عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۳۰۲۶۰
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۹
محمدحسین رجبی دوانی:
استاد تاریخ اسلام با بیان اینکه مباهله بسیار مهم و نشان‌دهنده جایگاه بی‌بدیل حضرت علی(ع) است، گفت: پیامبر(ص) ایشان را جان خودشان معرفی کردند، حتی شخصیت‌های بزرگی چون سلمان، مقداد و عمار صلاحیت نداشتند که مصداق جان پیامبر(ص) باشند تا چه رسد به کسانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضه خود درآوردند.

عقیق: رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام یعنی سال نهم هجرت است. مباهله یعنی لعنت فرستادن و نفرین‌کردن دروغگو؛ سنت مباهله از دیرباز در میان برخی جوامع بشری و به ویژه اقوام سامی متداول بوده‌ است. این واقعه در دوران پیامبر اسلام هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام و اهل بیت(ع) او در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آماده مباهله یا نفرین طرف دیگر شدند.

خبرنگار ایکنا در این باره با محمدحسین رجبی دوانی؛ استاد تاریخ اسلام و رئیس بنیاد ایرانشناسی گفت‌وگو کرده است که حاصل آن را در ادامه می‌خوانیم؛ 
 
 
مباهله در چه شرایط تاریخی رخ داد و چرا پیامبر(ص) چنین تصمیمی گرفتند؟

مباهله در سال نهم هجری در مدینه رخ داد؛ این سال، سال عام‌الوفود یعنی مراجعه هیئت‌های نمایندگی به مدینه و دیدار با پیامبر(ص) بوده است؛ یک‌ سال قبل از آن یعنی در سال هشتم فتح مکه رخ داد و بزرگ‌ترین پایگاه شرک و کفر در شبه جزیره از میان رفت و اسلام، مکه را آزاد کرد لذا سیطره اسلام در سراسر شبه جزیره انعکاس و گسترش پیدا کرد؛ خیلی از قبایل بدون آنکه پیامبر(ص) پیکی برای آنان فرستاده باشند با اعزام هیئت‌های نمایندگی به مدینه اسلام را می‌پذیرفتند و به اسلام مشرف می‌شدند.
در همین ایام هیئتی از نجران که منطقه‌ای کوهستانی در شمال یمن و جنوب حجاز بود با ۶۰ نفر عضو برای تحقیق در مورد اسلام به مدینه آمدند و با پیامبر(ص) دیدار کردند و مباحثی میان ایشان و پیامبر(ص) رد و بدل شد از جمله اینکه این هیئت مسیحی معتقد بودند که عیسی(ع) فرزند خداوند است ولی پیامبر(ص) با بیان دقیق و حساب‌شده به آنان نشان داد که این دیدگاه باطل است. 
 
در همین موقع ۸۰ آیه سوره مبارکه آل‌عمران نازل شد و به خصوص جواب نهایی در این آیات ارائه شد؛ آیه ۵۹ این سوره فرموده است: إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ یعنی خلقت حضرت عیسی(ع) نزد خداوند مانند خلقت حضرت آدم(ع) است که خدا او را از خاک آفرید و فرمان داد که باش پس او به وجود آمد. پیامبر(ص) این آیه را خواند که اگر عیسی(ع) پدر ندارد ولی مادر دارد و از این مادر فرزندی به دنیا آمده است و این عجیب‌تر از خلقت آدم نیست که نه پدر دارد و نه مادر. این‌ها با اینکه جوابی در برابر منطق قرآن و پیامبر(ص) نداشتند باز در حقانیت پیامبر(ص) تردید کردند و در اینجا آیه ۶۱ آل‌عمران یعنی مباهله نازل شد؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ فرمود که این‌ها چون زیربار نمی‌روند دعوت به مباهله کن و بگو که من با پسران خود و شما با پسران خود، من با زنان خود و شما هم با زنانتان و من با انفسنا و شما هم با جان‌های خود بیایید و مباهله کنیم و لعنت خدا بر کسانی باشد که دروغگو هستند.
 
مباهله سنتی بود که مسیحیان آن را قبول داشتند لذا پذیرفتند و وقتی مشاهده کردند که پیامبر(ص) با نزدیک‌ترین افراد خود به میدان آمده است به وحشت و ترس افتادند زیرا معلوم است که او به حرف و ایمان خود یقین کامل دارد و اگر نفرین کند هیچ مسیحی در این وادی باقی نخواهد ماند لذا از پذیرش این مباهله خودداری کردند و گفتند که ما حاضریم حاکمیت شما را بر نجران و خودمان بپذیریم ولی اجازه دهید بر دین خودمان باقی بمانیم و به شما جزیه دهیم که پیامبر(ص) هم پذیرفتند. بنابراین تنها جایی که در شبه جزیره زیر بار اسلام نرفته بود نجران بود و قبل از آن هم ایرانیان یمن مسلمان شده بودند زیرا یمن یکی از استان‌های ایران محسوب می‌شد.
 
فرمانروای ایرانی یمن اسلام را پذیرفت و حضرت علی(ع) در سال دهم هجری به ماموریت یمن رفت و در طول شش ماه حضور در آنجا غیرایرانیان یمن را هم مسلمان کرد؛ غیرایرانیان یمن با اینکه مسلمان نشده بودند ولی حاکمیت یمن دست پیامبر(ص) بود و بقیه شبه جزیره هم زیرسلطه اسلام درآمده بود و فقط نجران باقی مانده بود که این سرنوشت برای آن رقم خورد.  
 
 تاثیر این رخداد در جامعه آن زمان چگونه بود و از آن به بعد وضعیت مسیحیان چطور شد؟
 
اولین تاثیر این بود که مسیحیان نجران، سیادت اسلام را پذیرفته و تابع اسلام شدند و هر سال هم جزیه به اسلام پرداخت می‌کردند ولی در دوره خلیفه دوم چون عمر، حکم کرد که در شبه جزیره فقط مسلمانان باید باقی باشند لذا بخشی از این مسیحیان مسلمان شدند و بخشی هم از شبه جزیره بیرون و به مناطق دیگری رفتند اما امر مباهله بسیار مهم و نشان‌دهنده جایگاه بی‌بدیل حضرت علی(ع) است زیرا پیامبر(ص) ایشان را جان خودشان معرفی کردند و حتی شخصیت‌های بزرگی چون سلمان و مقداد و عمار صلاحیت این را نداشتند که مصداق جان پیامبر(ص) باشند تا چه رسد به کسانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضه خود درآوردند. این واقعه آنقدر در تبیین جایگاه والای امیرمؤمنان(ع) نقش داشته است که توسط غاصبان حق آن حضرت تلاش شد تا عمدا به فراموشی سپرده شود و کسی در این زمینه بحث نکند.
 
معاویه که جسارت و سب در خطبه‌ها و مساجد بر امام علی(ع) را رواج داد به مدینه آمده بود و با سعد ابی وقاص، صحابه پیامبر(ص) و از اعضای شش نفره شورای تعیین خلیفه دیدار کرد و به او گفت که تو چرا به علی(ع) جسارت نمی‌کنی؛ سعدبن ابی وقاص با اینکه نسبت به وجود مقدس حضرت علی(ع) بی‌معرفت بود ولی باز جواب دندان‌شکنی به معاویه داد و با اشاره به آیه مباهله گفت: وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر(ص) تنها از علی(ع)، فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) دعوت کرد تا مصداق این آیه باشند و آنان را با خود به عرصه مباهله آورد و بعد فرمود: اینان اهل بیت من هستند و به معاویه فهماند که تو از من انتظار داری به کسانی که نفس و جان پیامبر(ص) و اهل بیت او هستند دشنام بدهم؟ این روایت در صحیح مسلم در باب فضائل علی(ع) آمده است.
 
دشمنان حضرت علی(ع) سعی کردند اهمیت این واقعه و جایگاه بی‌بدیل امام علی(ع) را از اعتبار بیندازند و عظمتی را که آیات به ایشان می‌دهد کوچک کنند و یکی از دلایل ممنوعیت ثبت و ضبط احادیث بعد از وفات پیامبر(ص) همین بوده است زیرا اگر اجازه می‌دادند قطعا تفسیر آیاتی چون مباهله و یا گرفتن دستور ابلاغ آیات سوره برائت از ابوبکر و سپردن آن به امیر مؤمنان(ع) به ضرر آنان تمام می‌شد. این واقعه قطعا نشانه جایگاه بی‌بدیل آن حضرت بوده است گرچه غاصبان تلاش کردند تا آن را نفی کنند.  
 
برخی مباهله را هم‌ردیف حدیث غدیر می‌دانند آیا چنین چیزی درست است؟ 
 
در آن بخش از حدیث غدیر که پیامبر(ص) فرمودند: ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ؛ همه اعتراف کردند که شما بر همه ما ولایت دارید و بعد فرمودند: من کنت مولاه فعلی مولاه. در مباهله هم وقتی طبق این آیه امیرمؤمنان(ع) جان پیامبر(ص) قلمداد می‌شود از این منظر همپای غدیر است همچنین ابلاغ آیات برائت. وقتی پیامبر(ص) خودشان نتوانستند این آیات را ابلاغ کنند آن را به حضرت علی(ع) واگذار کردند؛ بنابراین وظیفه ابلاغ این آیات، آن هم بعد از پس گرفتن از ابوبکر با غدیر و مفهوم و مصداق آیه ابلاغ «یا ایها الرسول...» هماوردی و همخوانی دارد.
 
با توجه به اهمیت این واقعه و آیاتی که وجود دارد، چه کنیم که مباهله و مفهوم آن در جامعه رواج بیابد؟
 
شیعه متاسفانه تحت تاثیر جو غیرشیعه در چند زمینه کمتر کار کرده است؛ یکی مباهله، دیگری ابلاغ آیات برائت و سوم نزول سوره هل اتی یا سوره انسان. روز مباهله روز ۲۴ ذی‌الحجه است؛ روز نزول سوره دهر هم روز ۲۵ ذی‌الحجه است ولی متاسفانه ما عمق و عظمت آن را در نیافته‌ایم لذا به سادگی از کنار آن عبور کرده‌ایم و جا دارد که عید غدیر خم را تا مباهله و تا روز نزول سوره مبارکه هل اتی تداوم بخشیم و آن را زمینه‌ساز معرفی امیرمؤمنان(ع) در جامعه بدانیم. 
 
منبع:ایکنا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین