۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۰۵
عقیق: امیرحسین کسائی: در ایام جنگ سوریه با داعش بود که به یکباره نوایی از سیدرضا نریمانی فضای کشور را تغییر داد. نوحهای که با ین مطلع شروع میشد، «منم باید برم، آره برم سرم بره، نزارم هیچ حرومی، طرف حرم بره» این نوحه حال و هوای اعزامها به سوریه را گسترش داد. این نوحه سروده محمد اسداللهی است، مداح اهل بیت(ع) و شاعر آئینی که سالهاست نوحههایش در مجالس بسیار شنیده شده است. در ششمین قسمت از برنامه شمیم با او به گفتوگو نشستیم.
از ۱۲ سالگی مداحی را شروع کردم
سروده نوحه و شعر را از چه زمانی آغاز کردید؟ ابتدای امر مداحی هم میکردید؟
من از ۱۲ سالگی مداحی کردن را شروع کردم. در هیأتهای نوجوانان محله میخواندم و خواندن را هم دوست داشتم. البته از همان اول دوست داشتم نوحهای که میخوانم شعرش را خودم بگویم و سبک خواندنش را خودم تعیین کنم. این روند ادامه داشت و تا ۱۷ سالگی کارم به جاهای خوبی رسید. بزرگوارانی که بالای سرم بودن بمانند حاج اکبر تعزیهخوان بسیار به من کمک کردند و خیلی نفسشان بر من تاثیر گذاشت.
نوحه باید در کنار احساس، پیام داشته باشد
بسیاری معتقدند این روزها نوحهها بسیار عاطفی شده است، این را ضعف میدانید یا نقطه قوت؟
موضوع اولین نوحهام درباره فراق کربلا و زیارت امام رضا(ع) بود. میگفت: اگه من از تموم دنیا سیرم/ اگه میبینی امام رضا دلم اسیره. سرودن نوحه در فضای احساسی و عاطفی و دلتنگی را بسیار دوست دارم و با روحیه من متناسب است.
اگر همه اشعار ما عاطفی و احساسی شود، موجب تضعیف کار میشود. زیرا هرکسی میخواهد احساسات خود را در شعرش القا کند و احساسات هم درجه بالا و پایین دارد و موجب افت کیفیت کارها میشود. ممکن است یک اثر از لحاظ احساسی و عاطفی بسیار فوقالعاده باشد، اما در زمینه پیام و معارف دچار کمبود باشد.
زمانی که عاطفه در کار غالب میشود، معرفت و پیام اهل بیت(ع) و منطقی که باید دربارهاش سخن گفت در کار دیده نمیشود. اثر ما باید از علم اهل بیت(ع) و پیام آنها سرشار باشد و عاطفه باید چاشنی شعر ما باشد. در اثری مانند سلام آقا که الان رو به رو تونم هم که صرفاً اتفاقی عاطفی است باید پیام گذاشت.
مخاطب زمانی که با کار و نوحه ما ارتباط میگیرد باید بگوید شعر و اثر احساسی بود، اما پیامی هم داشت و دریافت کردیم.
ماه رمضان را برای نوحهسرایی دوست دارم
سرایش نوحهها را از چه زمانی آغاز میکنید؟
من ماه رمضان و حال ارتباطی را که با خدا و اهل بیت(ع) دارم، بسیار دوست دارم و معمولاً سرایش نوحههای محرم را در آن زمان شروع میکنم و خیلی بابرکت است. به طور مثال بسمالله نوحه «صلو علیک و ملیک السّما» را در ماه رمضان گفتم. منتهی اینطور نیست که نوحهای که سروده شود لزوماً همان سال هم خوانده شود گاهی من نوحهای مینویسم، اما میگویم امسال زمان خواندن این نوحه نیست و نگه میدارم. حتی این را هم نمیتوان گفت تمام نوحهها را در ماه رمضان ساختهام، بلکه ممکن است در طول سال اتفاقی برایم رخ دهد و مضمونی به ذهن مخابره کند که زمینهساز سرایش نوحهای برای محرم شود.
نوحهسرا در تمام طول سال باید درگیر سرایش نوحه برای محرم و فاطمیه باشد. البته آنچه روند نوشتن خود شعر است شاید دوماه زمان ببرد. اما فرآیند سرایش نوحه باید در طول سال جاری باشد و هر لحطه و نکته را نوحهسرا برای کار در نظر داشته باشد.
در کار سرودمداحی، در حال آزمون و خطا هستیم
چندی پیش در عرصه سرود مداحی وارد شدید و سرود عزیزم حسین ۲ را نوشتید و خواندید، کار برای کودک چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
یکی ـ دو سال است که کار در حوزه کودک تا اینقدر جدی و قوی دنبال میشود و باید بدانیم پشتوانه و تجربهای برای کار در این حوزه نداریم و تمام اقدامات آزمون و خطاست. ضعفها و قوتهایی داریم، اما نیت همه ما این است که کاری برای کودکان انجام دهیم و خلأ موجود در این عرصه را جبران کنیم. این آثار موجب شده که کودکان و نوجوانان احساس کنند که در هیأت برای آنان نقشی تعریف شده است. در گذشته کودک به هیأت میآمد و باید کنار پدر و مادر میایستاد و از محتوایی که برای او خیلی ملموس نبود استفاده میکرد و شاید نهایتاً هم خوابش میبرد. اما الان میبیند که در فضای هیأت یک نفر اصلی و عنصر فعال است.
در زمانی از هیأت او باید جلو بیاید و پدر و مادر به عقب بروند و او مداح را همراهی کند. کار در این حوزه نیاز به فکر دارد تا بتوایم هرروز که پیش میرویم کار بهتری انجام دهیم. تلاش میکنم در این زمینه کار و فعالیت داشتم. البته اولین کار که در حوزه کودک ساختم در سال ۹۴ بود که بعد از فوت پدرم نوحهای سرودم با این مطلع که «حالا منم و خاطرههای بچگیم/ محرما سایت رو دیدم که افتاده روی زندگیم». این نوحه از زبان کسی بود که درباره بچگیاش حرف میزد.
بچگی عالم پاکی است. شما هرچی درباره بچگی صحبت میکنید، کسی نمیگوید ریا کرده ولی اگر از زبان یک فرد بزرگسال بخواهید بگویید که امسال رفتم در حسینیه کار کردم، سخت میشود اما درباره بچگی، تمام آن نقاط ریز و درشت را میتوان تعریف کرد؛ چون با عشق انجام میشود و نگاه قشنگی هم دارد.
نماهنگ عزیزم حسین ۲ با نوای رضا هلالی و محمد اسداللهی
باید از مسیر امام حسین، امام زمان را به بچهها معرفی کنیم
فضای کودکی، بچههای امروزی متفاوت با دوران کودکی ماست. میتوان برای این قشر کار مناسب تولید کرد؟
بچگی ما با بچههای الان فرق میکند. بچههای الآن در عالم مجازی و رایانه و تکنولوژی حضور فعال دارند. بازیگوشیهای آنها هم تحت تاثیر همین روند است. ما باید به بچهها خط و رسم اهل بیت(ع) و شهادت و ولایت و ... را آموزش دهیم. این انتقال معارف باید متناسب با بازیگوشیهای آنان باشد تا بتواند یک پکیج کامل باشد. البته که باید این اشعار و تولیدات با مراعات واژهها و کلمات و شأن اهل بیت(ع) باشد.
من سعی کردم در عزیزم حسین ۲ از اصطلاحی استفاده کنم که متناسب با روحیه بچهها باشد. در فضای کودکی داریم که میگویند «من یه دوستی دارم که دوست داره با دوست من دوست بشه» و من در شعر گفتم «من یه دوستی دارم که دوست داره با دوست من» ـ که امام حسین است ـ دوست شود. در این شعر با این حرف نقش مبلغ امام حسین(ع) را به بچهها داریم. با این شعر بچه با آن سن کمش ناخودآگاه به سمتی میرود که دوست خود را با امام حسین(ع) دوست کند.
من در شعر نیتم این بود که نه فقط بچهها دوست مذهبی خود را پیش امام حسین(ع) بیاورند، بلکه آن خانوادههایی که آشنایی با این دستگاه هم ندارند، جذب کنند. برای همین در شعر گفتیم «من پیش همکلاسیهام خیلی تعریفتو کردم» با این روش میتوانیم بچهها را با امام حسین(ع) آشنا کنیم و اسم امام زمان را روی زبان آنها بیندازیم.
ما با این شعر توانستیم یک ارتباط با اهل بیت(ع) با اصطلاحهای بچهگانه ایجاد کنیم که پشت آن هم پیام دارد؛ یعنی فقط یک اصطلاح نیست. اصطلاحات کودکانه، شعر را بانمک کرده است و به وسیله آن سر زبان میاندازد و پیام آنها را منتقل میکند. با بازخوردهایی که از قشر خاکستری گرفتیم، احساس میکنم این اثر توانست رسالت خود را انجام دهند. «عزیزم حسین» فقط یک سرود نیست، بلکه یک هیأت جهانی است. دوست دارم خیلی بیشتر در این حوزه کار کنم و به آن مقصد نهایی که امام زمان(عج) است، برسانم.
در حال تولید اثری برای محرم و صفر امسال با رویکرد کودکانه هستم که به نوعی امتداد کار «عزیزم حسین» است. هدفم در این کار این است که از مسیر امام حسین(ع) به امام زمان(عج) برسیم. عقیده ما این است که امام حسین(ع) یک بعدی دارد که جهانی است و همه دوستش دارند. ما باید از طریق امام حسین(ع) درباره امام زمان(عج) بیشتر صحبت کنیم. اسم کار، «قهرمان من» است. در این کار تلاش کردم قهرمان واقعی را به بچههای معرفی کنم. نباید اجازه دهیم در خارج از مرزهای این کشور برای بچههای ما قهرمان بسازند و معرفی کنند. شأن قهرمان بودن و الگو بودن در اهل بیت(ع) وجود دارد و ما باید در این باره حرف بزنیم.
با نماهنگ «آزادی» تلاش کردم مانع مصادره این اصطلاح شوم
در دوران اغتشاشات سال قبل که شعار «زن زندگی آزادی» مطرح میشد، نماهنگی به نام آزادی خواندید. این نماهنگ چطور شکل گرفت و چه هدفی داشتید؟
کار آزادی را در فاطمیه نوشتم و خواندم و عید غدیر هم نسخه کاملتری از این اثر تولید کردم و خواندم. قصدم از اثر آزادی این بود که بیان کاملی از موضوع آزادی ارائه دهم تا هر قشری با تعریف خود از آن نتواند آن را مصادره کند. اجازه نمیدهیم هرکسی خواستههای خود را در قالب آزادی دنبال کند. آزادی قطعاً از طرف اهل بیت(ع) معرفی و توضیح داده شده است و چه بهتر ما در این خصوص کلمات اهل بیت(ع) را بیان کنیم و آن نکات را جریانسازی کنیم.
من آزادی را گفتم؛ یعنی در بند علی زیرا قطعاً امیرالمؤمنین درباره آزادی تعریفی دارند که آن را به حضرت زینب(س) آموزش دادند. نتیجه این آموزش میشود، اینکه ایشان در دل دشمن خطبه میخواند و اثرگذاری میکند. این خانم در کمال آزادی با وجود دشمن موفق وارد عرصه میشود و اثرگذاری میکند. خطبه حضرت زینب(س) تمام حساب و کتابهای دشمن را به هم میریزد.
او میگوید: من یک زن آزاده هستم و صحبت میکند و نکات خود را بیان میکند و به ثمر هم مینشیند. این اثر میتواند بسیاری از شعارهای باطل را از بین ببرد.
نماهنگ آزادی محمد اسداللهی
در بزنگاهها تلاش کردم، حرفم را با سرودن شعر بزنم
این کار شما همان جهاد تبیین مدنظر مقام معظم رهبری بود که از هیأتها انتظار دارند. شعر و نوحه چه ظرفیتهای دیگری برای این امر دارند؟
از من شاعر در زمان وقوع اتفاقات یا از یک مداح در چنین مواقعی کار در حوزه تخصصی است. همیشه به یکی از دوستانم میگویم در مواقع بروز اتفاقات از من انتظار پیام و سخن گفتن نیست، بلکه انتظار از من شعر نوشتن است.
در فضا و زمان مدافعان حرم، شاید نمیشد حرف را در قالب پیام بیان کرد. وظیفه خودم دیدم که حرف و سخنم را در قالب شعر و نوحه بیان کنم. هرجایی که احساس کنم پیامی باید رسانده شود، از اهل بیت(ع) یاد گرفتم، تخصصی وارد شوم و پیام را به موقع برسانم. برای همین سر بزنگاهها شعری سرودم و تلاش کردم با آن پیام را برسانم و روشنگری کنم.
ظرافتهای کار در حوزه کودک
ماجرای سرودن مداحی «منم باید برم»
به نوحه «منم باید برم» برای مدافعان حرم اشاره کردید. این نوحه چگونه سروده شد؟
این نوحه در اوج روزگار مدافعان حرم و برو و بیاهای مخفیانه آنها سروده شد. زمانی که شهدای مدافع حرم را غریبانه و گمنام خاک میکردند و هجمههای بسیاری هم میشد، یکی از دوستان که خودش هم میرفت و میآمد، به من گفت نمیخواهی برای بچهها و شهدای مدافع حرم کاری تولید کنی و چیزی بنویسی؟ من همیشه برای سرودن یک شعر باید کار به دلم بیفتد تا به آن فکر کنم و بنویسم. برای هیأت خودمان کاری برای حضرت زینب(س) سرودم که یکباره در شعر به سمت مدافعان حرم رفت.
حال و هوای شعر روی این موضوع بود که منم باید برم. کار را تکمیل کردم و این نوحه فعلی شد. بعد از این نوحه خیلیها راهی نبرد با داعش شدند و برخی از بزرگان لطف داشتند و میگفتند این نوحه مانند کارهای آهنگران در زمان دفاع مقدس شد که رزمندهها را تهییج میکرد. برای خودم خیلی خوب بود که توانستم در این فضا کاری انجام دهم.
نوحه را سیدرضا نریمانی خواند و نفس او هم خیلی کار کرد و کار به مقصدی که باید رسید.
تاثیر شعرشناس بودن مداح روی کیفیت نوحههایی که میخواند
تلاش کردم در شور پیام منتقل کنم
نوحه معروف دیگری با نوای جواد مقدم دارید که مطلعش این است «کربلا خونمه» درباره این نوحه و ارتباط با جواد مقدم هم توضیح دهید.
من حدود سال ۱۸ است که با مداحان مختلف ارتباط و رفت و آمد دارم. حدوداً سال ۹۵ بود که نوحه «کربلا خونمه» را تولید کردم. پیش از آن با برخی از افراد بحث داشتیم که اشعار کلاسیک و آیین ماندگاری بیشتری دارد و من باید در این عرصه وارد شوم تا آثارم ماندگارتر شود. به من میگفتند این مضامین را در نوحه نبرید و در قالب شعر کلاسیک بگویید. این اثر را مدتی بعد سرودم و هنوز هم خوانده میشود. معتقدم اثرگذاری نوحه بالاست و متاسفانه سراینده نوحه خیلی کم داریم.
بعضی از دوستان مطرح در گذشته اختصاصی تنها برای یک مداح کار تولید میکردند یا اصلا فقط یک قالب خاص میگفتند مثلا تنها زمینه میگفتند. من تلاش میکردم همه سبکها را داشته باشم و به خصوص در شور هم مضامین رفیع را بیاورم. تا قبل از این کارها، شور تنها یک ملودی ساده بود و چه بسا گوشواره هم نداشت که مردم تکرار کنند و بخواهد پیامی منتقل کند. خیلی دغدغه داشتم سر این موضوع و به دوستان میگفتم همه تلاشم را میکنم ولو نتیجه هم ندهد ولی خداراشکر نتیجه داد.
کار کربلا خونمه شاید بعد از ۱۰ سال هنوز هم خوانده میشود و الحمدلله بابی شد که دوستان دیگر هم وارد شوند. امروز الحمدلله مداحان حلقه شعر دارند و فضای کار خیلی راحتتر و مهیاتر شده است.
مداح باید خودش شاعر یا لااقل شعرشناس باشد
اینکه شما خودتان هم مداحی میکنید، چقدر در کار نوحهسرایی شما اثرگذار بوده است؟
یک مداح باید شاعر باشد یا لااقل شعرشناس باشد. بسیاری از بزرگان ما مانند حاج سعید حدادیان، حاج محمود کریمی، حاج محمدرضا طاهری و حاج حسن خلج شعر مینویسند یا حاج منصور نقل میکرد که گاهی یک مصرع به ذهنش میرسد و به دوستان شاعر میدهد تا روی آن کار کنند. مداحان بزرگ ما شعرشناس هستند و این در خواندن آنها مشهود است. این شعر بلد بودن، در انتخاب شعر آنها اثرگذار است و این است که میبینیم فلان شور را حاج آقا فلانی نمیخواند یا فلان سبک را نمیخواند، دلیل این است که انتخاب میکنند و برای کار خود ملاک و معیار دارند.
مفاهیم و سبک شعری را انتخاب میکنند که دردی از مردم درمان کند. از ابتدا اعتقاد داشتم که یک مداح باید شاعر باشد و خودم هم به همین خاطر وارد عرصه شعر شدم. تا یک زمانی زیاد به خواندن توجه نمیکردم و تنها در هیأت خودمان میخواندم، اما حال بیشتر روی خواندن تمرکز دارم و این خیلی در ساخت ملودیها و نوشتن اشعار به من کمک میکند و موجب کامل شدن کار شاعری و مداحی خودم شده است.
منبع:فارس