عقیق: در تاریخ، گاهی شخصیتهایی آنقدر بلند و روشناند که نادیده میمانند. درخشش بیواسطهشان چشمها را خیره میکند، اما کمتر کسی تأمل میکند که این نور، از کجا میتابد. امام سجاد (ع)، از همین بلندای فراموششده تاریخ است؛ تنهاتر از آنچه گمان میرود و استوارتر از آنچه در توصیف آمده. مردی از تبار آفتاب، که نه تنها در میان آتش کربلا زنده ماند، بلکه با سکوتی بُرندهتر از هر فریاد، از دین حراست کرد.در این میان، سید مهدی شجاعی بار دیگر بازگشته؛ اینبار نه فقط به کربلا، که به پس از آن. مجموعه «حماسه سجادیه» حاصل این بازگشت است؛ روایتی سهجلدی از زوایایی مغفول مانده از زندگی چهارمین امام شیعیان.سیدمهدی شجاعی در این مجموعه، گویی کمر بسته تا تصاویری تحریفشده از امام سجاد (ع) را کنار بزند؛ آن تصویر رایج از مردی رنجور، بیمار، و گوشهنشین. شجاعی اما انگار فریاد میزند که ما سجاد(ع) را درست نشناختهایم. ما عظمت او را در مدیریت بحران پس از کربلا، در سکوت مدبرانهاش، در استقامتش، در طراحی هوشمندانهاش برای بیدارسازی ندیدهایم.او این امام را نه صرفاً یک «باقیمانده» از کربلا، بلکه قهرمان بیسپاه اما پرتدبیر دوران پس از عاشورا معرفی میکند. مردی که با چشمی گریان و قلبی آگاه، از میان خون و خاکستر عبور کرد تا حقیقت را زنده نگه دارد. او هم در کوفه، هم در شام، و هم در مدینه، ایستاد. نه با شمشیر، که با کلام. نه با خروش، که با بصیرت.
سه فصل از یک حماسه نادیده
مجموعهی «حماسه سجادیه» در سه جلد منتشر شده و هر یک بخشی مهم از زندگی امام را روایت میکند:
جلد اول: تویی به جای همه این جلد به گفته شجاعی روایتگر زمانی است که واقعه عاشورا اتفاق افتاده و اکنون مقام امامت به علی ابن الحسین (ع) رسیده است و ایشان باید حرکتی که پدر بزرگوارشان شروع کردهاند را با ملاحظات بیشتر و ظرایف حساستری به ثمر برسانند.
جلد دوم: اگر غم لشگر انگیزد این جلد، به مدینه بازمیگردد؛ اینجا امام، دیگر تنها راوی داغ نیست، بلکه نقشآفرین سیاسی-اجتماعی در بحبوحه یک قیام و سپس فاجعهای خونبار است. شجاعی نشان میدهد که چگونه امام سجاد(ع)، در میانه تاریکی، شمع بصیرت را روشن نگاه میدارد و مردم را از غرقشدن در طغیان قدرت حفظ میکند.
جلد سوم: جز حکایت دوست سومین اثر از این مجموعه، نگاهی دارد به بازهای تاریخی که کمتر مورد توجه قرار گرفته؛ در این جلد قضایای بعد از عاشورا بیان میشود و از نقش امام سجاد (ع) سخن رانده میشود.
جلد چهارم در راه است
سیدمهدی شجاعی در گفتوگویی از انتشار مجلد چهارم این مجموعه و ادامهدار بودن آن سخته گفته است، وی میگوید: کتابهایی که من اخیراً مشغول به کار روی آنها هستم، رمانی درباره حضرت سجاد(ع) با عنوان کلی «حماسه سجادیه» است که در این کتاب از بنیان و بِیس، حرکت حضرت سجاد(ع) را بررسی کردهام. به این دلیل که در تاریخ بعد از وقایع عاشورا، گفته میشود که خون بر شمشیر پیروز است و ...، اما میبینیم که ظاهر قصه اینطور است که بچههای پیغمبر(ص) کشته شدهاند، زن و بچههای آنها اسیر شدهاند و دشمن هم بر قله فتح و پیروزی نشسته است. اما این پیروزی که ما از آن اسم میبریم کجای داستان عاشورا است؟ این نکته مهمی است که آن را بنیاد کار خودم در این سلسله کتابها قرار دادهام و سعی کردهام از بنیان، اسلام بدلی را که امام حسین (ع) مقابل آن ایستاده است، تبیین کنم.
وقتی شیطان روایت میکند
یکی از جسورانهترین تمهیدات شجاعی در این مجموعه، انتخاب راوی متفاوت برای برخی فصول است: خودِ شیطان. ابلیس اینبار نه به مثابه یک کاریکاتور شر، بلکه بهعنوان بازیگری هوشمند و فریبکار، بخشی از روایت را بر عهده دارد. این بخشها از کتاب، با زبانی زنده، طنزآلود و مدرن، جذابیتی دوچندان به متن میبخشند و بهویژه برای نسل جدید، دریچهای متفاوت به فهم مفاهیم دینی و تاریخی میگشایند.
همه چیز در خدمت روشنگری
زبان شجاعی در این آثار، سهل است اما عمیق. او از اصطلاحات معاصر بهره میگیرد، اما در عین حال وزن روایتش را حفظ میکند. سبک او طوری است که هم خواننده کممطالعه را جذب میکند، هم خواننده جدی را به تأمل وا میدارد. ترکیب نگاه داستانی، با استناد تاریخی، و همچنین حضور راویان متنوع، باعث شده که با یک اثر «خردهروایتمحور» مواجه باشیم که از کلیشهها فاصله دارد.
چرا باید این مجموعه را خواند؟
«حماسه سجادیه»، چیزی بیش از یک روایت تاریخی است. این مجموعه، تلاشی است برای احیای یک حافظه تاریخی جمعی که به اشتباه، از صفحهی ذهنها پاک شده. روایتی است از امامی که در سکوتش فریاد بود، در بیماریاش اقتدار، و در دعاهایش مبارزه. و البته اثری است ادبی، فاخر، خوشخوان و زنده؛ از نویسندهای که میدانست چگونه با واژهها دیوار فراموشی را فرو بریزد.سیدمهدی شجاعی در این سهگانه، نهفقط عاشقانهای برای امام سجاد(ع) سروده، بلکه به گونهای قلم زده که مخاطب نیز ناگزیر شود از دل خود بپرسد: «چطور ما تا امروز، این مرد را ندیده بودیم؟»
منبع:فارس