۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۲
حضرت ابوالفضل (ع) در بیان امام حسین(ع)
وقتی ابوالفضل(ع) از برادر و امامش حضرت حسین(ع) اجازه میدان خواست. امام(ع) به سختى گریست به گونهاى که محاسن شریفش از اشک دیدگانش، تر شد، و فرمود: «یا أَخی کُنْتَ الْعَلامَةَ مِنْ عَسْکَری وَ مُجْمِعَ عَدَدِنا، فَإِذا أَنْتَ غَدَوْتَ یَؤُلُ جَمْعُنا إِلَى الشِّتاتِ، وَ عِمارَتُنا تَنْبَعِثُ إِلَى الْخَرابِ»
برادر جان! تو نشانه(شکوه و عظمت و) برپایى سپاه من و محور پیوستگى نفرات ما هستى. اگر تو بروى (و شهید شوى)، جمعیّت ما پراکنده، و ویران مىشود.(1)
همچنین نقل شده است: هنگامى که عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) فرمود: «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی» اینک کمرم شکست و راه چاره بر من محدود شد.
آنگاه گریست و این اشعار را خواند:
تَعَدَّیْتُمْ یا شَرَّ قَوْمٍ بِبَغْیِکُمْ / وَ خالَفْتُمْ دینَ النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ
أَما کانَ خَیْرُ الرُّسُلِ أوْصاکُمْ بِنا / أَما نَحْنُ مِنْ نَجْلِ النَّبِىِّ المُسَدَّدِ
أما کانَتِ الزَّهْراءُ أُمّی دُونَکُمْ / أما کانَ مِنْ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ أحْمَدَ
لُعِنْتُمْ وَ أُخْزیتُمْ بِما قَدْ جَنَیْتُمْ / فسَوْفَ تَلاقُوا حَرَّ نارٍ تُوَقَّدُ
اى بدترین مردم! با ستمکارى خویش بر ما تعدّى کردید، و با آیین پیامبر خدا محمّد(ص) مخالفت ورزیدید.
آیا بهترین پیامبر، سفارش ما را به شما نکرده بود؟ آیا ما از نسل پیامبر راستین نیستیم؟
آیا جز این است که حضرت زهرا(ع) مادر من است نه شما؟ آیا او از نسل بهترین انسانها نبود؟
به سبب جنایتى که مرتکب شدید ملعون و خوار گشتید، و به زودى گرفتار آتش شعلهور الهى خواهید شد.(2)
حضرت ابوالفضل (ع) در بیان امام صادق(ع)
حضرت امام صادق(ع) همواره از عمویش عباس(ع) تجلیل به عمل مىآورد و با درود و ستایشهاى عطرآگین از ایشان یاد مىکرد و مواضع قهرمانانهاش در روز عاشورا را بزرگ مىداشت. از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى هاشم(ع) فرموده است، اینکه: «عمویم عباس بن على(ع) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...»(3)3_ (ذخیرة الدارین، ص 123 به نقل از عمدة الطالب)
امام صادق(ع) از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مىبرد:
1- «تیزبینى»
تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمىکند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى.
تیز بینى از آشکارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس(ع) بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین(ع) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مىشمارد، در برابر شخصیت بى مانند حضرت که بر قلههاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مىساید و کرنش مىکند.
2- «ایمان استوار»
یکى دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانههاى استوارى ایمان حضرت، جهاد در کنار برادرش بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مىرفت و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت.
3- «جهاد» همراه حسین(ع)
فضیلت دیگرى که امام صادق(ع) براى عمویش، قهرمان کربلا، عباس(ع) نام مىبرد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان، سبط گرامى پیامبر اکرم(ص) آقاى جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى مانند است ...
حضرت ابوالفضل (ع) در بیان حضرت مهدی(ع)
حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان(عج) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مىگوید: «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، همدرد بزرگ برادر که جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایى» را لعنت کند...»(3)
امام عصر(عج) صفات والاى ریشهدار در عمویش را چنین بر مىشمارد و مىستاید:
1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سختترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ شد.
2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.
3- فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین(ع).
4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.
5- کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم، مانع از رسیدن قطرهاى آب به خاندان پیامبر (ص) شده بودند.
پی نوشت ها:
1_(بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45 ص 41)
2_(مناقب ابن شهر آشوب، ج 4 ص 117 ؛ بحارالانوار، ج
45 ص 40 ؛ عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، ص 493)
3_(المزار، محمد بن مشهدى، از بزرگان قرن ششم)
منیع:فارس