عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۳۰۰۶۲
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۱
حجت‌الاسلام علی مخدوم شرح داد:
مدرس حوزه علمیه درباره مهمترین اقدامات امام جواد(ع) گفت: ایشان ایجادکننده سازمان وکالت بودند، یعنی نمایندگانی را در بلاد مختلف تعیین کرده بودند تا دسترسی شیعیان از این طریق به امام ممکن شود، و با این سازمان شبکه‌ای شکل دادند تا سخنانشان را ابلاغ کنند، نامه‌ها و سؤالات مردم را از این طریق دریافت و به آنها پاسخ می‌دادند.

عقیق:امام جواد(ع) نهمین امام و در عین حال جوان‌ترین امام شیعه بودند که زندگی پرفراز و نشیبی داشتند؛ شهادت پدر و ازدواج با دختر مامون در حالی که او امام رضا(ع) را با نیرنگ به ولایتعهدی انتخاب و در نهایت هم شهید کرده بود از مقاطع حساس و سخت دوران ایشان بوده است. آن امام سازمان وکالت را توسعه بخشید تا نهال شیعه مستحکم شود و آنقدر جود و سخاوت داشت که به جواد مشهور شد. 

خبرنگار ایکنا به مناسبت شهادت این امام همام، با حجت‌الاسلام والمسلین علی مخدوم؛ مدرس حوزه علمیه، عضو شورای سیاستگذاری مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی و مدیرکل حوزه ریاست دفتر تبلیغات اسلامی گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید؛
 
 امام جواد(ع) در بدو امامت با چه چالش‌هایی مواجه بودند؟  
 
امام جواد(ع) ویژگی‌های منحصر به فردی دارند؛ از جمله اینکه زمانی ایشان متولد شدند که امام رضا(ع) در سنین بزرگسالی و اواخر عمر بودند و این مسئله یکسری دشواری‌ها را در پذیرش امامت ایشان ایجاد کرد. از سوی دیگر امام جواد(ع) از جوان‌ترین ائمه ما بودند زیرا در سن کودکی و آغاز نوجوانی به امامت رسیدند لذا وجود و حضورشان معجزه انسانی در یک شرایط بسیار خاص برای ماست. 
امام جواد(ع) در سن ۸ یا ۹ سالگی به امامت رسیدند و برای عموم مردم سخت است که از امامی در این سن پیروی کنند ولی به لطف خداوند و علم الهی که در اختیار ایشان بود محل پرسش و مراجعه عموم مردم و به ویژه شیعیان قرار گرفتند. شیعیان معمولا از دو جهت سراغ ائمه(ع) می‌رفتند، اینکه تکلیف شرعی و راه زندگی خود را بیایند و دیگر اینکه ائمه(ع) را بیازمایند که آیا علم امامت دارند یا خیر؟ این مسئله درباره امام جواد(ع) با توجه به سن اندک ایشان موضوعیت بیشتری هم داشت. امام هم پاسخ‌هایی می‌دادند که اصلا ممکن نیست کسی در چنین سنی بتواند و واجد چنین قدرت علمی باشد که اینگونه عالمانه پاسخ بدهد.
از دیگر موضوعاتی که در دوران امام جواد(ع) برجسته است اینکه ایشان ایجادکننده سازمان وکالت بودند، یعنی نمایندگانی را در بلاد مختلف تعیین کرده بودند تا دسترسی شیعیان از این طریق به امام ممکن شود، و با این سازمان شبکه‌ای شکل دادند تا سخنانشان را ابلاغ کنند، نامه‌ها و سؤالات مردم را از این طریق دریافت و به آن پاسخ می‌دادند و مردم وجوهات شرعی را هم به امام می‌رساندند تا طبق صلاحدید ایشان هزینه شود. همچنین این سازمان نوعی زمینه‌سازی برای غیبت امام زمان(عج) بود تا شیعیان به غیبت و رجوع به وکلای عام و خاص امام زمان عادت کنند لذا در بین ابناء الرضا(ع) این سازمان وکالت بسیار مطرح بوده است. البته این سازمان در دوران امام کاظم(ع) هم تا حدودی وجود داشت ولی متاسفانه با جریان واقفیه مواجه شد و برخی از این وکلا فریب خوردند و به خاطر اموالی که داشتند حاضر نشدند تن به امامت امام رضا(ع) بدهند و امام رضا(ع) هم برخورد شدیدی با این گروه داشتند.
 
یکی از ویژگی‌های امام جواد(ع) صفت جود و سخاوت ایشان است، مصادیق جود برای ما که شیعه هستیم چه چیزهایی می‌تواند باشد؟
 
ببینید اینکه ما فقط بگوییم که شیعه امیرالمؤمنین(ع) و امام جواد(ع) هستیم و به آنان عشق می‌ورزیم و محبت داریم و فدای آنان می‌شویم برای پیرو بودن کافی نیست؛ زمانی پیروی معنا دارد که ما نسبت خوبی با آنان برقرار کنیم و جایی از اوصاف آن‌ها در زندگی ما باز شود.
 
وقتی سخن از جود می‌کنیم یعنی اعطا و افاضه بدون هر نوع انتظار و توقع؛ یک موقع کسی ثروتی دارد که می‌تواند با آن به دیگران خدمت کند؛ گاهی فرد صاحب توانمندی و مهارت است؛ اصلا جود به معنای آن نیست که انسان زندگی خود را کنار بگذارد و همه وقت و ثروتش را به دیگران ببخشد ولی باید بخشی از دانش و ثروتش را در اختیار دیگران قرار دهد. فردی متخصص و پزشک و یا تعمیرکار ماهر، یا معلم و ... است و می‌تواند بخشی از توانایی و مهارت خود را در اختیار دیگران قرار دهد بدون اینکه دنبال چشمداشت و عوض آن باشد. البته ما جود دیگری هم می‌توانیم داشته باشیم و گاهی از آن غافلیم، و آن آبرو و عزتی است که داریم؛ یعنی برخی افراد مورد قبول دیگران هستند و نزد دیگران آبرو و احترام دارند و می‌توانند از فرصت آن بهره‌مند شوند و برای دیگری ضمانت کنند یا مصالحه بین دو نفر ایجاد کنند.
 
ما رفتارهایی از ائمه(ع) سراغ داریم که تحلیل آن برای‌مان آسان نیست مانند ازدواج امام جواد(ع) با دختر مامون و البته این نوع مسائل در زندگی همه ائمه(ع) وجود دارد. آنها از هر نوع خطایی مصون هستند ولی گاهی برخی اشتباه تحلیل می‌کنند، آیا حق داریم فارغ از بعد عصمت ایشان تحلیلی عقلی از این مسائل داشته باشیم؟
 
در این‌باره یکی دو نکته عرض می‌کنم؛ یکی از چالش‌های ما که باید به آن توجه کنیم این است که اطلاعات خودمان را از هر منبعی دریافت نکنیم زیرا گاهی اعتبار منابع به اندازه کافی مورد سنجش قرار نمی‌گیرد؛ امروزه در شرایطی زندگی می‌کنیم که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی اطلاعات زیادی را به دیگران منتقل می‌کنند و عمدتا افراد هم پذیرای آن هستند و این باعث ایجاد آلودگی به مطالبی می‌شود که از دقت کافی برخوردار نیست.
نکته دیگر اینکه ما بدون در نظر گرفتن همه جوانب یک اتفاق تاریخی نمی‌توانیم تحلیل جامع و دقیقی داشته باشیم؛ همین الان که ما در عصر رسانه هستیم و این همه امکانات اطلاعاتی و رسانه‌ای در اختیار ما قرار دارد، شاهدیم که به آسانی برخی افرد به تحریف تاریخ معاصر می‌پردازند و خائن را خادم و خادم را خائن جلوه می‌دهند و مع الاسف برخی از مردم هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند. این تحریف در شرایطی است که فاصله ما تا این حوادث نهایتا ۴۵ سال بعد از انقلاب است و گاهی مربوط به دهه اخیر است در حالی افراد زنده می‌دانند چه حادثه‌ای رخ داده است. دشمنان در فاصله زمانی نه چندان طولانی ذهن برخی افراد را تغییر می‌دهند و رژیم ظالم و سفاکی چون پهلوی را تطهیر می‌کنند و سؤالاتی در ذهن برخی جوانان ایجاد می‌کنند بنابراین باید خیلی مراقب باشیم که منابع اطلاعاتی ما از کجاست؟ الان هم برخی جریانات هنری در برخی کشورها فیلم‌هایی می‌سازند که باعث تحریف حقایق تاریخی و زندگی برخی از ائمه(ع) است و ما باید مراقب باشیم که این جریانات چه چیزهایی را دنبال می‌کنند. 
 
ما گاهی اوقات به خاطر عدم مراقبت، اهرمی برای تحریف چنین حقایقی می‌شویم. در ماجرای ازدواج امام جواد(ع) با دختر مامون هم این مسئله وجود دارد و ما نباید تحلیل کسانی را بپذیریم که دشمن ائمه(ع) بوده و هستند. 
 
در مجموع عواملی که باعث ازدواج امام جواد(ع) با دختر مامون شد دو دسته است؛ اول عواملی که امام جواد را مجبور به پذیرش این ازدواج کرد و دیگری عواملی که مامون را مجبور کرد تا دختر خود را به عقد امام درآورد. مامون جهت رسیدن به اهداف خود شدیدا امام را تحت فشار قرارداد طوری که برخی عقیده دارند اگر امام ازدواج نمی‌کرد، ممکن بود ایشان را ترور کنند کما اینکه مسئله فشار و اجبار در پذیرش ولایتعهدی از طرف امام رضا(ع) نیز عامل اصلی بوده است. هدف دیگر امام، حفظ شیعیان بود زیرا یکی از اهدف مهم خلفای اموی و عباسی، شیعه‌ستیزی بود. هدف دیگر امام، حفظ دین بود یعنی شاید ازدواج امام جواد(ع) با دختر مامون نوعی تکلیف بود تا امام جواد با این ازدواج بتواند به حفظ دین و تبلیغ آن بیشتر خدمت کند.
 
مامون هم چند هدف را از این کار دنبال کرد که در راس آن جلوگیری از شکل‌گیری قیام‌های شیعی و کاستن از وجهه معنوی و شخصیتی امام جواد(ع) بود؛ یعنی قصد داشت با ازدواج حضرت با ‌ام‌ فضل، ایشان را به زندگی شاهانه و تجملاتی و پر از زرق‌وبرق خود آلوده سازد تا جایی که نقل کرده‌اند: مامون تا آنجا پیش رفت که حتی می‌خواست با اجیر نمودن آوازه‌خوان، آن حضرت را به امور دنیوی متمایل سازد و هدف دیگر او هم اظهار علاقه و دوستی به خاندان پیامبر(ص) و  منتسب‌کردن نسلش به رسول خدا بود. 
 
 در خاتمه خوب است به روایتی از امام جواد(ع) اشاره فرمایید؟
 
یکی از روایات درس‌آموز حضرت آن است که فرمودند مؤمن به سه چیز نیاز دارد؛ توفیق من الله، واعظ من نفسه و قبول مِن مَن ینصحه. اول این که خداوند به انسان مؤمن توفیق بدهد؛ نکته دوم خیلی قابل تامل است یعنی اینکه انسان دائما به یک واعظ درونی نیاز دارد که به او تذکر بدهد و البته تذکر خیلی با سرزنش فرق دارد زیرا سرزنش نه تنها انسان را نجات نمی‌دهد بلکه او را زمین‌گیر کرده و رشد او را متوقف می‌کند ولی واعظ درونی باعث رشد فرد می‌شود. از منظر امام، انسان به امر سومی هم نیاز دارد و آن نصیحت‌کننده دلسوز و دستگیر است؛ لذا باید نصیحت افراد دلسوز و شایسته را یک فرصت و نعمت بدانیم و به راحتی از کنار آن عبور نکنیم. 
 
بنابراین صرف اینکه انسان با هوش هم باشد حتما راهبری و توفیق الهی باید مددکار او باشد و او خودش احساس نیاز به واعظ درونی و نصح نصیحت‌گر شایسته را در خود ایجاد کند. 
 
گفت‌وگو از علی فرج‌زاده
 
منبع:ایکنا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین