عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۴۰۹۱
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۸
پاسخ به شبهات وهابیت
مخالفان عزادارى از آن مى‏‌‌ترسند که مظلومیت اهل بیت(ع) و ستمگرى اموى‏‌ها به گوش جوانان حق طلب دنیا برسد و به دنبال مستمسک‌‏هایى هستند که شیعه را از این کار باز دارند. حتی در این راستا روایاتى نیز مطرح مى‌‏کنند.

عقیق: سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند و مطرح‌ترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی است.

وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهام‌های ناشایستی که به شیعیان می‌زنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا می‌شوند.

یکی از اشکالات وهابیت به شیعه این است که باید در مصیبت، صبر کرد و از بى‌‏قرارى و بى‏‌تابى پرهیز نمود و از سیلى برچهره زدن و مانند آن خوددارى کرد. با این وصف، چرا شیعه در ایام سوگوارى بر خلاف این مسائل، عمل مى‌‌‌‌‏کند؟ و چه بسا به خاطر همین کارها، شیعه را مشرک و مرده پرست می‌خوانند.

پاسخ:‏

پیامبر اکرم(ص) آنگاه که فرزندش ابراهیم درگذشت، چنین فرمود: «چشم گریان است و اشک ریزان و قلب سوزان».(1)

در جنگ احد، آنگاه که حمزه شهید شد، صفیه دختر عبد المطّلب‏ در دامنه احد به دنبال پیامبر مى‌‏گشت. وقتى حضرت او را دید، میان انصار و او فاصله انداخت و فرمود: او را به حال خود واگذارید. صفیه کنار جنازه حمزه نشست و گریست. هرگاه صدایش به گریه بلند مى‌‏شد، صداى گریه پیامبر(ص) نیز بلند مى‌‏شد و اگر او آهسته مى‏‌گریست پیامبر هم آهسته گریه مى‌‏کرد. فاطمه، دختر رسول اللَّه(ص) نیز مى‌‏گریست. پیامبر(ص) به دخترش فاطمه مى‏‌فرمود: «هیچ کس مانند تو مصیبت نخواهد دید.»(2)

حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر پیویسته مى‌‏گریست و مى‏‌فرمود: اى پدر، تو به پروردگارت نزدیک شدى و دعوتش را اجابت کردى، اکنون بهشتِ برین جایگاه تو است.(3)

در طول تاریخ اسلام، گریه برگذشتگان و نزدیکان در میان مسلمانان؛ اعم از صحابه و تابعان، بیش از آن است که ما در اینجا منعکس کنیم حتى گریه‌هاى شیخین (ابوبکر و عمر) در موارد زیادى، هنگام درگذشت دوستانشان در تاریخ ثبت شده است.(4)

عایشه مى‌‏گوید: پس از آن که رسول خدا قبض روح شد، سر او را بر بالش نهادم و برخاسته با زنان دیگر، بر سر و صورت زدم.(5)

سوگوارى براى عزیزان، که از فطرت انسان سرچشمه مى‌‏گیرد، نه تنها مطلوب و خواستنى است، حتى تاریخ مى‏‌گوید: در جنگ احد، زنان‏ انصار بر کشتگان خویش سوگوارى مى‏‌کردند. ناگاه پیامبر(ص) به خاطرش آمد که عمویش حمزه، که شربت شهادت نوشیده است، سوگوار ندارد، از زنان انصار خواست همچنان که بر نزدیکان خود اشک عاطفه مى‌‏ریزند بر حمزه نیز گریه کنند.(6)


وقتى پیامبر بر مرگ یکى از دخترانش مى‌‏گریست، عبادة بن صامت از علت گریه پرسید. حضرت پاسخ دادند: گریه، رحمتى است که خداوند در نهاد فرزندان آدم قرار داده است و خداوند فقط بر بندگان عطوف خود رحم خواهد کرد.(7)

نکته دیگر اینکه درگذشت شخصیت‌‏‌هاى اسلامى و رهبران دینى حساب دیگرى دارند. سوگوارى در ایّام درگذشت آنان، نه تنها به معناى بى‌‏صبرى شخصى نیست، بلکه به معناى نوعى حمایت از آنان و دعوت به راه آنان است.

آنان جهادگران واقعى اسلام بودند که هرگز با ظالمان اموى و عباسى نساختند و شربت شهادت نوشیدند. راهپیمایى و به اصطلاح مردم، هیئت‌‏هاى عزادارى، براى احیاى مکتب آن‏‌هاست و هر نوع سینه‌‏زنى و نوحه سرایى، همه و همه به منظور زنده کردن راه و رسم آن‌‏هاست که بار دیگر امت اسلامى در دام منافقان ستمگر نیفتند که «مرگ سرخ به از زندگى ننگین است».

نتیجه‏

1. از این بیان نتیجه مى‏‌گیریم که سوگوارى، گریه و اشک ریختن در فراق عزیزان، رحمتى الهى است و حاکى از کمال انسانى است که در مقابل سنگدلى که از هیچ چیز اثر نمى‌‏پذیرد و به هیچ کسى رحم نمى‏‌کند قرار دارد.

2. راه پیمایى و عزادارى و نوحه سرایى دسته جمعى براى احیاى مکتب، امرى مطلوب است و نه تنها مورد نهى نیست بلکه مورد ستایش است.

3. نوحه سرایى‌‏ها و راهپیمایى‌‏هاى شیعه در تاسوعا و عاشورا و در مناسبت‏هاى دیگر، جنبه سیاسى نیز دارد و هدف این است که بنى امیه را محکوم کنند و همه کسانى را که لب فرو بسته و مؤید آن‏‌ها بوده‌‏اند از خود طرد کنند تا مظلومیت اهل بیت و ستمگرى اموى‏‌ها، زنده نگاه دارند.

4. مخالفان عزادارى از آن مى‏‌ترسند که مظلومیت اهل بیت و ستمگرى اموى‏‌ها بار دیگر مطرح شود و به دنبال مستمسک‌‏هایى هستند که شیعه را از این کار باز دارند. در این راستا روایاتى را مطرح مى‌‏کنند که ما نیز منکر آن‏‌ها نیستیم، ولى هدف آنان سرپوش نهادن بر اعمال بنى‏‌امیه و منزوى ساختن خاندان رسالت است.

اگر در این عزادارى‏‌ها، کارى بر خلاف دستور الهى صورت گیرد، هیچ عالمى آن را تجویز نمى‌‏کند و حساب مکتب را باید از کار برخى از افراطى‏‌های عوامانه جدا کرد. (8)


پی نوشت ها:

1_ (مجمع الزوائد، ج 3، ص 8)
2_ (امتاع الأسماع، مقریزى، ص 154)
3_ (صحیح بخارى، باب مرض النبى و وفاته؛ مسند أبى داود، ج 2، ص 197؛ سنن نسائى، ج 4، ص 13؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 163؛ تاریخ الخطیب، ج 3، ص 262)
4_(به کتاب «مرزهاى توحید و شرک»، صص 195- 201 مراجعه فرمایید)
5_ (تاریخ طبرى، ج 2، ص 441)

6_ (مجمع الزوائد، ج 6، ص 120. این رویداد گویا پیش از سوگوارى «صفیه» براى حمزه بوده است.)

7_ (سنن ابى داود، ج 2، ص 58؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 481)

8_(پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان، ص 69)

منبع:فارس

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین