۰۱ آذر ۱۴۰۳ ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۲۰
عقیق: مهدی زنگنه،دبیر نخستین کنگره ملی نوحه در یاداشتی نوشت:
آغاز سخن به نام او اما بعد
سلام
سلام به همهی شما که یکشنبه دوم مهر، از روی صحنه، اختتامیهی نخستین کنگره ملی نوحه را نگاه میکردید.
سلام آقا یونس!
سلام حاج حجت!
سلام محسن جان!
جای شما اصلا خالی نبود. ممنون که دعوتم را پذیرفتید و از ارباب اجازه گرفتید و آمدید. یکشنبه همهی دلخوشی من حضور شما بود. لابلای آن همه شلوغی و جمعیت و دوندگی، هر بار نگاهم به دکور میافتاد با دیدن شما جان تازهای میگرفتم.
حاج اکبر! خودت بهتر از همه میدانی که چقدر برایم عزیزی. هرچه باشد بچه محلیم! لطف کردی آمدی!
محمدزمان! ببخشید! میخواستم برایت یک ویدئوی کوتاه بسازم تا همه بفهمند چطور چندین و چند سال پای رکاب حاج صادق آهنگران ایستاده بودی و مناسبت به مناسبت برایش شعر و نوحه میسرودی! تا همه ببینند چگونه خودت را به دورافتادهترین نقاط کشور میرساندی تا در یادوارههای شهدا، دور از ادا و اطوارهای ما شعر بخوانی! تا همه بفهمند قبل از اینکه در آتش بسوزی، در حرارت عشق حسین بیسروصدا میسوختی!
آقا غلامعلی! شک ندارم تو هم آنجا بودی؛ علیالخصوص وقتی محمدآقا نقاشی حسن روحالامین را بوسید. دیدی؟ پردهای از خرابهی شام بود. مگر خودت وصیت نکرده بودی: " هر وقت روضه گرفتید مرا هم یاد کنید؟ من در آن عالم دوست دارم به روضه بیایم" یادت کردیم و آمدی! برای تو فرقی میان سالن برج میلاد با خانهی محقر پیرزن خانیآبادی وجود ندارد. هرجا روضه باشد و اسم تورا ببرند حتما هستی.
حاج احمد! شنیدی؟ محمدحسین "همه جا کربلا" خواند. مطمئنم همان لحظه با حاج حبیبالله خاطرات چارپایههای بازار را مرور کردید. راستی این نوحه چیست که هر جا میخوانند حال جماعت عوض میشود؟
سیدجواد! هربار به سمت تریبون نگاه میکردم، پشت سر نجمالدین لبخندت را میدیدم. چه حالی میداد! هنوز هم چشمهای نافذت دل میبرد.
سید! این روزها عدهای میگویند برگزاری کنگره نوحه کار خوبی نیست! تفرقه افکن است! میگویند دارم با دستگاه امام حسین بازی میکنم! اما تو که میدانی دنیا دست کیست؟ خودت بگو! الان که همه آنطرف سر یک سفره نشستهاید بگو! بگو که حساب آنجا با اینجا فرق میکند. تو و شاحسین اگر همزمان به دنیا برگردید ، کنار هم میتوانید نوحه بخوانید؟ الان را نگاه نکن که همگی دور اربابتان حلقه زدهاید! حاج اکبر که مخالف سرسخت شعر محاورهای بود، "ترانه ای که دل میبره" را تحمل میکرد؟
اصرار داشتیم که فارغ از هر دسته و رستهای، همانطور که آن طرف کنار یکدیگر هستید، روی صحنه جمع شوید و ما را تماشا کنید. آن وقت متهم میشویم به تفرقه! عیبی ندارد! من که کوتاه نمیآیم! کار خودم را میکنم. سال آینده هم ترکیب هیات داوران آنقدر رنگارنگ خواهد بود که حق هیچکسی ضایع نشود.
امسال خیلیها بودند؛ اما خیلیها هم نبودند. اثری ارسال نکردند. حیف شد. خدا کند سال بعد تمام نوحهسراها کنگره را از خودشان بدانند. همان روز هم خطاب به حاضرین اعلام کردم قدم اول است. حتما خطا دارد. حتما اشتباه دارد. نقد کنید. اما بی انصافی نه!
آقا بخشو!
حاج سیدرضا!
استاد خوشدل!
هیچکس مثل شما نمیداند که چقدر مشتاقم قاب عکس من هم کنار شما روی صحنهی اختتامیه کنگره نوحه باشد؛ اما تا زمانی که هستم و راهم بدهند پای "نوحه" میایستم و هر سال هم شماها را دعوت میکنم.
یاعلی
مهدی زنگنه
سهشنبه چهارم مهرماه هزار و چهارصد و دو