۱۸ دی ۱۴۰۳ ۸ رجب ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۰۸
عقیق: ۱۶ دی ماه سالروز شهادت «حسین علمالهدی» و جمعی از شهدای هویزه است. رزمندگانی که با دستان خالی مقابل تانکهای بعثی ایستادند، به شهادت رسیدند و پیکرهای مطهرشان در هویزه ماند. از زمان مقاومت شهدای هویزه تا آزادسازی این منطقه ۱۶ ماه طول کشید و اردیبهشت ۱۳۶۱ بود که هویزه از لوث متجاوزان بعثی پاک شد.
بعد از پاکسازی منطقه هویزه، پیکر شهدایی که در واقعه هویزه به شهادت رسیده بودند، از روی سلاحهایشان شناسایی شدند و «حسین علمالهدی» اولین شهید دوران دفاع مقدس بود که پیکرش در هویزه تفحص و شناسایی شد. شهیدی که او را از قرآن جیبیاش که امضای امام خمینی(ره) روی آن بود، شناسایی کردند.
شهید علمالهدی اولین شهید تفحص شده بود و امروز میبینیم که جستجوی پیکر شهدای دفاع مقدس در مناطق مختلف ادامه دارد تا کشف پیکر آخرین شهید و پایان چشمانتظاری آخرین خانواده.
و اما ضرورت تشکیل کمیتهای برای تفحص پیکر شهدا؛ در دوران جنگ تحمیلی و درگیریهای مستقیم با دشمن، خیلی پیش آمده بود که پیکر شهدا به دلیل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدودهای بین نیروهای خودی و دشمن در مناطق عملیاتی جا میماند و امکان انتقال ابدان مطهرشان نبود به همین خاطر بعد از پاکسازی مناطق، گروههایی اقدام به تفحص و شناسایی پیکر شهدا میکردند؛ سال ۶۵ تیپ ۲۶ انصارالمؤمنین مأموریت این کار را برعهده گرفت و سال ۱۳۶۹ کمیته جستجوی مفقودین با مسئولیت سردار سیدمحمد باقرزاده در ستاد کل نیروهای مسلح رسماً این کار را آغاز کرد.
کمیته جستجوی مفقودین از سال ۱۳۶۹ تاکنون موفق به کشف پیکر بیش از ۴۷ هزار شهید در مناطق درونمرزی و برونمرزی شده که در این راستا ۵۷ شهید را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. با توجه به اینکه هنوز پیکر ۲ هزار و ۷۰۰ شهید دفاع مقدس کشف نشده، این اقدام یکی از مسائل مهم بوده است.
اهمیت کشف پیکر شهدا برای جستجوگران تا حدی بوده که آنها تا پای جان برای این کار ایستادند مثل دو برادر شهید «حسین و عباس صابری» که هر ۲ در جریان تفحص شهدا به فاصله یک سال در فکه به شهادت رسیدند. و شهیدان دیگری چون سعید شاهدی، علی محمودوند، مجید پازوکی، محمود توکلی و علیرضا شهبازی و شهید علیرضا گلمحمدی در این مسیر از جان گذشتند تا بلکه پایان چشمانتظاری مادری را رقم بزنند.
ضمن اینکه کرامت و توجه شهدا بارها شامل حال جستجوگران پیکر شهدا شده بودند که نمونهای از آن را به روایت شهید علیرضا غلامی میخوانیم.
«اواخر سال ۶۹ مىخواستیم در منطقهاى شروع به کار تفحص کنیم که مشکلاتى داشت و مىگفتیم شاید مجوز کار به ما ندهند. بحثى در آن زمان پیش آمده و سپاه گفته بود شما راهى که دارید این است که یک شهید بیاورید تا مشخص شود در آن منطقه شهید هست. ۶ روز آن محدوده را گشتیم، اما چون به شهیدى برنخوردیم و منطقه را هم توجیه نبودیم، دلشکسته خواستیم برگردیم. صبح نیمه شعبان بود؛ گفتیم: امروز به یاد امام زمان(عج) مىگردیم؛ اما فایده نداشت.
تا ظهر به جستجو ادامه داده بودیم و بچهها رفتند براى استراحت. در حال خودم بودم؛ گفتم: یا امام زمان یعنى مىشود بىنتیجه برگردیم؟ همین که در این فکر بودم، چشمم به ۵ ـ۴ شقایق افتاد که بر خلاف جاهاى دیگر که تک تک مىرویند، در آنجا دستهاى و کنار هم روئیده بودند.
گفتم: حالا که دستمان خالى است، شقایقها را مىچینم و مىبرم براى بچههاى معراج تا دلشان شاد شود و این هم عیدیشان باشد. شقایقها را که چیدم، دیدم روى پیشانى یک شهید روییدهاند.
او نخستین شهیدى بود که در تفحص پیدا کردیم. شهید مهدى منتظر قائم. این جستجو در منطقه شرهانى بود و با آوردن آن شهید، مجوزى داده شد که به دنبال آن هم ۳۰۰ شهید در آن منطقه شناسایى شد.»
منبع:فارس