پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۱:۵۱

۱۴۰۴/۰۱/۲۴

گناهی که درب جهنم را باز می‌کند

«دروغ» در متون دینی در شمار «گناهان کلیدی» یا به تعبیر دیگر «گناهِ گشاینده‌ی درهای فساد» دانسته شده است. این یعنی چه؟ یعنی اگر انسان گرفتار دروغ شود و خدای ناکرده به آن عادت کند، زشتی و قباحت آن در نظرش فرو می‌ریزد، و این سقوط اخلاقی زمینه‌ساز سایر گناهان خواهد شد.
کد خبر : ۱۳۲۸۹۹

عقیق: حجت الاسلام والمسلمین همتیان در یکی از دروس اخلاق به موضوع «زبان به عنوان بنیادی ترین پایه اخلاق و آثار دروغ گویی» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم؛

قال علی علیه‌السلام: «إِیَّاکُمْ وَ تَهْزِیعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِیفَهَا، وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً».

حضرت علی علیه‌السلام در این کلام نورانی، نخست به جایگاه والا و اهمیت بی‌بدیل اخلاق اشاره می‌فرماید و هشدار می‌دهد: «مبادا ارزش‌های اخلاقی را خرد کرده، حرمت آن‌ها را بشکنید».

 

* «اخلاق»، ستون اصلی شخصیت انسانی

 

توجه داشته باشید که «اخلاق»، ستون اصلی شخصیت انسانی است و اگر این ستون آسیب ببیند، تمام بنیان‌های فردی و اجتماعی دچار فروپاشی می‌شود.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام سپس به یکی از پایه‌های بنیادین اخلاق، یعنی «زبان» اشاره می‌کند؛ ابزاری که هم می‌تواند انسان را به قله‌های ایمان و فضیلت برساند، و هم – در صورت انحراف – او را به ورطه تباهی و سقوط بکشاند.

اگر زبان انسان اصلاح شود، اخلاق او نیز به تبع آن اصلاح خواهد شد و این اصلاح، به تقویت ایمان می‌انجامد؛ اما اگر زبان آلوده گردد، آلودگی آن به جان و دل انسان نیز سرایت خواهد کرد، و در نهایت، ایمان فرد را نیز تباه خواهد ساخت.

از جمله گناهان بزرگی که با زبان سر می‌زند، «دروغ» است؛ گناهی که قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام بارها و با شدیدترین تعابیر آن را مذمت کرده‌اند.

«دروغ»، نه‌تنها نشانه‌ای از انحطاط اخلاقی است، بلکه مقدمه‌ای برای بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی نیز محسوب می‌شود.

خدای متعال نعمات فراوانی به ما ارزانی داشته است؛ یکی از بزرگ‌ترین و عجیب‌ترین این نعمات، «زبان» و «قدرت تکلّم» است.

 

* دروغ: منشأ همه اختلافات، جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها

 

قدرتی که خالق متعال، تنها به انسان بخشیده و امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه با شگفتی از آن یاد می‌فرماید:

«عجیب است این انسان که با تکه‌ای گوشت، سخن می‌گوید، خطبه می‌خواند و می‌تواند خطابه و سخنرانی کند». آری، این قدرتی است که نشان از عظمت خلقت الهی دارد و نعمتی است سترگ و بی‌بدیل.

تمام علوم، معارف، اندیشه‌ها و فضیلت‌ها – هر آنچه در سینه و درون انسان‌ها نهفته است – از طریق زبان منتقل می‌شود.

زبان، پلی است میان درون و بیرون انسان؛ میان اندیشه و جامعه، اما در عین حال باید توجه داشت که همین زبان، اگر در مسیر نادرست قرار گیرد، می‌تواند منشأ همه اختلافات، جنگ‌ها، خون‌ریزی‌ها، ظلم‌ها و تجاوزها گردد.

حضرت یکی از ارکان اساسی اخلاق را «حفظ زبان» معرفی می‌فرماید. پیش‌تر اندکی درباره‌ی دروغ و قباحت آن سخن گفتیم، اما اکنون شایسته است نگاهی دقیق‌تر به آثار این گناه بزرگ از منظر روایات داشته باشیم.

در متون دینی، «دروغ» در شمار «گناهان کلیدی» یا به تعبیر دیگر «گناهِ گشاینده‌ی درهای فساد» دانسته شده است. این یعنی چه؟

یعنی اگر انسان گرفتار دروغ شود و خدای ناکرده به آن عادت کند، زشتی و قباحت آن در نظرش فرو می‌ریزد، و این سقوط اخلاقی زمینه‌ساز سایر گناهان خواهد شد.

در واقع، گویی تمام گناهان در اتاقی محبوس‌اند و کلید آن دروغ است. به‌محض اینکه انسان کلید دروغ را به‌کار گیرد، درهای دیگر گناهان به روی او گشوده می‌شود:

تجاوز

ظلم

فساد

حرام‌خواری

خیانت

و بسیاری از رذایل دیگر، همه به دنبال دروغ می‌آیند.

 

* اگر زبان انسان اصلاح نشود، دین او نیز اصلاح نخواهد شد

 

از همین‌رو، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با قاطعیت می‌فرمایند: «اگر زبان انسان اصلاح نشود، دین او نیز اصلاح نخواهد شد؛ و تا زبان درست نشود، اخلاق او نیز اصلاح نمی‌گردد».

قرآن کریم نیز با صراحت بیان می‌فرماید: «اگر می‌خواهید دین‌تان را به‌درستی بنا نهید، زبان‌تان را اصلاح کنید». دلیل این تأکید، آثار ژرف و گسترده‌ای است که زبان در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد.

در یکی از روایات نورانی، امام صادق علیه‌السلام از حضرت عیسی بن مریم علیهماالسلام نقل می‌فرماید که: «مَن کَثُرَ کَذِبُهُ ذَهَبَ بَهاؤُهُ». یعنی: «کسی که زیاد دروغ بگوید، شخصیت و وقار او از بین می‌رود».

انسان دروغ‌گو، حتی اگر در ظاهر صاحب مقام یا منزلت اجتماعی باشد – رئیس باشد، عالم باشد، صاحب نفوذ یا بزرگ قوم باشد – اما چون دروغ می‌گوید، از چشم مردم می‌افتد.

دیگر سخنانش اعتباری ندارد، مردم به او اعتماد نمی‌کنند، و جایگاهش نزد افکار عمومی سقوط می‌کند. این، قاعده‌ای است که در تمام جوامع انسانی صادق است.

 

باز در روایتی دیگر، امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «یَنبَغی لِلمُسلِمِ أَن یَجتَنِبَ الکَذِب»، یعنی: «شایسته است که مسلمان از دروغ‌گویی دوری گزیند».

مسلمان باید اهل صدق و راستی باشد. در روایات نیز آمده است: «صدق بگویید، هرچند به ظاهر به زیان‌تان باشد». این نکته‌ای بسیار کلیدی است، چرا که انسان گاه به‌خاطر منافع مادی زودگذر، دروغ می‌گوید.

برای مثال، فرض کنید شخصی در بازار، کالایی را به قیمت ده تومان خریده است. مشتری نزد او می‌آید و می‌پرسد: «این جنس را به چه قیمتی خریده‌ای؟» حال، اگر فروشنده بخواهد طبق انصاف و به‌صورت حلال کسب سود کند، باید پاسخ دهد که «ده تومان خریده‌ام» و متناسب با عرف، مثلاً دوازده یا پانزده تومان بفروشد.

اما گاهی چنین شخصی دروغ می‌گوید و قیمت خرید را بیست تومان اعلام می‌کند تا با افزایش کاذب قیمت، سود بیشتری ببرد.

او در ظاهر سود کرده است، اما حقیقت آن است که به خودش زیان زده؛ چرا که با این دروغ، هم رزقش آلوده شده، هم اعتماد مشتری را از بین برده، و هم خود را به مسیر گناه سوق داده است. این زیان، نه‌تنها دنیوی است، بلکه آخرت او را نیز تهدید می‌کند.

 

* عامل اصلی لقمه حرام و ناپاک

 

یکی دیگر از آثار خطرناک «دروغ»، ورود انسان به حیطه‌ی «مال حرام و لقمه‌ی ناپاک» است.

کسی که مالی را از طریق ناحق و حرام به دست می‌آورد، نه‌تنها خود از مسیر بندگی خارج می‌شود، بلکه اثرات منفی این لقمه‌ی حرام تا سال‌ها و حتی نسل‌ها در زندگی‌اش باقی خواهد ماند.

لقمه‌ی حرام نه‌فقط وفاداری و صداقت را از انسان می‌گیرد، بلکه زمینه‌ساز سقوط معنوی و اخلاقی او نیز می‌شود.

کار به جایی می‌رسد که انسان، حتی در برابر ولیّ خدا، چشم و گوشش بسته می‌شود. روز عاشورا، هنگامی که از امام حسین علیه‌السلام پرسیده شد:

«آیا خود را به این مردم معرفی نکردید؟ آیا نمی‌دانند شما فرزند پیامبر، فرزند حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها هستید؟»

حضرت پاسخ دادند: «چرا، معرفی کردم».

پرسیدند: «پس چرا قصد جان شما را کرده‌اند؟»

فرمودند: «مُلِئَتْ بُطُونُهُم مِنَ الحَرام»؛ یعنی «زیرا شکم‌های آنان از مال حرام پر شده است».

و این اثر لقمه‌ی حرام است که انسان را به جایی می‌رساند که نه تنها حق را نمی‌فهمد، بلکه در برابر آن می‌ایستد؛ حتی اگر آن حق، وجود مقدس فرزند پیامبر باشد.

وقتی شکم از حرام پر شد، دیگر کلام امام حسین علیه‌السلام هم بر دل اثر نمی‌گذارد، دیگر عقل کار نمی‌کند، وجدان بیدار نمی‌شود. انسان به جایی می‌رسد که نه تنها صدای حجت خدا را نمی‌شنود، بلکه دست به قتل او نیز می‌زند.

 

* از بین رفتن هیبت و شخصیتش فرد دروغگو در جامعه

 

بر همین اساس است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: «سزاوار است انسان مسلمان از دروغ دوری کند، فإنّه یَزِلّ حتّی یَجیءَ الصِّدقُ فلا یُصدَّق». یعنی: «دروغ‌گو آن‌قدر می‌لغزد و در مسیر انحراف پیش می‌رود که حتی اگر سخن راست هم بگوید، دیگر مورد تصدیق قرار نمی‌گیرد». این از آثار مهم دروغ‌گویی است؛ وقتی انسان به دروغ عادت کرد، اعتماد مردم را از دست می‌دهد.

این معنا را پیش‌تر نیز در حدیثی از حضرت عیسی علیه‌السلام دیدیم که امام صادق علیه‌السلام نقل فرمودند: «کسی که زیاد دروغ بگوید، هیبت و شخصیتش در جامعه از میان می‌رود».

حال، در این روایت نیز امیرالمؤمنین علیه‌السلام با همان دقت و تأکید، هشدار می‌دهند که: «اگر کسی اهل دروغ باشد، حتی زمانی که راست بگوید، مردم حرف او را باور نمی‌کنند».

این همان چیزی است که در داستان معروف «چوپان دروغ‌گو» هم بیان شده است. آن چوپان، چندین‌بار فریاد زد: «گرگ آمد!» و مردم، با رها کردن کار و زندگی، برای کمک به او شتافتند.

اما هر بار که رسیدند، دیدند خبری از گرگ نیست، و آن چوپان با خنده گفت: «دروغ گفتم!» پس از چند بار تکرار، بالاخره گرگ واقعاً آمد.

او فریاد زد، کمک خواست، اما این بار دیگر کسی حرفش را باور نکرد؛ مردم گفتند: «باز هم دروغ می‌گوید».

نتیجه چه شد؟ گوسفندها را گرگ درید و از بین برد. چرا؟ چون دروغ، اعتماد را از بین می‌برد؛ حتی اگر گوینده‌اش راست بگوید، دیگر کسی او را باور نخواهد کرد.

امام علیه‌السلام می‌فرماید: «اگر کسی دروغ بگوید، کارش به جایی می‌رسد که وقتی راست هم بگوید، پذیرفته نمی‌شود». این، یکی از زیان‌بارترین پیامدهای دروغ‌گویی است: نابودی اعتماد، سقوط شخصیت، و بی‌اثر شدن حق‌گویی، حتی زمانی که سخن حق بر زبان جاری شود.

 

* سقوط آزاد حافظه بشریت در قرن اخیر

 

یکی دیگر از آثار خطرناک و پنهان دروغ‌گویی، فراموشی و ضعف حافظه است. این نکته نه‌تنها در میان مردم به‌صورت یک جمله‌ی رایج و ضرب‌المثل درآمده، بلکه پشتوانه‌ی روایی و دینی هم دارد. همان جمله‌ای که می‌گویند: «آدم دروغ‌گو حافظه ندارد»؛

این فقط یک جمله‌ی عامیانه نیست، بلکه حقیقتی است که در روایات نیز به آن اشاره شده است.

انسان دروغ‌گو چون مدام حقیقت را جعل می‌کند، ذهنش دچار اغتشاش می‌شود. ممکن است یک سخن را اکنون بگوید و تنها چند دقیقه بعد، دقیقاً برخلاف آن را اظهار کند؛ بدون اینکه به یاد داشته باشد قبلاً چه گفته است.

این اختلال حافظه، ناشی از دروغ است. دروغ شخصیت انسان را به هم می‌ریزد، و قوای فکری و ذهنی او را دچار اختلال می‌کند. به بیان دیگر، مشاعر انسان ضعیف می‌شود، ذهن کند می‌گردد و حافظه از کار می‌افتد.

بعضی از گناهان به‌طور خاص چنین تأثیری دارند؛ مستقیماً بر قدرت حافظه و قوای شناختی انسان اثر می‌گذارند.

ما در روایات متعددی داریم که «وقتی انسان اهل گناه باشد، خداوند توفیق علم را از او می‌گیرد. محفوظاتش کم‌کم از ذهنش می‌روند. آنچه آموخته، از یاد می‌برد و در فهم مطالب جدید هم توفیق نمی‌یابد».

حالا اگر بنشینیم و تأمل کنیم که تفاوت انسان‌های گذشته با ما در چه بود، شاید یکی از دلایل اصلی، همین دوری از گناه و پاکی درونی آنان باشد.

آنان با وجود امکانات بسیار کمتر، قدرت حافظه‌ای داشتند که حیرت‌انگیز بود؛ مثلاً مردم زمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام را ببینید؛ حضرت خطبه‌ای بلیغ و بلند ایراد می‌فرمودند، و جمعی از مخاطبان، با شنیدن تنها یک‌بار، آن را حفظ می‌کردند.

نه دفتری در کار بود، نه ضبط صوتی، نه دوربین و فیلمی؛ اما دل‌ها آماده بود، ذهن‌ها فعال، و برکت الهی در یادگیری جاری بود.

 

* علامه جعفری و بینوایان ویکتور هوگو

 

آیات قرآن در زمان پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌تدریج و در طول بیست‌وسه سال نازل شد.

پیامبر اکرم تنها یک بار آیات را تلاوت می‌فرمودند، اما بسیاری از اصحاب، همان بار اول آیات را حفظ می‌کردند. حافظان قرآن فراوان بودند. در یکی از جنگ‌ها، هفتاد نفر از حافظان قرآن به شهادت رسیدند. این خود نشانه‌ی آن است که چه قدرت حافظه‌ای در آن زمان وجود داشت.

در میان علمای بزرگ نیز چنین حافظه‌های شگفت‌انگیزی مشاهده شده است. یکی از رؤسای دانشگاه‌ها نقل می‌کرد درباره‌ی «مرحوم علامه محمدتقی جعفری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، آن عالم بزرگ، فیلسوف و متفکر اسلامی.

ایشان را برای سخنرانی به دانشگاه دعوت کرده بودند.

پیش از آغاز جلسه، در دفتر دانشگاه نشسته بودند که صحبت از کتاب «بینوایان» نوشته‌ی ویکتور هوگو به میان آمد.

مرحوم علامه جعفری فرمودند: «من این کتاب را شانزده سال پیش خوانده‌ام». سپس دست خود را بر پیشانی گذاشتند، اندکی تمرکز کردند، و شروع کردند به نقل عبارات کتاب، از ابتدا تا صفحات متعدد؛ گویی کتابی را که همین دیروز مطالعه کرده‌اند!

حالا سؤال این است که چرا آنان چنین حافظه‌هایی داشتند، و چرا امروز ما با وجود همه‌ی ابزارهای نوشتاری و ضبط و ذخیره‌سازی، چنین حافظه‌ای نداریم؟

پاسخ در همان روایات است: وقتی گناه، مخصوصاً گناهانی مثل دروغ زیاد شود، آثار معنوی علم از انسان گرفته می‌شود.

محفوظات از بین می‌روند، توفیق حفظ و درک عمیق مطالب علمی از انسان سلب می‌گردد. این‌ها نتایج معنویِ ناپاکی دل و زبان است.

 

* دروغ، حافظه را از بین می‌برد

 

شاعر در شعری زیبا و پندآموز که به نوعی تأیید و تفسیر روایات ما درباره‌ی تأثیر گناه بر حافظه است اینطور می گوید:

«شَکَوتُ إلی وَکیعٍ سُوءَ حِفظی

فَأَرشَدَنی إلی تَرکِ المَعاصی»

یعنی: «نزد وکیع (استاد بزرگ) از ضعف حافظه‌ام شکایت کردم. او مرا راهنمایی کرد و گفت: گناه را ترک کن».

در بیت بعدی هم آمده است:

«فَأَخبَرَنی بِأَنَّ العِلمَ نورٌ
وَ نورُ اللهِ لا یُهدی لِعاصی»

یعنی: «او به من گفت که علم، نوری از جانب خداست، و نور الهی به گناه‌کار عطا نمی‌شود».

این دو بیت، گویای حقیقتی عمیق هستند. علم، نوری است الهی. علم، تنها با خواندن و شنیدن به دل نمی‌نشیند، بلکه اگر دل تاریک باشد، این نور در آن نفوذ نمی‌کند.

فضل الهی، به کسانی که در مسیر معصیت قدم برمی‌دارند، نمی‌رسد. اگر کسی می‌خواهد بهره‌مند از علم حقیقی شود، باید اول قلب و ذهن خود را از آلودگی گناه پاک کند.

همان‌گونه که بعضی از گناهان، مشاعر انسان را به هم می‌ریزند، مثل شراب که عقل و هوش را زائل می‌کند، دروغ هم دقیقاً همین اثر را دارد. روایت داریم که دروغ، حافظه را از بین می‌برد. اصلاً شخصیت انسان را متزلزل می‌کند.

به این روایت نورانی از امام صادق علیه‌السلام توجه کنید. حضرت می‌فرماید:

«إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللّهُ عَلَیهِ الکَذّابِینَ النِّسْیَانُ»

یعنی: «از جمله کیفرهایی که خداوند متعال بر دروغ‌گویان وارد می‌کند، فراموشی است».

یعنی یکی از نشانه‌های خشم الهی نسبت به کسی که زبانش به دروغ آلوده شده، این است که خداوند نعمت حافظه را از او می‌گیرد. ذهنش، دیگر آن صفا و روشنی را ندارد. مطالب علمی را فراموش می‌کند، آموخته‌ها از خاطرش می‌روند و قدرت به‌یادسپاری ضعیف می‌شود.

 

منبع:حوزه


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها