عقیق: حجتالاسلام اسماعیل رمضانی، کارشناس مذهبی، در برنامه زنده «سحرنشینی» شبکه دو سیما که از حرم مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام پخش شد، در ادامه سخنان خود درباره مهجوریت قرآن در ارکان سیاست و اجتماع گفت: مسئله اصلی این است که آیا فعالیتهای قرآنی توانسته است مهجوریت قرآن را برطرف کند یا خیر؟ هنوز هم بحث مهجوریت قرآن مطرح است و به قوت خود باقی است. رهبر انقلاب به عنوان یک روحانی علمدار اسلام این موضوع را مطرح کرده است. قطعاً ایشان به شکل کلی در جریان این مباحث هستند، حتی اگر جزئیات آن را ندانند. مهجوریت قرآن یعنی عدم ورود قرآن به زندگی افراد. آنچه که امروز شاهد آن هستیم، بارقههایی از رفع مهجوریت قرآن است.
آیا باید این بحث در میان مردم مطرح شود؟
وی در پاسخ به انتقاد کسانی که با علنی کردن مباحث مربوط به مهجوریت قرآن در ارکان نظام و حوزههای علمیه مخالفند، گفت: برخی از برادران این پرسش را مطرح کردند که آیا لازم است در میان مردم گفته شود که حتی در حوزه علمیه نیز قرآن مهجور است؟ چند روز قبل رهبر انقلاب این مسئله را علناً مطرح کردند و این سخنان بهطور رسمی در سایت ایشان منتشر شده است. فیلم کامل این دیدار موجود است و در بخشهای مختلف خبری نیز این مطلب پوشش داده شده است. اگر ایشان این سخن را تنها در یک جلسه خصوصی بیان کرده بودند، من از آن باخبر نمیشدم. همین که من از این موضوع مطلع شدهام، یعنی مردم نیز از آن باخبرند. بنابراین، گمان نمیکنم که گستره سخن بنده از سخنان مقام معظم رهبری بیشتر باشد. ایشان بر تبعات این سخنان آگاهاند و بهعنوان ولیّ خود، من نیز از ایشان تبعیت میکنم و در مسیر رفع مهجوریت قرآن گام برمیدارم.
رمضانی ادامه داد: به یک نکته لطیف اشاره میکنم. خداوند در قرآن از لغزش حضرت آدم علیهالسلام در بهشت سخن گفته است: «فَأزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ...» (بقره: 36). حضرت آدم علیهالسلام پس از این لغزش، توبه کرد و خداوند نیز توبه او را پذیرفت: «فَتَابَ عَلَیْهِ...» (بقره: 37). ما از کجا میدانیم که حضرت آدم علیهالسلام در بهشت دچار لغزش شد؟ از خودِ خداوند. همچنین، مناجات حضرت یونس علیهالسلام در شکم ماهی، که میگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء: 87)، یا سخن حضرت موسی علیهالسلام که میگوید: «رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی...» (قصص: 16)، همه این موارد را خداوند در قرآن بیان کرده است. چرا خداوند لغزشهای مربیان را به ما خبر میدهد؟ به نظر میرسد که این یک سیره قرآنی است؛ گاهی بیان برخی ترکاولیها یا کمبودهای مربیان در هدایت متربیان، یک روش قرآنی است.
آیا محبت به علی (ع) مهجوریت ایشان را برطرف میکند؟
این سخنرانی مذهبی با اشاره به اینکه لازم است مردم به غربت قرآن توجه کنند و خودشان برای رفع آن اقدامی انجام دهند،گفت: تصور کنید که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام سرِ زمینی مشغول بیل زدن است. بعد من میآیم و به مردم میگویم: این علی که کارش بیل زدن نیست! علی باید در مصدر تصمیمسازی جامعه قرار بگیرد، باید اقتصاد مردم را اصلاح کند، فرهنگ جامعه را سامان دهد و محور تصمیمات مهم باشد. اما ناگهان کسی میگوید: «یعنی شما میگویید ما برای علی علیهالسلام کاری نکردیم؟ ما هر روز میرویم و دستان زخمی او را میبوسیم و میگوییم: قربانت بروم، علی!» بله، اینکه ما به امیرالمؤمنین علیهالسلام محبت کنیم و دستانش را ببوسیم، خوب است. اما آیا این محبت، غربت او را برطرف میکند؟ نه! اگر میخواهید غربت علی علیهالسلام را جبران کنید، باید او را حاکم جامعه کنید، باید تصمیمات او نافذ باشد، باید آنچه میگوید، زندگی ما را شکل بدهد.
قرآن در جامعه ما؛ احترام ظاهری یا حاکمیت واقعی؟
وی افزود: در جامعهای که قرآن را بر سر سفره عقد قرار میدهند، آمار طلاق را هم ببینید! اگر قرآن جایگاه واقعی خود را داشت، وضعیت خانوادههای ما اینگونه نبود. آیا این قرآن مهجور نیست؟ ما 10 میلیون نسخه از قرآن چاپ کردهایم و آن را در مراسمات قرار میدهیم. اما آیا این قرآن توانسته خانوادهها را اصلاح کند؟ قرآن زمانی مهجور نخواهد بود که حاکم بر زندگی ما باشد.
اقتصاد از غرب، اما احترام به قرآن؟
رمضانی گفت: مسئله من این است که شما قرآن را محترم میشمارید، اما اقتصاد را از غرب میگیرید. قرآن را با خط زیبا چاپ میکنید، میخوانید، جلسات قرآنی برگزار میکنید ــ که همه اینها درست است و من حتی یک درصد هم آن را نفی نمیکنم ــ اما آنچه در فرهنگ شما جریان دارد، از قرآن عبور کرده است.
نگاه قرآن به داستانها؛ تمرکز بر اصل پیام
وی ضمن بیان مثالی قرآنی درباره توجه به اساس دعوتهای خداوند گفت: قرآن کریم در داستان حضرت موسی علیهالسلام و دختران شعیب علیهالسلام به ما میگوید که موسی علیهالسلام به آنها کمک کرد، سپس شعیب علیهالسلام یکی از دخترانش را فرستاد تا از او دعوت کند. اما خداوند در این روایت به نکات خاصی اشاره میکند. در میان هزاران جزئیاتی که میتوانست ذکر کند، فقط این را میگوید: "فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ" (یکی از آن دو دختر آمد در حالی که با حیا راه میرفت.) این همه نکته وجود داشت، اما خداوند فقط "حیا" را برجسته میکند. چرا مشخص نکرد که این دختر بزرگتر بود یا کوچکتر؟ چرا به نامش اشاره نکرد؟ آیا این کمبود جزئیات از جذابیت داستان کم میکند؟اهل ادبیات و داستاننویسی میگویند پرداختن به جزئیات، روایت را قویتر و درام را عمیقتر میکند. اما خداوند که بهترین سخنور است، چرا اینجا از پرداختن به جزئیات خودداری کرده؟ قرآن نمیخواهد ما در جزئیات غیرضروری غرق شویم. بلکه هدف، برجسته کردن ارزشهای اصلی است. در اینجا، پیام مهم، "حیا" است. قرآن نمیخواهد ما را سرگرم روایت کند، بلکه میخواهد سبک زندگی ما را تغییر دهد.
تضاد میان حضور قرآن در خانهها و سبک زندگی ما
رمضانی افزود: با این مثال، قرآن در خانههای ما هست، اما آیا سبک زندگی ما قرآنی است؟ خانه مسلمانان پر از نسخههای قرآن است، اما معماری آنها چگونه است؟ آیا حیا و ارزشهای اسلامی در آن رعایت میشود؟ ما قرآن را بالای طاقچه گذاشتهایم، اما سبک زندگی ما غربی شده است. در معماری خانههای ما، در سبک زندگی روزمرهمان، در اولویتهای فرهنگیمان، چقدر قرآن حضور دارد؟ اگر قرآن میگوید "تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیاءٍ"، چرا در جامعه اسلامی، زن مسلمان در محیطی قرار میگیرد که ارزشهای قرآنی در آن رعایت نمیشود؟ چرا معماری ما به گونهای طراحی شده که اصول اسلامی را نادیده میگیرد؟ بنابراین رفع مهجوریت قرآن به معنای تغییر سبک زندگی است، نه فقط احترام ظاهری به کتاب قرآن.
رفع مهجوریت قرآن با چاپ نسخههای بیشتر و تفسیرهای متعدد اتفاق نمیافتد
وی گفت: ما در شبهای قدر، قرآن را بالای سر میبریم، اما در عمل، جایگاه قرآن کجاست؟ آیا بر سر ماست یا زیر پای تصمیمات فرهنگی و رسانهای ما؟ رفع مهجوریت قرآن یعنی عمل به آن، نه صرفاً احترام ظاهری. چرا وقتی به مجوز دادن میرسد، تنها چیزی که از آن اجازه گرفته نمیشود، قرآن است؟ چرا معیار برنامههای فرهنگی، فطرت مردم و اصول قرآنی نیست؟ آیا راه مقابله با فرهنگ منحط غربی، تقلید از همان فرهنگ است؟ رفع مهجوریت قرآن با چاپ نسخههای بیشتر یا نوشتن تفسیرهای متعدد اتفاق نمیافتد. وقتی قرآن در فرهنگ و تصمیمات ما نقشی ندارد، آن را مهجور گذاشتهایم.
منبع:تسنیم