
لعنت خود بر حرمله و دشمنان اهل بیت
ناشناس
| | ۰۲:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۲
0
6
پاسخ
لعنت خدا. و خلق خدا. بر شقیه ترین. حیوان. به نام. حرمله. لعنت. لعنت.
ناشناس
| | ۰۱:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
0
2
پاسخ
صلعنت بر حر مله
نفیسه
| | ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۰
0
1
پاسخ
یارم یاری مثل مختار خدا باامام حسین محشورش کنه
پهلون حسین
| | ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۳
0
6
پاسخ
لعنت خداوند برحرمله وجانشینان او داعش
ناشناس
| | ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۸
0
3
پاسخ
الهی عذابت بیشتر بشه ای حرمله حرمزاده
ناشناس
| | ۲۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۷
0
4
پاسخ
اللهم عجل لول یک الفرج
پوریا درویشی
| | ۰۹:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
0
1
پاسخ
175385470936991238270180
حمید رضا
| | ۰۱:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۰۳
0
1
پاسخ
لعنت بر حرمله....و حرمله های روزگارمان