۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۵ : ۲۰
شهادت حضرت مسلم و هانی
در این روز در
سال 60 هجری محمد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از
مسلم بن عقیل(ع) به شهادت رسیدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل(ع) به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هجری که چهارشنبه
بود جناب مسلم بن عقیل و های بن عروه را در کوفه شهید کردند.
خاندان حضرت مسلم
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرشان علیّه و همسر آن حضرت خانم رقیه دختر امیرالمؤمنین(ع) است.
پیامبر(ص)
فرمودند: «چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرب الهی بر او درود می
فرستند». امام حسین(ع) هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستاند،
در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند: «برادرم و پسر عمویم و فرد
مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم». هنگامی که امام حسین(ع) خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنیدند، چند بار فرمودند «انالله و انا
الیه راجعون». سپس فرمودند: «خیری در زندگی بعد از آنها نیست». از جمله
وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین(ع)
بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.
شهادت و دفن بدن حضرت مسلم
در
غربت و مظلومیت آن حضرت همین بس که از پشت بامها دسته های نی را آتش می
زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت
افتاد، زبان به جسارت امیرالمؤمنین و امام حسین (ع) و عقیل گشود.
در بالای دار الاماره با لب تشنه سر از بدن نازنینش جدا کردند و بدنش را از
بالای قصر به پایین انداختند.بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در
میان بازار کوفه می کشیدند .سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهرش را
به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهر دو نظر است: یکی اینکه جمعی از
قبیلۀ هانی آمدند و بدنهای مطهر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند و دیگرا
اینکه نمیه شب زوجۀ میثم تمار به همراهی چند نفراز جمله همسر هانی بن عروة
،بدنها را در کنار مسجد اعضم کوفه دفن کردند.
هانی بن عروه
اما
جناب هانی که پدرش عروه است ،ازاصحاب پیامبر(ص) واز بزرگان و خواص شیعه و
مخلصین در محبت امیرالمؤمنین(ع) بود ،و در جنگهای صفین ،جمل و
نهروان در خدمت آن حضرت بود.
جناب هانی بزرگ طائفۀ مذحج بود و در قبیلۀ خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد وپیمان خود را شکستند و بی وفایی خود را نسبت به اهل بیت(ع) و مسلم بن عقیل ثابت کردند، چناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمد بن اشعث خبیث جناب هانی و عده ای از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل و شکستن سر و بینی جناب هانی توسط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل در بازار کوفه روی زمین کشیدند و به دار زدند، و سپس بدن هانی همرا با بدن مسلم دفن شد.
روز سد ابواب
در این روز به امر پیامبر(ص) همۀ
درهای منازل اصحاب به طرف مسجد پیامبر(ص) بسته شد ،جز در خانۀ امیرالمؤمنین(ع) که به دستور خاص الهی آن را نبستند.
عده ای از اصحاب عرض
کردند: یا رسول الله ،چرا همۀ دربها را جز درخانۀ علی(ع) بستید؟
حضرت فرمودند: «من تابع وحی پروردگار هستم» و در ورایتی دیگر است که
پیامبر(ص) خطبه ای ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود «ای مردم، خداوند متعال
به موسی و هارون امر فرمود خانه ایی بنا کنند، و امر فرمود که جنب در آن
خانه ها بیتوته نکنند و زنها داخل آنها نشوند مگر هارون و ذریه هارون. علی
بن ابی طالب(ع) برای من به منزلۀ هارون است برای موسی. پس برای
احدی از زنها و جنب حلال نیست که به مسجد من داخل شود.
پیامبر (ص) ایستادند و فرمودند: «عده ای رضایت قلبی ندارند که علی بن ابی طالب علیه السلام در همه وقت و هر حالتی که ساکن مسجد باشد، در حالی که آنها بیرون شده اند. بخدا قسم که من آنهارا بیرون نکرده ام و علی(ع) را من ساکن مسجد قرار نداده ام بلکه خداوند آنها را بیرون نموده و علی(ع) را ساکن مسجد قرار داده است، و منزلت او نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی(ع) است. سپس در فضائل علی(ع) کلماتی بیان فرمودند ،تا آنجا که فرمودند: «هر کسی از این موضوع ناراحت است برود آنجا » و اشاره به طرف شام کردند.