۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۱۵
عقیق: امیرحسین کسائی: در میان مداحان کشورمان، برخی مشهور به روضهخوانی هستند. صدای سوزناکی دارند و اصول روضه را خوب بلد هستند. روضه رکن اصلی مداحی و جلسه هیأت است که اگر درست و مستند در جلسه خوانده شود، اثرگذاری بسیاری دارد. در نهمین قسمت برنامه شمیم با سید محمود علوی مداح سرشناس کشورمان که مشهور به روضهخوانی است به گفتوگو نشستم که ماحصل را میخوانید:
با اشعار محمود کریمی و منصور ارضی مأنوس بودم
چگونه به عرصه مداحی وارد شدید و چه روندی را طی کردید؟
ورود به عرصه مداحی خیلی ملموس نیست و شاید کمتر در خاطر افراد باشد که اولین بار کی مداحی کردند و کجا خواندند. انسان اولینبار احساس میکند چیزی درونش دارد و شروع به خواندن و زمزمه میکند. این حالت برای من از دوران نوجوانی و مقطع راهنمایی در مدرسه آغاز شد و قرائت قرآن و خواندن چیزهایی را که گوش میدادم، آغاز کردم. من در هیأت مدرسه و محله میخواندم. صوت مداحیها را شب گوش میدادم و فردایش آن را حفظ میکردم و میخواندم.
از همان دوران با شعرهای حاج محمود کریمی و حاج منصور ارضی بیشتر مأنوس بودم و آثار آنان را میخواندم.
روضهخوانی سید محمود علوی کنار قبرستان بقیع
روضه اصلی سیدالشهدا این است که مقام امام را چقدر پایین آوردند
سید محمود علوی در میان هیأتیها و مداحان مشهور به روضهخوانی است، برای روضهخوانی چه شعرهایی انتخاب میکنید که مستند باشد؟
اصل دستگاه سیدالشهدا روضهخوانی است. مغز این عزاداریها، روضه و مرثیه است و بقیهاش پوست است البته اگر پوست سر هم نباشد، مغز آسیب میبیند. مغز کار، این است که ما مصائب را بیان کنیم. حال چگونه باید بیان کنیم؟ برخی با شعر روضه میخوانند و خیلیها پردهخوانی میکنند و واقعه را تعریف میکنند و خیلیها هم با لحن میخوانند و یک واقعه را بیان میکنند.
روضهخوان باید به این نکته توجه کند که در محضر امام قرار دارد و باید دقت کند که چه میخواند. اگر این را دقت کند ۹۹ درصد مشکلات حل میشود و کلمات و شعر و حرف زدن و ورود و خروجش سامان میگیرد
معتقدم روضه خوانی باید تلفیقی از همه اینها باشد. خیلی مواقع در تفسیر روضه، شعر قرار میگیرد. در خصوص محرم نظر علما و مقام معظم رهبری این است که برخلاف فاطمیه باید به عزاداری پرداخته شود، چون امام حسین(ع) را همه میدانند که مظلوم کشته شد ولی در فاطمیه این مشهود نیست و نیازمند تبیین هستیم. امام(ره) فرمود در محرم برای امام حسین(ع)، شور حسینی و هیاهو به پا کنید یعنی شما باید به نوحه بپردازید ولی این به معنای آن نیست که از روضه غافل شوید. بزرگترها میگفتند ما تا اشکمان جاری نشود و روی سینهمان نریزد، شروع به سینهزنی نمیکنیم.
اینکه کسی به سمت روضهخوانی برود، نیاز به سوز صدا و علاقه دارد اما یک حال درونی هم نیاز دارد. روضهخوان باید روحیه لطیف داشته باشد، برخی روضهخوانها را میبینی بانشاط، سرزنده و لطیف هستند و به اصطلاح قدیمیها اشکشان لب مشکشان است. روضهخوانی آخرین عنایتی است که باید به انسان شود. ما چیزی را میخوانیم و رد میشویم اما روضهخوان کسی مثل شیخ جعفر شوشتری هست که یک سلام بر امام حسین میگفتند و افراد اشکشان جاری میشد. اما در مقابل افرادی را داریم که یک ساعت مقتل میخواند اما حس درونی لازم را ندارد و به دل مخاطب هم نمینشیند.
روضهخوان باید خیلی اتفاقاً باهوش باشد و ذکاوت داشته باشد که بطور مثال بتواند در روضه تمثیلهای خوبی بیاورد. برخی روضهخوانها با مثال میخوانند البته درست است که نباید قیاس شود و ما شأن اهل بیت را پایین بیاوریم. روضه اصلی سیدالشهدا این است که مقام امام را چقدر پایین آوردند. اگر مثال بزنیم ممکن است فردی بگوید اتفاقات فجیعتری در کشورهای مختلف یا حتی توسط داعش رخ داد درصورتی که مصیبت کربلا بسیار بالا بود. شأن امام را در کربلا رعایت نکردند، این خیلی بد است.
سید محمود علوی: اصل دستگاه سیدالشهدا روضهخوانی است
سیاسی بودن و کار سیاسی چیز بدی نیست
روضه را میتوان هدفدار کرد یعنی گریهای که فرد میکند حاوی پیام باشد؟
اگر گریه مردم هدفدار شود اثرگذار خواهد بود. من واقعاً دوست دارم آدم روضه که میخواند هدفدار باشد. مردم به حضرت زهرا(س) میگفتند که یا شب گریه کن یا روز، آیا فقط بخاطر گریه بود اذیت میشدند، شاید آنقدر هم نبود که همسایههای یکم دورتر اذیت شوند. عقل ناقص من این را میگوید. این که بعضیها میآمدند به حضرت زهرا(س) میگفتند حالت چطور است فاطمه؟ خانم میفرمود که من گریهام برای خودم نیست. برای این است که پیغمبر(ص) از دنیا رفته است و به وصی او ظلم میشود. زنها میرفتند خانه و مردها را شماتت میکردند و میگفتند شما چه کار کردید؟ مردها هر کدام بیرون میرفتند و سمت مسجد میدیدند که همه عین هم شدند. در خانه دیگر آسایش ندارند، برای همین است که این گریه حضرت زهرا (س) حماسی و سیاسی است.
برخی به بهانه جذب میگویند نباید از مباحث اخلاقی حرف زد، مشکل ما این است که دنبال دنبال فالوئر دوستی هستیم. یعنی حرفی نزنیم که مخاطب ریزش کند. قبول داریم این افراد اگر در هیأت حاضر شوند موجب تغییر و تحول در آنان میشود اما این را چگونه باید حاصل کرد؟ ما مامور هستیم که افراد حاضر در هیأت را تکریم کنیم اما اگر خود ائمه بودند، چه رفتاری میکردند؟
سیاسی بودن حرف بدی نیست اما سیاسی بودن این روزها تغییر کرده است و فرد نیرنگدار سیاسی شناخته میشود. سیاسی این است که تمام اوضاع جامعه را با گریهات بهم بریزی. حضرت زهرا(س) زمانی که توانست چادر به کمر بست و در مسجد احتجاج کرد و در زمان دیگری که به دلیل کتک خوردن زمینگیر شده بود، گریه میکند و حق را میگیرد. در خاندان کربلا هم همین است، حضرت رقیه(س) گریهاش فقط برای پدر نبوده است و گریهاش مثل مادرش بوده است. حضرت رقیه(س) هم میفرمایند حالا که اینها ظلم کردند و من بچهام و نمیتوانم جنگ کنم، پس با گریهام جنگ میکنم و همه خرابه را بهم میریزم و خواب را از سرشان میپرانم و به همه یاد میدهم اگر کسی منتظر حقیقی باشد، امامش را هم میکشاند. ما درس انتظار را باید از حضرت رقیه(س) یاد بگیریم.
روضهخوان باید به این نکته توجه کند که در محضر امام قرار دارد و باید دقت کند که چه میخواند. اگر این را دقت کند ۹۹ درصد مشکلات حل میشود و کلمات و شعر و حرف زدن و ورود و خروجش سامان میگیرد. الان به مداحی بگویند شب عاشورا باید محضر رهبر انقلاب روضه بخوانی چقدر روی خواندن خودش دقت میکند و شعر و کلمات را با دقت ادا میکند زیرا ایشان مسلط به شعر و مقتل است. خُب این دقتها را در همه جا تعمیم دهیم.
ما گاهی در روضه زبان حال میگوییم اما زبان حال ما نباید از زبان قال جدا باشد. بلاخره تاریخ مکتوبی داریم، چیزی را نباید کم و زیاد کنیم. زبان حال ما باید حول این محور بچرخد. بله در زبان حال باید احساس وجود داشته باشد. در واقع کار شاعر و هنرمند این است که روضه را در شعر و بیان خود توصیف کند.
مداح باید حرفش را در قالب هنر بزند
هیأتها در محرم، مخاطبان منحصر به فردی دارند و بهترین فرصت برای جهاد تبیین را دارند، از این فرصت چگونه باید استفاده کنند؟
این روزها بحث جذب بسیار مهم است اما جذب به هر قیمتی چه فایده دارد؟ ما تفنگ خالی جمع کنیم، موقع جنگ که شود، آیا اینها پای کار هستند؟ این مخاطبان به درد یک فیلم و شو میخورد یعنی سیاهی لشکر هستند اما آیا در جنگ واقعی پای کار ما هستند. برخی از اینها میگویند تا وقتی تیرمشقی باشد ما در فیلم شما به عنوان سیاهی لشکر هستیم اما تیر جنگی باشد، نمیآییم. این جذبها در زمانی که نیاز داریم پای کار ما هستند؟ این نقطه اختلاف ماست.
برخی میگویند، این مخاطبان تنها یک شب عاشورا به هیأت میآیند، نباید حرف بزنیم که زده شوند و دیگر نیایند. من مخالفم باید همان یک لحظه را غنیمت شمرد و حرف را زد البته در نوع گفتن باید دقت داشت. رهبر انقلاب در دیدار مداحان سال قبل یک نکته مهم فرمودند البته سریع از آن عبور کردند اما نکته بسیار مهمی بود و آن اینکه مداحی، منبر نیست. این جمله آقا خودش یک کتاب بحث دارد. من امروز دعوت شدم تا اینجا با شما گفتوگو کنم ولی در هیأت قرار نیست موعظه کنم. کار منبری چیز دیگری است. اما آیا مداح مستثنی از این قضیه است؟ خیر مداح باید کار هنری انجام دهد و حرفش را در قالب همان هنر خود بگوید.
برخی به بهانه جذب میگویند نباید از مباحث اخلاقی حرف زد، مشکل ما این است که دنبال فالوئر دوستی هستیم. یعنی حرفی نزنیم که مخاطب ریزش کند. قبول داریم این افراد اگر در هیأت حاضر شوند موجب تغییر و تحول در آنان میشود اما این را چگونه باید حاصل کرد؟ ما مامور هستیم که افراد حاضر در هیأت را تکریم کنیم اما اگر خود ائمه بودند، چه رفتاری میکردند؟ اگر ائمه با فرد شرابخواری روبرو میشدند، چه میکردند؟ ائمه ما میدیدند، رها میکردند و میگفتند عیب ندارد، همین جا بمان؟ نمیخواهم بگویم که برخورد کنیم یا نکنیم، ولی نباید صحبت هم کنیم و تذکری هم بدهیم؟ بلاخره تذکر دادن و شعر خواندن در موردش، باعث میشود که فرد پس بزند؟ نه اینطوری نیست. آقا فرمود عیب او ظاهر است و برای من نهان است.
ما میتوانیم بگوییم خواهرم با چادرت، اسلام را ترویج کن/ چادر زهرا، یهودی را مسلمان میکند. این چقدر لطیف است و محبت دارد و پرخاش هم ندارد. به نظرم اگر ما این طوری برخورد کنیم اثرگذار است البته کسی نمیتواند اینگونه رفتار کند و یا تصور میکند حرفی بزند کار را خراب میکند، باید روضه بخواند یا حرفش را با بیان معارف اهل بیت(ع) بیان کند، مسئولیت از او سلب نمیشود. زمانی که ۱۰ هزار نفر مستمع در جلسه حضور دارد باید برای وقت او ارزش قائل بود زیرا در روز قیامت باید پاسخ داد. از ما سوال میکنند چرا حرف نزدی؟ چرا فقط دعوت کردی تا کم نشوند؟ عالمی بالای منبر نمیخواهد مستقیم درباره حجاب بگوید اما از حجاب و عفت حضرت زهرا(س) بگوید. آن زمان مخاطب میگوید من دارم برای کسی گریه میکنم که اینگونه برای حجاب تلاش میکرده است بنابراین تلاش میکند که خود را شبیه او کند.
سید محمود علوی: مشکل امروز هیأتها این است که مداحان فالوئر دوست شدهاند
هرکس هرچقدر میتواند باید انجام تکلیف کند، در این صورت جذبی حاصل میشود که امام حسین(ع) دوست دارد. خیلیها امام حسین(ع) را ضعیف میدانند که هرکی آمد یک نیزهای به ایشان زد و رفت؛ ولی اینطور نیست. شاید مقصرش ما بودیم که جملاتی گفتیم که در شأن اهل بیت(ع) نبوده است. آقای سازگار برای حضرت رقیه (س) شعر گفته است که خدا گواه است کتک خوردم التماس نکردم/ مگر نه دختر ناموس کردگار قدیرم. خُب ببینید این چقدر عزت و شوکت دارد. یزید داد مرا جا به روی خاک خرابه/ به زعم آن که شمارد میان خلق حقیرم/ کجاست تا نگرد در همین خرابه زعزت/ پناه طفل صغیر و مطاف شیخ کبیرم؟
اهل بیت(ع) مظلومیت هم داشتند اما اصلاً مظلومیت آنها نقطه منفی نیست. امام حسین(ع) دست بالا نبرد که ضعیف است. اگر ما اینها را بگوییم اتفاقاً مردم هم گرد این نفر جمع میشوند و این آدم را شاخص میکنند. در هیأتهای ما اصلاً مگر میتوان غیرانقلابی بود، انقلاب ما اصلش برای امام حسین است. انقلاب یعنی متحول شدن یعنی به سمتی بروی که عوضت کند. امام حسین هم میتوانست احکام بگوید و کتابت کند ولی با همه زن و بچه و توان به میدان رفت و الان رسیده به این علم که ما در هیأت حضور پیدا میکنیم و سینه میزنیم.
به قول امام موسی صدر، حسینیهای که سرباز برای جنگ اسرائیل تربیت نکند، حسینیه نیست. اصل کار ما این است.
نباید اجازه دهیم عزای سیدالشهدا به انحراف رود
تازه از سفر حاج برگشتید، از حال و اهوای حج و اعمال آن برایمان بگویید.
سفر حج تمتع یک سفر سخت و شیرین است و برخلاف عمره مفرده است که یک سفر زیارتی است و خیلی مناسک ندارد. امام سجاد(ع) به شبلی باطن این اعمال را گفت و فرمود وقتی لباست را در آوردی، قصد کردی لباس گناه را دربیاری؟ وقتی این لباس احرام را پوشیدی، قصد کردی لباس تقوا بپوشی؟ لباس دوخته را از تن جدا کردی، قصد کردی ریا و نفاق را از خودت دور کنی؟وقتی غسل کردی، قصد کردی گناهانت را بریزی؟ وقتی محرم شدی، آیا قصد کردی تا ابد محرم باشی؟ آنجایی که در سعی صفا و مروه قرار گرفتی، آیا فهمیدی بین خوف و رجاء خدا هستی؟ او گفت نه آقا و ایشان فرمودند پس تو باطن اعمال را انجام ندادهای.
اصل دستگاه سیدالشهدا روضهخوانی است. مغز این عزاداریها، روضه و مرثیه است و بقیهاش پوست است البته اگر پوست سر هم نباشد، مغز آسیب میبیند. مغز کار این است که ما مصائب را بیان کنیم
خیلیها محرم که میشود میگویند چه خبر است، چرا دسته بیاید، طبل بزنند، درحالی که این شعائر الهی است. یک نفر از دور نگاه کند، میگوید اینها چه میکنند؟ ۷ دور میچرخند، سنگ جمع میکنند و سنگ را میزنند؟ چرا سر میتراشند و خودت را از شکل و شمایل میاندازند. چرا شب در چادر میخوابند؟ و ... امام سجاد(ع) فرمودند، نهایت این کارها اطاعت از خداست.
در ایام محرم هم همینطور است. یک روستا خودش را گلمالی میکند، دیگری رسم متفاوتی دارد. اینها جزو آداب و رسوم است. عظمت دستگاه امام حسین به حفظ این شعائر است و نباید اجازه دهیم چیزی از آن کم شود و یا به انحرف رود. همان مسیر قدمای ما باید ادامه داشته باشد.
وقتی به بقیع میروی، حال و هوای سنگین و عجیبی دارد. در آنجا باید یواشکی و زیر لب برای خود روضه بخوانی زیرا به شدت برخورد میکنند و امکان ایستادن ندارد. در این فضا روضهها و حرفهای بسیاری روی دل انسان میماند. این شرایط با دیگر حرمهای اهل بیت که به راحتی میایستی و اصلاً مجلس روضه برپا میکنی، متفاوت است. در بقیع حتی سلام که میدهی، ۱۰ نفر سراغت میآیند و میگویند «رو» یعنی حرکت کن و اینجا نایست، سلام حتی یعنی چی!
من پشت بقیع امسال ایستادم و دقایقی برای حضرت امالبنین(س) شعرخوانی کردم. روزی حاج منصور میگفت اگر بنا باشد نقشه قبرستان بقیع را ما طراحی کنیم، یک باب القاسم خواهیم داشت و سقاخانه هم خواهیم ساخت که این سقاخانه کنار مزار خانم حضرت امالبنین(س) خواهد بود تا هرکس آب میخورد به مادر علمدار کربلا عرض ادب کند.
منبع:فارس