کد خبر : ۱۲۶۸۰۷
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲
حجت الاسلام سرلک مطرح کرد:

کلاس محبت، عرفان و شکرگزاری در دعای عرفه

امام حسین (ع) در آغاز راهی که به کربلا و واقعه عاشورا منتهی می‌شود، دعای عرفه را برای ما به یادگار گذاشتند تا بدانیم که مقدمه و اساس بندگی، در آشنایی با رمز و رازهای خودشناسی است.

عقیق: که از جانب خدای متعال دریافت کرده آگاه نباشد و بر آن‌ها دقت نداشته باشد، می‌تواند خدای متعال را بشناسد و شکر او را، آن‌چنان که در توان دارد، به جا بیاورد. بر همین اساس است که حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام در آغاز راهی که به کربلا و واقعه جان‌سوز عاشورا منتهی می‌شود، این دعای پر مفهوم و والا را برای ما به یادگار گذاشتند تا بدانیم که مقدمه و اساس هر بندگی در آشنایی با رمز و رازهای خودشناسی است. این گونه است که هر سال در آستانه عید قربان، انسی با دعای عرفه برقرار می‌کنیم تا بتوانیم از آموزه‌های امام شهید خود، در حد توان و ظرفیت خود بهره‌ای ببریم.

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام و المسلمین علی سرلک، استاد و کارشناس دینی، انجام دادیم به بررسی رمزهایی در دعای عرفه پرداختیم.

فرهنگ شکرگزاری در دعای عرفه

یکی از بخش‌های مهم در دعای عرفه که در آغاز تلاوت دعا با آن مواجه می‌شویم، ترویج فرهنگ شکرگزاری است. چه چیز موجب شده شکرگزاری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در دعای عرفه مطرح شود؟

شکر، رابطه انسان با آثار عینی را از دریچه حسن تفاهم بیان می‌کند. به این ترتیب کسی شاکر است که مطمئن خواهد بود خداوند مهربان و نوازشگر او را رها نکرده است. امام حسین علیه السلام نیز از همین منظر، در آغاز دعای عرفه انواع و اقسام نعمت‌ها را یاد کرده و به آن‌ها سوگند یاد می‌کند.

چنانکه در محضر خداوند متعال عرضه می‌دارد: «وَاِنْ اَعُدَّ نِعَمَکَ وَمِنَنَکَ وَکَرائِمَ مِنَحِکَ لا اُحْصیها یا مَوْلاىَ» به این معنا که اگر بخواهم نعمت‌ها، عطاها و بخشش‌های باارزشی که به من عنایت فرمودی را بشمارم، هرگز نمی‌توانم آن‌ها را به شماره بیاورم. این نوع احساس و ابراز عجز و ناتوانی در مقام شکر، خود نوعی شکر عاشقانه و عارفانه است که انجام وظیفه را در این مقام به کمال می‌رساند.

به این ترتیب است که ما در دعای عرفه در اقیانوس بیکران نعمت‌های خداوند غوطه‌ور می‌شویم و مورد نوازش‌ها و عنایت‌های او قرار می‌گیریم. درنهایت کم‌کم می‌توانیم سر بلند کرده و محبت خداوند را به خودمان احساس کنیم که علیرغم همه کاستی‌ها، ناتوانی‌ها، قدرناشناسی‌های ما، خداوند همچنان خداوندی می‌کند و ما را در سایه لطف و مهر خود می‌پروراند.

پل ارتباط میان ما و خداوند

آیا می‌توان این مفاهیم عمیق که در قالب شکر بیان می‌شود را نوعی خداشناسی دانست؟

دعاها و مناجات‌ها مانند دعای عرفه، کمیل یا مناجات شعبانیه سعی می‌کنند از طریق شناساندن نعمت‌های خداوند و ضعف‌های انسان، رابطه عاشقانه‌ای میان انسان و خداوند ایجاد کنند. همچنین انسان را به خودش بشناساند. از سوی دیگر خداوند را به انسان معرفی کند تا بدانیم که خداوند از یک سو پر از لطف و احسان و کرم است و از سوی دیگر، پر از دستگیری و چشم‌پوشی و خیرخواهی است.

درواقع دعا پل رابطه‌ای میان انسان با خداوند متعال است که به تعبیر روایات ما ریشه و هویت عبادت است. به این ترتیب انسان با دعا از یک جهت به نوعی به معرفت نفس و خودشناسی می‌رسد و از جهت دیگر، بلافاصله از باب من عرف نفسه فقد عرف ربه، به خداشناسی عاشقانه می‌رسد.

دعا، کلاس محبت و عرفان است

در تعابیر حکما و فلاسفه با خدای واجب الوجودی آشنا می‌شویم که علت العلل بوده و دارای قدرت و علم و حکمت بی‌نظیری است. اما از طریق دعا که کلاس عرفان و محبت است، با خدایی مهربان، نوازشگر، بزرگوار و بی‌منتی روبرو می‌شویم که نمی‌توان جز اینکه او را دوست داشت و با همه وجود به او عشق ورزید، نوع دیگری با او مواجه شد.

از یک سو می‌بینیم که خداوند تا چه اندازه مقتدر است و از سوی دیگر می‌بینیم که تا چه اندازه سریع الرضا و مهربان است. حتی در مضامین دعا به این نکته اشاره می‌کنیم که «من عینک فما بالیت فبحکمک امهلتنی و بسترک سترتنی حتی کانک اغفلتنی و من عقوبات المعاصی جنبتنی حتی کانک استحییتنی؛ و با پرده‌پوشی خود مرا فرو پوشیدی چنان که گویی نادیده‌ام گرفتی و از باد افره گناهان دورم داشته‌ای تا آنجا که گویی تو از من شرم کرده‌ای!»

این‌ها تعابیری است که در مکتب اهل بیت علیهم السلام و در دعاها با آن مواجه شده و یاد می‌گیریم. لذا دعای عرفه مانند برخی دعاهای دیگر شبیه مناجات شعبانیه یا دعای ابوحمزه ثمالی دعای معرفت، خودشناسی و خداشناسی است. آنجا که در دعایی اظهار می‌کنیم: «اِذا رَاَیتُ مَوْلای ذُنوُبی فَزِعْتُ وَ اِذا رَاَیتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ؛ ای مولای من! هنگامی که گناهانم را مشاهده می‌کنم هراسان می‌شوم و چون بزرگواری تو را ببینم به طمع می‌افتم.»

خوف و رجا، عامل تقویت ایمان

به این ترتیب آیا می‌توان نتیجه گرفت که غالب دعای عرفه نیز انسان را در خوف و رجا، میل وصال و ترس از فراق نگه می‌دارد و به این صورت پایه‌های ایمانی بر مبنای عشق و محبت را محکم می‌کند؟

همین طور است. دعای عرفه ما را از مسیر شکر، وارد رابطه عاشقانه با خداوند می‌کند. ایمانی که از محبت نشأت گرفته، جان بگیرد و تقویت شود مستحکم خواهد بود. چراکه به مرور از شهد رابطه عاشقانه با خداوند می‌نوشد و انسان در هر حالی که باشد، نشسته، ایستاده، در حال راه رفتن یا استراحت، اظهار بندگی خواهد کرد و خود را در محضر خداوند خواهد دید.

 چنانکه در آیه 191 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ؛ آن‌ها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند و بگویند: پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاه‌دار.»

این اتفاق از مسیر دعا برای انسان روی می‌دهد. به همین دلیل است که در اسلام تا این اندازه بر خواندن دعاها و مرور مفاهیم آن، از جمله درباره دعای پرفیض و پر مفهوم عرفه تأکید شده است.

 

منبع:تسنیم


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین