پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۵:۱۵

۱۴۰۴/۰۱/۳۰

دایناسورها و قرآن؛ یک پرسش و پاسخ شگفت‌انگیز

عدم ذکر دایناسورها در قرآن به معنای نقص در این کتاب آسمانی نیست. قرآن کریم کتاب هدایت است و هدف آن آموزش اصول زندگی و رساندن انسان به کمال است، نه ارائه اطلاعات جامع علمی. ذکر حیواناتی مانند شتر و گوسفند در قرآن، به دلیل ارتباط آن‌ها با زندگی و فرهنگ مخاطبان اولیه بوده است.
کد خبر : ۱۳۲۹۵۷

عقیق:

آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید چرا در قرآن کریم، کتابی که به تمام جنبه‌های زندگی بشر می‌پردازد، نامی از دایناسورها برده نشده است؟ پاسخ به این سوال، به ماهیت و هدف اصلی قرآن برمی‌گردد.

 

پرسش:

چرا در قرآن از دایناسورها یاد نشده است؟

 

پاسخ:

هر کتابی که در رشته‌های مختلف علمی نوشته می‌شود متکفّل بیان مسائل آن علم است. مثلاً کتابی که در مورد ریاضی نوشته می‌شود متکفّل بیان مسائل ریاضی است؛ کتابی که در مورد علوم تجربی نوشته می‌شود متکفّل بیان مسائل علوم تجربی است و همین‌طور است سایر علوم. بنابراین هر کتابی مخاطبان ویژه‌ای دارد؛ برخی برای ریاضی‌دانان، برخی برای زیست شناسان، برخی برای علاقه‌مندان به موضوعات تاریخی و ... تدوین‌شده است.

این در حالی است که مخاطبان قرآن کریم، توده مردم هستند و با عناوینی چون: بشر، انسان، ناس، بنی‌آدم، مسلمانان، مؤمنان و ... از آن‌ها یاد شده است. آموزه‌های قرآن کریم فرازبانی و فرا نژادی بوده و همه عرصه‌های هدایتی در زندگی بشر اعم از فردی و اجتماعی را پوشش داده است. قرآن برای همه زمان‌ها و همه مکان‌هاست و نسبت به همه قلمروهای زندگی بشر جامعیت دارد.

 

جامعیت قرآن به‌تناسب رسالت خود

برخی از آیات قرآن کریم، بیانگر جامعیت قرآن است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَهً وَبُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ﴾؛(۱) و این کتاب را که بیانگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت گری است بر تو نازل کردیم. و نیز آیه: ﴿مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَی وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ﴾؛(۲) قرآن سخنی نیست که به‌دروغ ساخته‌شده باشد، بلکه تصدیق آن چیزی که قبل از آن است و تفصیل هر چیزی است و برای مردمی که ایمان می‌آورد رهنمود و رحمتی است.

روشن است که منظور از این دسته از آیات قرآن کریم، این است که قرآن کریم در راستای هدف و رسالت خود از چیزی فروگذار نکرده است. اینکه قرآن بیان همه‌چیز است،‌ مراد این است که قرآن برای رساندن انسان به سعادت همیشگی نازل گردیده و در این راستا کلیات هر آنچه برای رسیدن به این هدف لازم بوده، بیان نموده است.

قرآن کریم در موارد بسیاری، خود را به‌عنوان کتاب هدایت معرفی کرده است.(۳) پس قرآن، کتاب هدایت است و هر آنچه در مسیر رشد و هدایت بشر نیاز است، در آن بیان‌شده است. چنان‌که این مطلب در سخن امام صادق علیه‌السلام به‌صراحت بیان‌شده است: خداوند در قرآن هر چیزی را بیان کرده است، به خدا سوگند چیزی که موردنیاز مردم بوده است کم نگذارده، تاکسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قرآن نازل می‏شد، آگاه باشید همه نیازمندی‌های بشر را خدا در آن نازل کرده است.(۴)

علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۸۹ سوره نحل در تبیین دامنه جامعیت قرآن می‌نویسد: چون قرآن کریم کتاب هدایت است و جز این، کاری ندارد، لذا ظاهراً مراد از «کلّ شیء» همه آن چیزهایی است که برگشتش به هدایت است؛ یعنی قرآن کریم، همه معارف حقیقی را که به مبدأ و معاد و اخلاق، شرایع، قصص، مواعظ و ... مربوط است و مردم در هدایت و رشد معنوی به آن محتاج‌اند، بیان کرده و فروگذار نکرده است.(۵)

بنابراین، چنین نیست که قرآن یک دائره‌المعارف بزرگ باشد که تمام جزئیات علوم گوناگون از قبیل ریاضی، جغرافیا، شیمی، فیزیک، گیاه‌شناسی، پزشکی، جانورشناسی و ... در آن آمده است. البته در قرآن آیاتی که مربوط به دانش‌های مختلف باشد، وجود دارد و گاه‌گاهی از برخی از اسرار و رموز آفرینش به مناسبت بحث‌های توحیدی پرده برمی‌دارد. همانند آیات در مورد خلقت آسمان و زمین و نظام اسبابی که در این جهان برقرار است و برخی از عوامل طبیعی چون باد و باران و کوه‌ها و درختان و گیاهان و جانوران مختلف و دریاها و این مسئله در عین حال که ما را باعظمت پروردگار آشنا می‌سازد، هدایت و کمال انسانی را نیز منطبق بر نظام آفرینش و آشنایی و آگاهی بر آن‌ها قرار می‌دهد.

بنابراین همان‌گونه که نمی‌توان از کتاب ریاضی انتظار بیان مسائل علوم تجربی و بالعکس داشت، از قرآن کریم هم نمی‌توان انتظار بیان گسترده مسائل مختلف مربوط به علوم را داشت. درست است که قرآن کریم برای هدایت مردم و بخصوص فرهیختگان رشته‌های مختلف زمینی، گاهی مثال‌ها و مسائلی را از علوم مختلف مانند ستاره‌شناسی، زمین‌شناسی، گیاه‌شناسی و... ذکر کرده است و از حیوانات و حشرات مختلفی مانند گاو، گوسفند، بز، شتر، مورچه، زنبورعسل و ... یادکرده است، اما این به معنای کتابِ ستاره‌شناسی یا زمین‌شناسی یا گیاه‌شناسی یا حیوان‌شناسی بودن قرآن کریم نیست؛ بنابراین نباید انتظار داشت که نام و ویژگی‌های همه حیوانات در قرآن کریم ذکر شود و اگر ذکر نشد به‌عنوان نقصی برای قرآن کریم به شمار بیاید، چنان‌که اگر بگویند همه‌چیز در این داروخانه وجود دارد، آیا در آن صورت مراد این است که مثلاً دوچرخه هم آنجا وجود دارد!

دایناسور نیز یک حیوانی است که با انواع متعدد خود در بازه زمانی خاصی در این زمین می‌زیسته و دچار انقراض شده است، هرچند همان‌گونه که گفته شد ضرورتی ندارد اسم همه حیوان‌ها و بخصوص دایناسور در قرآن کریم ذکر شود، اما اگر می‌بینیم خداوند متعال در بین همه حیوانات به اسم بعضی‌ها مثل گاو و گوسفند و شتر اشاره‌کرده و به بعضی دیگر اشاره نکرده، به دلیل آن است که این حیوانات در بین همه مردم مخصوصاً در میان مخاطبان اولیه قرآن شناخته‌شده است و ذکر آن‌ها می‌تواند موجب دقت و تنبّه مردم در این حیوانات و به‌تبع آن، توجه شان به خداوند متعال و قدرت بی‌پایان او شود.

 

نتیجه:

۱. قرآن کریم، کتاب هدایت و انسان‌سازی است و هدف آن راهنمایی بشر در مسیر تکامل است. قرآن راه خیر و شر را به بشر می‌نماید تا بشر با به کار بستن این برنامه زندگانی به سعادت و کمال جاودانه نائل شود.

۲. جامعیت قرآن به‌تناسب رسالت خود و در محدوده هدایت است و مثال‌هایی هم که در قرآن وجود دارد، در راستای همین هدایت است. البته در برخی موارد، کشف و تبیین آن جامعیت، از طریق احادیث پیامبر صلی‌الله علیه و آله و اهل‌بیت علیهم‌السلام میسر می‌شود.

۳. اینکه برخی حیوانات از قبیل شتر، گوسفند، زنبورعسل و ... در قرآن ذکرشده و برخی دیگر مانند دایناسور ذکر نشده است، نقصی برای قرآن کریم به شمار نمی‌آید، زیرا موارد یاد شده صرفاً برای مثال بوده است و به دلیل شناخته بودن آن‌ها برای مخاطب، آورده شده است.

 

پی نوشت ها:

۱ . سوره نحل، آیه ۸۹.
۲ . سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
۳ . سوره بقره، آیه ۲، آیه ۹۷ و آیه ۱۸۵؛ سوره آل‌عمران، آیه ۱۳۸؛ سوره انعام، آیه ۱۵۷؛ سوره یونس، آیه ۵۷ و ... .
۴ . «ان اللَّه تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شی‏ء حتی و اللَّه ما ترک شیئا تحتاج الیه العباد، حتی لا یستطیع عبد یقول لو کان هذا، انزل فی القرآن، الا و قد انزله اللَّه فیه». (حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۷۴).
۵ . طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۳۲۵.

 

منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی


گزارش خطا

برچسب ها:
ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها