عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۲۷۸۶۳
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۰
منظور خداوند از حبل‌الله چیست که فرمود به آن اعتصام داشته باشید و اختلاف نکنید تا پراکنده نشوید؟

عقیق: اهل بیت علیهم‌السلام از جانب خداوند واسطه‌هایی بین او و خلایق هستند؛ به این معنا که انسان‌ها به واسطه این انوار مقدس از نعمات الهی بهره‌مند می‌شوند و خدا را عبودیت می‌کنند و یا به این معناست که خداوند رفتارها، برنامه‌ها و یا مشیت خود را از طریق مجرای این بزرگواران در عالم و آدم جاری و ساری می‌کند. حتی قرآن به عنوان برترین معجزه رسولان الهی از مجرای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی علیهم‌السلام نازل شد؛ از این جهت اگر خاندان وحی نباشند، خداوند و برنامه‌های او برای خلایق شناخته نمی‌شود و عبودیت او بی‌معنا می‌شود؛ از این جهت امام صادق علیه‌السلام در روایتی فرمود «نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ اللَّهِ وَ أَهْلُ دِینِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا نَزَلَ کِتَابُ اللَّهِ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْلَانَا مَا عُرِفَ اللَّه‏...» یعنی ما امر الله را ولایت می‌کنیم و خزانه‌دار علم خدا و صندوق وحی اوییم و نسبت به دین خدا اهلیت داریم؛ بر ما کتاب خدا نازل شد و به واسطه ما خداوند عبودیت شد که اگر ما نبودیم، خداوند شناخته نمی‌شد.»

از جمله صفت‌هایی که مختص پیامبر اکرم و اهل بیت وحی علیهم‌السلام محسوب می‌شود، ویژگیِ «حبل الله» بودن ایشان است که در این عبارت نیز مسئله واسطه‌گری نمایان است. آیه103 آل‌عمران از این ویژگی اینطور سخن می‌گوید «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»؛ این آیه معمولاً در بحث وحدت و تقریب مذاهب مطرح می‌شود، در حالی که شاید بتوان گفت پایین‌ترین نازله معنایی باشد و یا بهتر است بگوییم باید به دنبال مصادیق حبل الله بود که در ادامه توضیحاتی ارائه می‌شود. 

سوره آل‌عمران از سوره‌های مدنی است؛ یعنی در مدینه نازل شده است و آیات 102 و 103 آل‌عمران درباره اختلافات اوس و خزرج است که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله خاموش شده بود و البته گاها توسط  یهودیان و یا دوستان نادان و تعصب‌هاى جاهلانه، شعله‌ور می‌‌شد. روزی ثعلبة بن غنم و اسعد بن زراره افتخارات قبیله خود را به رخ هم می‌کشیدند که آهسته آهسته کار به جای باریک کشید و قبیله دو طرف از جریان آگاه شده،‌دست به اسلحه بردند. خبر به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید و حضرت فوراً به محل حادثه آمد و با بیان و تدبیر خاص خود به آن وضع خطرناک پایان داد. این آیات به این بهانه نازل شد.

در اینجا سؤال پیش می‌آید که منظور خداوند از حبل‌الله چیست که فرمود به آن اعتصام داشته باشید و اختلاف نکنید تا پراکنده نشوید؟ پاسخ این است که خود وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله مصداق بارز حبل‌الله هستند، همچنان که این دو قبیله وقتی به پیامبر اسلام رجوع کردند، اختلافاتشان حل و فصل شد و لذا مصداق حبل‌الله در این آیه شدند. این نوع تفسیر و نگرش معمولاً در جامعه نخبگانی هم مطرح نمی‌شود و علت آن نامعلوم است؛ یعنی ما خود را با مجهولی به نام «حبل‌الله» مواجه می‌کنیم و می‌گوییم به آن اعتصام کنید،‌ در حالی که می‌توان گفت حبل‌الله همان وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و اعتصام به آن یعنی تبعیت از سیره ایشان در تمام زمینه‌ها و وحدت هم یکی از مصادیق اخلاق نبوی است که سبب می‌شود مؤمنان و مسلمانان با هم متحد بمانند؛ پیامبری که مدت‌ها قبل از ماجرای سقیفه به امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود به خاطر حفظ وحدت مسلمین و حفظ کرامت آنان سکوت کن، اگر امروز هم بود همین سیره را در جهت تقویت صفوف مسلمانان اتخاذ می‌کرد.

اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود؛ اهل بیت علیهم‌السلام از جانب خداوند و به مرهمت پیامبر اسلام، صاحب بسیاری از فضائل نبوی هستند و در یک کلام، ایشان خلیفه رسول الله هستند تا علم و حکمت و اخلاق نبوی از مجرای وجود ایشان جریان یابد؛ یعنی اگر پیامبر تبیین‌کننده آیات قرآن هستند، اهل بیت نیز مبیّن آن هستند. اگر ایشان صاحب حکمتند، اهل بیت نیز اهل حکمتند. بنابراین پیامبر صلی الله علیه و آله اگر حبل الله هستند، اهل بیت نیز حبل الله هستند و مسلمانان و مؤمنین با تمسک به آنان از تفرقه رهایی می‌یابند. مسئله‌ای که جامعه صدر اسلام پس از فوت خاتم‌النبیین از آن رویگردان شد و زمینه‌های تفرقه و اختلاف را فراهم کرد.

اینها معارفی هستند که منابع شیعه و سنی بر آن اذعان دارند. حاکم حسکانى به سندش از حسین خالد و او از على بن موسى الرضا علیه‌السلام و ایشان از پدرانش و از على علیه‌السلام نقل کرده که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ‏ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِکَ‏ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِه‏»؛ یعنی هرکه دوست دارد تا سوار بر کشتى نجات شده و به ریسمان محکم تمسّک جوید و به ریسمان متین خداوند چنگ زند، پس باید ولایت على علیه‌السلام را پذیرفته و به هادیان از اولادش اقتدا کند. (شواهد التنزیل، ج 1، ص130) ابن حجر از ثعلبى در تفسیرش از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده که فرمود: «ما حبل الله هستیم که خداوند فرمود: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا»؛ ما فرزندان امامان هدایت و چراغ‌هاى در ظلمتیم، (صواعق المحرقة، ص 90) قندوزى به سندش از ابن عباس نقل کرده که گفت: ما نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بودیم که مردى اعرابى وارد شد و عرض کرد: اى رسول خدا، از شما شنیدم که فرمودید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ»، ریسمان خدا که باید به آن چنگ بزنیم چیست؟ حضرت در این هنگام دستش را بر دست على علیه‌السلام زد و فرمود: به این مرد تمسّک جویید که او ریسمان محکم خدا است.» (ینابیع المودة، ص 119، باب39)

خود امیرالمؤمنین علیه‌السلام طی خطبه‌ای فرمود «... أَنَا حَبْلُ‏ اللَّهِ‏ الْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اللَّهِ الْوُثْقَى»؛ یعنی من حبل الله متین و من ریسمان محکم و مورد اعتماد خداوند هستم. امام صادق علیه‌السلام نیز فرمود «نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ- الَّذِی قَالَ اللَّهُ:وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً»؛ یعنی ما ریسمان خداوند هستیم که خداوند فرمود وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً. (تفسیر فرات الکوفی، ص: 91)

بنابراین لازمه اعتصام به حبل الله اهل بیت وحی، ابتدا ایمان به ایشان و بعد تبعیت از مسیر ایشان است. این همان مسیری است که وحدت‌آفرین است، چرا که خواست خداوند بر این امر تعلق گرفته است. حضرت زهرا سلام‌الله علیها فرمود «وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ»؛ یعنی اطاعت از اوامر ما سبب نظام ملت و امامت ما سبب ایمنی از اختلاف و پراکندگی است. امام رضا علیه‌السلام نیز فرمود «إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ‏ الدِّینِ‏ وَ نِظَامُ‏ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِین‏»؛ یعنی امامت، زمام دین و سبب نظام مسلمانان و نیز صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. این نوع تصور از اهل بیت وحی علیهم‌السلام معمولاً در جامعه شیعی ما متأسفانه مورد گفتمان نیست در حالی که معرفت به اصول دین که در رأس آن، معرفت به امامت و ولایت عترت است،‌ جزو واجبات دین ما محسوب می‌شود.

 

منبع:تسنیم


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین